impedance
[شیمی] جلوگیرى ، مقاومت مرکب ، امپدانس ، پاگیرى (که برحسب ohm اندازه گیرى می شود)
[کامپیوتر] مقاومت ظاهری
[برق و الکترونیک] امپدانس مخالفت کلی یک قطعه یا مدار در مقابل عبور جریان متناوب یا متغیر. امپدانس Z بر حسب اهم بیان می شود و ترکیبی از دو مؤلفه ی مقاومت R و رآکتانس X است به گونه ای که اندازه ی امپدانس برابر با ریشه ی دوم مجموع مربعات R , Z است .همچنین امپدانس را می توان از رابطه ی Z=E/1 حساب کرد که در آن E ولتاژ AC وارد شده به مدار و I جریان متناوبی است که در مدار جاری می شود. در موقع انجام محاسبات ،امپدانس به صورت نسبت مختلط ولتاژ به جریان در نظر گرفته می شود. - امپدانس ، پاگیرایی
[ریاضیات] مقاومت ظاهری
[برق و الکترونیک] تحلیل کننده امپدانس
[برق و الکترونیک] پل امپدانس - پل امپدانسی پلی که برای اندازه گیری یا مقایسه ی امپدانسهای مختلف نظیر ظرفیت ،القا کنایی و مقاومت به کار می رود.
[برق و الکترونیک] مشخصه ی امپدانس نمودار تغییرات امپدانس مدار نسبت به بسامد . - مشخصه امپدانس
[برق و الکترونیک] مبدل امپدانس
[برق و الکترونیک] تزویج امپدانس تزویج دو مدار سیگنال به کمک یک امپدانس که معمولاً چوک است . در تقویت کننده های شنیداری که به بهره ی بالا و باند گذر محدود نیاز است،از این نوع تزویج استفاده می شود.
[معدن] ضریب امپدانس (آتشباری)
imped ...