1. she invested her money wisely and reaped a great profit
او پول خود را عاقلانه به کار زد و سود کلانی به دست آورد.
2. he has invested most of his savings in stocks
او بیشتر پس انداز خود را روی سهام سرمایهگذاری میکند.
3. he was invested by queen elizabeth
او توسط ملکه الیزابت به کار گمارده شد.
4. i have invested a lot of time and effort in this dictionary
من کوشش و وقت زیادی را صرف نگارش این فرهنگ کردهام.
5. provincial life invested absolute power in the head of the family
زندگی در شهرستانهارئیس خانواده را دارای اختیارات تام میکرد.
6. the constitution has invested the president with important political powers
قانون اساسی بهرئیس جمهور اختیارات مهم سیاسی اعطا کرده است.
7. how much have you invested in this venture?
در این کار چقدر سرمایهگذاری کردهای؟
8. the raincoat with which he now invested his ample person
کت بارانی که اکنون هیکل تنومند خود را به آن ملبس کرده بود
9. He invested his lawyer with complete power to act for him.
[ترجمه ترگمان]اون وکیلش رو با قدرت کامل سرمایهگذاری کرد تا براش کار کنه
[ترجمه گوگل]او وکیل خود را با قدرت کامل برای اقدام به او سرمایه گذاری کرد
[ترجمه شما] ...