hypovolemia

جمله های نمونه

1. This leads to significant hypovolemia and eventually hypovolemic shock. 10 Loss in calcium into injured tissue also contributes to hypocalcemia .
[ترجمه گوگل]این منجر به هیپوولمی قابل توجه و در نهایت شوک هیپوولمیک می شود 10 از دست دادن کلسیم در بافت آسیب دیده نیز به هیپوکلسمی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این منجر به شوک قابل توجه و در نهایت شوک می شود ۱۰ از دست دادن کلسیم به بافت زخمی نیز به hypocalcemia کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tachycardia may result from pain, apprehension, hypoventilation, or hypovolemia.
[ترجمه گوگل]تاکی کاردی ممکن است ناشی از درد، دلهره، هیپوونتیلاسیون یا هیپوولمی باشد
[ترجمه ترگمان]tachycardia ممکن است ناشی از درد، ترس، اضطراب، یا ناسازگاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. CSF (cerebrospinal fluid) hypovolemia may lead to transient occlusion or tearing of superior bridging veins in the posterior fossa resulting in hemorrhagic infarct.
[ترجمه گوگل]هیپوولمی CSF (مایع مغزی نخاعی) ممکن است منجر به انسداد گذرا یا پاره شدن وریدهای پل فوقانی در حفره خلفی شود که منجر به انفارکتوس هموراژیک می شود
[ترجمه ترگمان]مایع مغزی نخاعی (نخاعی)ممکن است منجر به انسداد گذرا یا پاره کردن رگه ای رابط قوی در the خلفی شود که منجر به خونریزی خون آور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The authors believe that the occurence of FES was in close relation to the hypovolemia, elevation of intramedullary pressure, and unsatisfied immobilization.
[ترجمه گوگل]نویسندگان بر این باورند که وقوع FES در رابطه نزدیک با هیپوولمی، افزایش فشار داخل مدولری و بی حرکتی ناراضی بود
[ترجمه ترگمان]نویسندگان بر این باورند که the of در ارتباط نزدیکی با the، بلندی فشار intramedullary، و عدم ثبات ناراضی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sudden release of a crushed extremity may result in reperfusion syndrome —acute hypovolemia and metabolic abnormalities.
[ترجمه گوگل]آزاد شدن ناگهانی اندام له شده ممکن است منجر به سندرم خونرسانی مجدد - هیپوولمی حاد و ناهنجاری های متابولیک شود
[ترجمه ترگمان]انتشار ناگهانی یک extremity خرد شده ممکن است منجر به سندروم reperfusion - hypovolemia حاد و اختلالات متابولیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Impairments in thermoregulation and water balance increase vulnerability for hypovolemia and hypothermia.
[ترجمه گوگل]اختلال در تنظیم حرارت و تعادل آب آسیب پذیری را در برابر هیپوولمی و هیپوترمی افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]افت فشار آب و آب باعث افزایش آسیب پذیری برای hypovolemia و hypothermia می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The medicine composition is used for preventing and treating hypovolemia and may be used in great dosage infusion without risk of hyperchloremic metabolic acidosis.
[ترجمه گوگل]ترکیب دارو برای پیشگیری و درمان هیپوولمی استفاده می شود و ممکن است در انفوزیون با دوز بالا بدون خطر اسیدوز متابولیک هیپرکلرمیک استفاده شود
[ترجمه ترگمان]ترکیب دارو برای پیش گیری و درمان hypovolemia مورد استفاده قرار می گیرد و ممکن است در تزریق مقدار زیاد مصرف سوخت بدون ریسک of متابولیک مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The key points of early treating crush syndrome are fluid infusion, correcting hypovolemia and hyperkalemia, prompt osteofascial compartment open decompression or amputation.
[ترجمه گوگل]نکات کلیدی درمان زودهنگام سندرم کراش عبارتند از انفوزیون مایع، اصلاح هیپوولمی و هیپرکالمی، رفع فشار باز محفظه استئوفاشیال یا قطع عضو
[ترجمه ترگمان]نکات کلیدی در درمان سندرم خرد کردن اولیه عبارتند از: تزریق مایع، تصحیح hypovolemia و hyperkalemia، compartment osteofascial سریع و یا قطع عضو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Albumin can quickly expand fluid and maintain a stable plasma colloid osmotic pressure in patients with hypovolemia.
[ترجمه گوگل]آلبومین می تواند به سرعت مایع را منبسط کند و فشار اسمزی کلوئیدی پلاسما را در بیماران مبتلا به هیپوولمی ثابت نگه دارد
[ترجمه ترگمان]Albumin می توانند به سرعت سیال را گسترش دهند و پلاسما با فشار اسمزی را در بیماران مبتلا به hypovolemia حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Adequate blood transfusion to correct the bleeding tendency, coagulation disorder and hypovolemia is the mainstay of medical treatment of UGI bleeding in dengue patients.
[ترجمه گوگل]انتقال خون کافی برای اصلاح تمایل به خونریزی، اختلال انعقادی و هیپوولمی، اصلی ترین درمان پزشکی خونریزی UGI در بیماران دانگ است
[ترجمه ترگمان]تزریق خون کافی برای اصلاح تمایل خونریزی، بروز اختلال در انعقاد خون و hypovolemia اصلی درمان پزشکی of در بیماران مبتلا به تب دنگی (تب استخوان شکن)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Contraindications include infection in the lumbar area, clotting defect, active neurologic disease, sensitivity to the anesthetic, hypovolemia, and septicemia.
[ترجمه گوگل]موارد منع مصرف عبارتند از عفونت در ناحیه کمر، نقص لخته شدن، بیماری عصبی فعال، حساسیت به داروی بیهوشی، هیپوولمی و سپتی سمی
[ترجمه ترگمان]contraindications عبارتند از: عفونت در ناحیه کمری، نقص لخته شدن، بیماری عصبی فعال، حساسیت به بی حسی، hypovolemia و septicemia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is important to recognize the circulatory dysfunction in the elderly trauma patients may be primarily caused by hypovolemia, but to differentiate it from cardiac insufficiency may be necessary.
[ترجمه گوگل]مهم است که تشخیص داده شود که اختلال گردش خون در بیماران ترومایی مسن ممکن است در درجه اول ناشی از هیپوولمی باشد، اما برای افتراق آن از نارسایی قلبی ممکن است لازم باشد
[ترجمه ترگمان]تشخیص اختلال سیستم گردش خون در بیماران مبتلا به تروما، ممکن است در درجه اول توسط hypovolemia ایجاد شود، اما برای تمایز آن از نارسایی قلبی ممکن است ضروری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal decrease in the volume of blood and plasma circulating throughout the body (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس