hypomania


(روان پزشکی) کم دیوانگی، خلی، کم شیدایی، شیدایی خفیف، جنون خفیف

جمله های نمونه

1. Hypomania can also have a benefit in creativity and productive energy.
[ترجمه گوگل]هیپومانیا همچنین می تواند در خلاقیت و انرژی مولد مفید باشد
[ترجمه ترگمان]هم چنین بلبل می تواند در خلاقیت و انرژی مفید واقع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mild mania, so called hypomania, on the other hand, may in some circumstances be positively advantageous.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، شیدایی خفیف، به اصطلاح هیپومانیا، ممکن است در برخی شرایط سودمند باشد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، جنون مختصر، که به اصطلاح hypomania نامیده می شود، در برخی شرایط سودمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hypomania may feel good to the person who experiences it and may even be associated with good functioning and enhanced productivity.
[ترجمه گوگل]هیپومانیا ممکن است برای فردی که آن را تجربه می کند احساس خوبی داشته باشد و حتی ممکن است با عملکرد خوب و افزایش بهره وری همراه باشد
[ترجمه ترگمان]Hypomania ممکن است نسبت به فردی که آن را تجربه کرده و ممکن است با عملکرد خوب و بهره وری بالا مرتبط باشد احساس خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Symptoms of hypomania include "increased motor activity, feeling agitated instead of happy, thoughts going too fast, they're distractible, and they can't concentrate. "
[ترجمه گوگل]علائم هیپومانیا عبارتند از: "افزایش فعالیت حرکتی، احساس هیجان به جای خوشحالی، افکار خیلی سریع، حواس پرتی، و نمی توانند تمرکز کنند "
[ترجمه ترگمان]علائم of عبارتند از \" افزایش فعالیت حرکتی، احساس اضطراب به جای خوشحال بودن، فکر کردن بیش از حد سریع، آن ها افراطی هستند و نمی توانند تمرکز کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A person state of hypomania immune to fear and doubt and have little social inhibition.
[ترجمه گوگل]فردی که در حالت هیپومانیا قرار دارد، از ترس و شک مصون است و بازداری اجتماعی کمی دارد
[ترجمه ترگمان]یک حالت دفاعی بدن نسبت به ترس و تردید دارد و مهار اجتماعی کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They found that people with subthreshold hypomania have higher rates of anxiety and substance abuse and more depressive episodes than depressed people who don't exhibit manic behavior.
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که افراد مبتلا به هیپومانیا زیرآستانه نسبت به افراد افسرده که رفتار شیدایی از خود نشان نمی دهند، میزان اضطراب و سوء مصرف مواد و دوره های افسردگی بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که افراد با آستانه فرعی، نسبت به افرادی افسرده که رفتار جنون آمیز خود را از خود نشان نمی دهند، میزان اضطراب و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت بیشتر را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Classic symptoms of hypomania include mild euphoria, a flood of ideas, endless energy, and a desire and drive for success.
[ترجمه گوگل]علائم کلاسیک هیپومانیا شامل سرخوشی خفیف، سیل ایده ها، انرژی بی پایان، و میل و انگیزه برای موفقیت است
[ترجمه ترگمان]علایم کلاسیک of شامل شادی خفیف، سیل افکار، انرژی بی پایان و اشتیاق و محرک برای موفقیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Without proper treatment, however, hypomania can become severe mania in some people or can switch into depression.
[ترجمه گوگل]با این حال، بدون درمان مناسب، هیپومانیا می تواند در برخی افراد به شیدایی شدید تبدیل شود یا به افسردگی تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، بدون درمان مناسب، hypomania می تواند به جنون شدیدی در برخی افراد تبدیل شود و یا می تواند دچار افسردگی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hypomania is a feature of two mood disorders: bipolar II disorder and cyclothymia .
[ترجمه گوگل]هیپومانیا یکی از ویژگی های دو اختلال خلقی است: اختلال دوقطبی II و سیکلوتیمیا
[ترجمه ترگمان]Hypomania یکی از ویژگی های اختلالات روحی دو قطبی است: اختلال دوقطبی دوم و cyclothymia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Keeping regular mealtimes is especially important if you're experiencing depression or mania/hypomania, when the temptation to skip meals can make your symptoms worse.
[ترجمه گوگل]در صورتی که افسردگی یا شیدایی/هیپومانیا را تجربه می‌کنید، زمانی که وسوسه حذف وعده‌های غذایی می‌تواند علائم شما را بدتر کند، داشتن وعده‌های غذایی منظم بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]غذا خوردن منظم به خصوص اگر شما افسردگی یا جنون را تجربه می کنید مهم است، هنگامی که وسوسه پریدن از وعده های غذایی می تواند علائم شما را بدتر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A person in the state of hypomania might be immune to fear and doubt and have little social inhibition.
[ترجمه گوگل]فردی که در حالت هیپومانیا قرار دارد ممکن است از ترس و شک مصون باشد و بازداری اجتماعی کمی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]فردی در ایالت of ممکن است نسبت به ترس و تردید مصونیت داشته باشد و مهار اجتماعی کمی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many have cited it as a gateway to their success, and a large number of people with creative talents have experienced hypomania or other symptoms of bipolar disorder.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آن به عنوان دروازه ای برای موفقیت خود یاد کرده اند و تعداد زیادی از افراد با استعدادهای خلاق هیپومانیا یا سایر علائم اختلال دوقطبی را تجربه کرده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها به عنوان دروازه ای به موفقیت خود یاد کرده اند و تعداد زیادی از افراد با استعدادهای خلاق hypomania یا دیگر علایم اختلال دوقطبی را تجربه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A few studies have suggested that some short sleepers may have hypomania, a mild form of mania with racing thoughts and few inhibitions.
[ترجمه گوگل]برخی از مطالعات نشان داده‌اند که برخی از افراد کوتاه‌خواب ممکن است دچار هیپومانیا، یک نوع خفیف شیدایی با افکار مسابقه‌ای و بازداری‌های کمی باشند
[ترجمه ترگمان]برخی مطالعات نشان داده اند که برخی افراد خواب کوتاه ممکن است hypomania داشته باشند، شکل ملایم شیدایی با افکار مسابقه و کمی inhibitions
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This disorder is a longitudinal diagnosis and its clinical symptoms include hypomania, mania, mixed states, major depressive episode, hyperthymic temperament and depressive mixed state.
[ترجمه گوگل]این اختلال یک تشخیص طولی است و علائم بالینی آن شامل هیپومانیا، شیدایی، حالات مختلط، دوره افسردگی اساسی، مزاج هیپرتایمیک و حالت مختلط افسردگی است
[ترجمه ترگمان]این اختلال یک تشخیص طولی است و علایم بالینی آن شامل hypomania، شیدایی، حالات ترکیبی، اپیزود افسردگی اصلی، مزاج hyperthymic و حالت ترکیبی افسردگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] هیپومانیا

