دیکشنری
مترجم
بپرس
i was quaking in my boots
پیشنهاد کاربران
اصطلاح :
به معنی به شدت ترسیده بودم
به شدت وحشت کرده بودم
I was really frightened
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها