hypoxia

/haɪˈpɑːksiə//haɪˈpɒksiə/

معنی: کمبود اکسیژن در بافت های بدن
معانی دیگر: (پزشکی - ناهنجاری ناشی از کم رسیدن اکسیژن به بافت بدن) کم اکسیژنی

جمله های نمونه

1. When this degree of hypoxia develops, respiration will most likely be stimulated.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این درجه از هیپوکسی ایجاد می شود، به احتمال زیاد تنفس تحریک می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی این میزان تنفس رشد می کند، تنفس به احتمال زیاد تحریک خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Discussion During gastrointestinal endoscopy hypoxia is well recorded, with many different causal factors.
[ترجمه گوگل]بحث در طول آندوسکوپی دستگاه گوارش، هیپوکسی به خوبی ثبت شده است، با بسیاری از عوامل مختلف
[ترجمه ترگمان]بحث در طی endoscopy gastrointestinal hypoxia به خوبی ثبت شده است، با بسیاری از عوامل سببی مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The postulated mechanism of ischemia and hypoxia resulting in the development of sternal infection and mediastinitis provides a theoretical basis for the use of hyperbaric oxygen therapy (HBO).
[ترجمه گوگل]مکانیسم فرضی ایسکمی و هیپوکسی که منجر به ایجاد عفونت استرنوم و مدیاستینیت می شود، مبنای نظری را برای استفاده از اکسیژن درمانی هیپرباریک (HBO) فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]مکانیسم عمل ادعا شده از ایسکمی و کم خونی ناشی از رشد عفونت sternal و mediastinitis اساس نظری برای استفاده از درمان hyperbaric اکسیژن (اچ بی او)را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results After hypoxia, the contractile response of VSMC to NE was significantly decreased. Meanwhile the level of MLC20 phosphorylation and calcium sensitivity of SMA after shock were decreased.
[ترجمه گوگل]ResultsAfter هیپوکسی، پاسخ انقباضی VSMC به NE به طور قابل توجهی کاهش یافت در همین حال، سطح فسفوریلاسیون MLC20 و حساسیت کلسیم SMA پس از شوک کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج بعد از hypoxia، پاسخ انقباضی از VSMC به NE به طور قابل توجهی کاهش یافت در این میان، سطح فسفریلاسیون MLC۲۰ و حساسیت کلسیم of بعد از شوک کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusions Hypoxia can induce increase in pulmonary tissue area density and decrease in aerial exchange area in alveoli.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری هیپوکسی می تواند باعث افزایش تراکم ناحیه بافت ریوی و کاهش ناحیه تبادل هوایی در آلوئول ها شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری hypoxia می تواند افزایش چگالی ناحیه ریه و کاهش در منطقهی تبادل هوایی در کیسه های هوایی را القا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One thread lock, pipe thread sealing, trachoma Baptist hypoxia plastic closure production, sales in the domestic leader.
[ترجمه گوگل]یک قفل موضوع لوله آب بندی موضوع تراخم باپتیست هیپوکسی بسته شدن پلاستیک تولید، فروش در رهبر داخلی
[ترجمه ترگمان]یک قفل نخ، آب بندی نخ لوله، trachoma باپتیست hypoxia، تولید بسته پلاستیک، فروش در رهبر داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The effects of hypoxia and air microembolism on pulmonary pressor response and lung fluid exchange were studied in eight conscious goats with chronic lung lymph fistula.
[ترجمه گوگل]اثرات هیپوکسی و میکروآمبولی هوا بر پاسخ پرسور ریوی و تبادل مایع ریوی در هشت بز هوشیار مبتلا به فیستول لنفاوی مزمن ریه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات of و microembolism هوایی بر واکنش pressor ریوی و تبادل سیال ریه در هشت بز آگاه با lung مزمن lymph مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aim and Methods:The effects of hypoxia and hyperosmotic solution on the afferent unit discharge of rabbit carotid chemoreceptor were studied in the carotid body sinus nerve preparation.
[ترجمه گوگل]هدف و روش کار: اثرات هیپوکسی و محلول هیپراسموتیک بر ترشح واحد آوران گیرنده شیمیایی کاروتید خرگوش در آماده سازی عصب سینوس بدن کاروتید بررسی شد