انگلیسی به انگلیسی

• persistent state of excitement and high spirits which resembles mania but is is less intense (psychiatry)

پیشنهاد کاربران

دسته کثیری ازانسانهاهم هستن که یک گام جلوتراز اطرافیان خودهستن ودارای حس ششم قوی میباشند. به دلیل پیش بینی کردن برخی ازوقایع روزمره که برای اطرافیان رخ خواهددادکه گاهاًبرای آنهاتلخ است وداشتن دانش وتجربه
...
[مشاهده متن کامل]
بیشتراز سن خودشان همیشه درنظردیگران منحصربفرد میباشندالبته ازنظرانسانهای حسودوخودخواه وکسانیکه کمبوددارن دیوانه وبابااین اسکلِ و چت کردونعشه کرده خطاب میشوند. درکل بیماری نیست لقب بدومنفی هم نیست ودرجای خودقراربگیرند اتفاقاًبسیارمفیدومصمرثمرخواهند بود. به طورمثال آدمهایی که معروف باشندو بشناسید، عادل فردوسی پور، حامدبهداد. . .

hypomania
منابع• http://mosi.14161@gmail.com
hypomania ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: نیمه شیدایی
تعریف: حالتی خُلق‍ی شبیه شیدایی که در آن فرد فاقد علائم روان پریشانه است و نیاز به بستری شدن ندارد و اختلال محسوس در کارکرد او مشاهده نمی شود
اختلال دوقطبی

بپرس