inbox


محل نگهداری نامه هائی که دریافت شده

جمله های نمونه

1. I had 130 emails in my inbox this morning.
[ترجمه لونا] من ۱۳۰ تا ایمیل داخل این باکس داشتم
|
[ترجمه گوگل]من امروز صبح 130 ایمیل در صندوق ورودی خود داشتم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح ۱۳۰ ایمیل در صندوق پستی ام داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Again, using the Inbox view example, this view allows you to sort by sender, subject, date, size, and more.
[ترجمه گوگل]مجدداً، با استفاده از مثال نمای صندوق ورودی، این نمای به شما امکان می دهد تا بر اساس فرستنده، موضوع، تاریخ، اندازه و موارد دیگر مرتب کنید
[ترجمه ترگمان]مجددا، با استفاده از دیدگاه Inbox، این دیدگاه به شما این امکان را می دهد که با فرستنده، سوژه، تاریخ، اندازه، و بیشتری مرتب سازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You must synchronize your Inbox before selecting additional folders.
[ترجمه گوگل]قبل از انتخاب پوشه های اضافی، باید صندوق ورودی خود را همگام کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید قبل از انتخاب پوشه های بیشتر، Inbox خود را هماهنگ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An option to synchronise multiple accounts into one inbox is also available.
[ترجمه گوگل]گزینه ای برای همگام سازی چندین حساب در یک صندوق ورودی نیز موجود است
[ترجمه ترگمان]یک گزینه برای کنترل چندین حساب به یک inbox نیز در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Generally, the inbox can always receive junk mail.
[ترجمه لونا] به طور کلی داخل این باکس میشه ایمیل های پاک شده رو پیدا کرد
|
[ترجمه گوگل]به طور کلی، صندوق ورودی همیشه می تواند نامه های ناخواسته را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، the می تواند همیشه یک ایمیل دریافت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have no unsorted papers anywhere physical inbox, project files, and reference files.
[ترجمه گوگل]من هیچ مقاله مرتب نشده ای در هیچ کجا صندوق ورودی فیزیکی، فایل های پروژه و فایل های مرجع ندارم
[ترجمه ترگمان]من هیچ روزنامه unsorted در هیچ جای inbox فیزیکی، فایل های پروژه و فایل های مرجع ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Items that enter my office through my inbox will usually either end up here, in the trash, or in my outbox.
[ترجمه گوگل]اقلامی که از طریق صندوق ورودی من وارد دفتر من می شوند، معمولاً یا در اینجا، در سطل زباله، یا در صندوق خروجی من قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]مواردی که از طریق صندوق پستی من وارد دفتر من می شوند معمولا در اینجا، در سطل زباله، یا در outbox به اتمام خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Using our file folder analogy, imagine an inbox with a stack of file folders waiting to be processed.
[ترجمه گوگل]با استفاده از قیاس پوشه فایل، صندوق ورودی را با مجموعه ای از پوشه های فایل در انتظار پردازش تصور کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مقایسه پوشه فایل ما، یک inbox با یک پشته از پوشه های پرونده را تصور کنید که انتظار پردازش آن ها را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have a stack of emails in my inbox.
[ترجمه گوگل]من یک دسته ایمیل در صندوق ورودی خود دارم
[ترجمه ترگمان]من یک دسته ایمیل در صندوق پستی ام دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is your email inbox always full of read and unread messages?
[ترجمه گوگل]آیا صندوق ورودی ایمیل شما همیشه پر از پیام های خوانده شده و خوانده نشده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا inbox ایمیل شما همیشه پر از پیغام های خوانده و نخوانده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It will access your INBOX mailbox on the IMAP server and list your messages in a numbered list.
[ترجمه گوگل]این به صندوق پستی INBOX شما در سرور IMAP دسترسی پیدا می کند و پیام های شما را در یک لیست شماره گذاری شده فهرست می کند
[ترجمه ترگمان]این کار به صندوق پستی INBOX در کارگزار IMAP دسترسی خواهد داشت و پیغام های شما را در فهرست شماره دار فهرست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can't rename the Inbox, Outbox, Sent Items, or Deleted Items folder.
[ترجمه گوگل]نمی توان پوشه صندوق ورودی، صندوق خروجی، موارد ارسال شده یا موارد حذف شده را تغییر نام داد
[ترجمه ترگمان]نمی توان نام Inbox، Outbox، موارد ارسالی یا فولدر های Deleted را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So you write to the inbox and read from the outbox if you are the PPE.
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر PPE هستید به صندوق ورودی بنویسید و از صندوق ارسال بخوانید
[ترجمه ترگمان]پس شما به the نامه خواهید نوشت و اگر فردی PPE هستید از outbox مطالعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can also sort by subject in your Inbox and other mail views.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید بر اساس موضوع در صندوق ورودی خود و سایر نماهای ایمیل مرتب کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید از طریق Inbox و دیگر دیدگاه های پست خود از این موضوع استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This performance benefit from reduced Inbox size was even greater for peak CPU than steady-state CPU.
[ترجمه گوگل]این مزیت عملکرد ناشی از کاهش اندازه Inbox برای اوج CPU حتی بیشتر از CPU حالت ثابت بود
[ترجمه ترگمان]این عملکرد از کاهش اندازه Inbox سود می برد، حتی برای CPU اوج بیشتر از CPU ثابت، بیشتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] صندوق ورودی

انگلیسی به انگلیسی

• folder used to store incoming electronic mail messages

پیشنهاد کاربران

A folder on the computer that is used for e - mail
صندوق ورودی ( ایمیل یا پیامک )
inbox ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: دریافتی
تعریف: مکانی که پیام‏نگارهای رسیده در آن نگهداری می‏شود
پله درست کردن برای حرکت. . . مرحله ای
بسته ی بازی

بپرس