[ترجمه ترگمان]هدف و روش ها: اثرات محلول hypoxia و hyperosmotic بر روی تخلیه واحد تو carotid of در آماده سازی عصبی بدن او مطالعه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To investigate the effect of hypoxia preconditioning(HP) on intrahepatic cholangiocytes of autogenic liver graft and its mechanism.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر پیش شرطی سازی هیپوکسی (HP) بر کلانژیوسیت های داخل کبدی پیوند اتوژن کبد و مکانیسم آن
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر of preconditioning (HP)بر intrahepatic cholangiocytes of کبد و مکانیزم آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: To observe the neurotoxicity of hypoxia at high altitude in combination with soman intoxication .
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده سمیت عصبی هیپوکسی در ارتفاع بالا همراه با مسمومیت با سومان
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده the of در ارتفاع بالا در ترکیب با مستی soman
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion Simulated flight hypobaric hypoxia and oxygen inhalation may lead to free radicals damage of lung and myocardial peroxidative injury in mice.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری هیپوکسی هیپوباریک پرواز شبیه سازی شده و استنشاق اکسیژن ممکن است منجر به آسیب رادیکال های آزاد ریه و آسیب پراکسیداتیو میوکارد در موش شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک پرواز شبیه سازی شده hypobaric hypoxia و استنشاق اکسیژن ممکن است منجر به آسیب رادیکال های آزاد به شش و myocardial peroxidative در موش ها شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the first method, data were analysed against set criteria for hypoxia and tachycardia.
[ترجمه گوگل]در روش اول، داده ها بر اساس معیارهای تعیین شده برای هیپوکسی و تاکی کاردی تجزیه و تحلیل شدند
[ترجمه ترگمان]در روش اول، داده ها در برابر معیارهای تنظیم شده برای hypoxia و tachycardia تحلیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sickle cell crises are extremely rare but affected individuals should be warned of the potential dangers of severe hypothermia or hypoxia.
[ترجمه گوگل]بحران سلول داسی بسیار نادر است، اما افراد مبتلا باید در مورد خطرات احتمالی هیپوترمی شدید یا هیپوکسی هشدار داده شوند
[ترجمه ترگمان]بحران های سلولی Sickle بسیار نادر هستند اما افرادی که تحت تاثیر قرار می گیرند باید نسبت به خطرات بالقوه of شدید یا hypoxia هشدار داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This may predispose to an increased risk of intracranial haemorrhage, necrotising enterocolitis, hypoxia and acidosis.
[ترجمه گوگل]این ممکن است مستعد افزایش خطر خونریزی داخل جمجمه، انتروکولیت نکروزان، هیپوکسی و اسیدوز باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است منجر به افزایش خطر خونریزی intracranial، necrotising enterocolitis، hypoxia و acidosis شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Verapamil, a slow calcium channel blocker minimises cellular injury resulting from calcium influx into cells during hypoxia or ischaemia.
[ترجمه گوگل]وراپامیل، یک مسدود کننده آهسته کانال کلسیم، آسیب سلولی ناشی از هجوم کلسیم به سلول ها را در طول هیپوکسی یا ایسکمی به حداقل می رساند
[ترجمه ترگمان]مسدود کننده یک مسدود کننده کانالی آرام باعث کاهش آسیب سلولی می شود که منجر به نفوذ کلسیم به سلول ها در طول hypoxia یا ischaemia می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کمبود اکسیژن در بافت های بدن (اسم)
hypoxia

تخصصی

[زمین شناسی] هیپوکسی کاهش اکسیژن در عضو/ بافت کمتر از مقدار فیزیولوژیک را گویند.

انگلیسی به انگلیسی

• lack of oxygen in the blood (medicine)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] هیپوکسی: کاهش میزان اکسیژن در بافت ها
کمبود اکسیژن بدن
hypoxia ( علوم دارویی )
واژه مصوب: کم اکسیژنی
تعریف: کمی عرضۀ اکسیژن به بافت ها

بپرس