hypothyroidism


معنی: از کار افتادن یا نقص غده درقی
معانی دیگر: (پزشکی)، کم کاری غده ی تیروئید، کم اسپرینی، طب از کار افتادن یانقص غده درقی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a deficiency in thyroid activity and secretion, resulting, if unchecked, in goiter and loss of vigor in victims and in cretinism in fetuses borne by them.

جمله های نمونه

1. We excluded women with hypothyroidism and with hyperprolactinaemia related to drug treatment.
[ترجمه گوگل]ما زنان مبتلا به کم کاری تیروئید و هیپرپرولاکتینمی مرتبط با درمان دارویی را حذف کردیم
[ترجمه ترگمان]ما زنان را با hypothyroidism و with مرتبط با درمان مواد مخدر حذف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hypothyroidism may affect equilibrium by its effect on the eighth cranial nerve and on the peripheral nerves.
[ترجمه گوگل]کم کاری تیروئید ممکن است با اثر خود بر روی عصب هشتم جمجمه ای و اعصاب محیطی بر تعادل تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]Hypothyroidism ممکن است بر تعادل اثر خود بر روی عصب جمجمه و اعصاب محیطی اثر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Prolonged usage may result in hypothyroidism or kidney damage.
[ترجمه گوگل]استفاده طولانی مدت ممکن است منجر به کم کاری تیروئید یا آسیب کلیه شود
[ترجمه ترگمان]مصرف طولانی مدت می تواند منجر به آسیب hypothyroidism یا کلیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A questionnaire was completed stating salient features hypothyroidism and hyperthyroidism.
[ترجمه گوگل]پرسشنامه ای تکمیل شد که ویژگی های بارز کم کاری تیروئید و پرکاری تیروئید را بیان می کرد
[ترجمه ترگمان]پرسشنامه با بیان ویژگی های برجسته hypothyroidism و hyperthyroidism تکمیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The relationship between subclinical hypothyroidism and cardiovascular mortality was assessed by logistic regression.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین کم کاری تیروئید تحت بالینی و مرگ و میر قلبی عروقی با رگرسیون لجستیک ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]رابطه بین مرگ و میر subclinical و بیماری های قلبی و عروقی با رگرسیون منطقی مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patients with central sleep apnea syndrome, hypothyroidism and acromegaly, etc.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به سندرم آپنه مرکزی خواب، کم کاری تیروئید و آکرومگالی و غیره
[ترجمه ترگمان]بیمارانی با سندروم apnea خواب مرکزی، hypothyroidism و acromegaly و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Only in rare cases do you get excessive weight gain from a medical problem that slows metabolism, such as Cushing's syndrome or having an underactive thyroid gland (hypothyroidism).
[ترجمه گوگل]فقط در موارد نادری به دلیل مشکلات پزشکی که متابولیسم را کند می کند، مانند سندرم کوشینگ یا داشتن غده تیروئید کم کار (کم کاری تیروئید) دچار افزایش وزن می شوید
[ترجمه ترگمان]تنها در موارد نادر، افزایش وزن اضافی از یک مشکل پزشکی به دست می آورید که متابولیسم را کاهش می دهد، مانند سندرم Cushing یا داشتن غده تیرویید (hypothyroidism)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In patients with GHD, central (secondary) hypothyroidism may first become evident or worsen during somatropin treatment.
[ترجمه گوگل]در بیماران مبتلا به GHD، کم کاری تیروئید مرکزی (ثانویه) ممکن است ابتدا در طول درمان با سوماتروپین آشکار یا بدتر شود
[ترجمه ترگمان]در بیماران مبتلا به GHD، مرکز (ثانویه)ممکن است ابتدا در طول درمان somatropin مشهود یا بدتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective: The analysis contrasts the child hypothyroidism palpation inspection and the B ultra inspection accuracy.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل با بازرسی لمس کم کاری تیروئید کودک و دقت بازرسی B اولترا مقایسه می کند
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل با بررسی دقیق کودک و دقت بالای بازرسی B تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hypothyroidism is an underproduction of certain hormones and is the most common cause of patchy hair loss known as alopecia areata (which can affect the whole body and not just the head).
[ترجمه گوگل]کم کاری تیروئید تولید ناکافی برخی از هورمون ها است و شایع ترین علت ریزش موی تکه تکه به نام آلوپسی آره آتا (که می تواند کل بدن و نه فقط سر را درگیر کند) است
[ترجمه ترگمان]Hypothyroidism یک underproduction هورمون خاص است و شایع ترین علت از دست دادن مو به نام alopecia areata است (که می تواند کل بدن را تحت تاثیر قرار دهد و نه فقط سر)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hypothyroidism can result in a series of disorders in development and function of brain, including delaying the generation and differentiation of cell, degression of learning and memory.
[ترجمه گوگل]کم کاری تیروئید می تواند منجر به یک سری اختلالات در رشد و عملکرد مغز شود، از جمله تاخیر در تولید و تمایز سلول، کاهش یادگیری و حافظه
[ترجمه ترگمان]Hypothyroidism می تواند منجر به یک سری از اختلالات در توسعه و عملکرد مغز شود، از جمله تاخیر در تولید و تمایز سلول، degression یادگیری و حافظه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods: Retrospective study on hypothyroidism in the hospital.
[ترجمه گوگل]روش کار: مطالعه گذشته نگر کم کاری تیروئید در بیمارستان
[ترجمه ترگمان]روش ها: مطالعه retrospective بر روی hypothyroidism در بیمارستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Samples obtained through screening programme for phenylketonuria and congenital hypothyroidism.
[ترجمه گوگل]نمونه ها از طریق برنامه غربالگری فنیل کتونوری و کم کاری مادرزادی تیروئید به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نمونه ها از طریق برنامه غربالگری برای phenylketonuria و hypothyroidism مادرزادی به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sex hair sheds. In severe patients, we could find not only the decrease of serum FSH and LH, but also hypoadrenocorticism and hypothyroidism.
[ترجمه گوگل]ریزش موی جنسی در بیماران شدید، نه تنها کاهش FSH و LH سرم، بلکه هیپوآدرنوکورتیکیسم و ​​کم کاری تیروئید نیز مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]موهای سر Sex در بیماران سخت، ما نه تنها کاهش of سرم و LH را نیز می یابیم، بلکه همچنین hypoadrenocorticism و hypothyroidism را نیز می یابیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از کار افتادن یا نقص غده درقی (اسم)
hypothyroidism

انگلیسی به انگلیسی

• underactivity of the thyroid gland (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس