1. The well-known symptoms of hypoglycemia almost always precede the loss of consciousness.
[ترجمه گوگل]علائم شناخته شده هیپوگلیسمی تقریباً همیشه قبل از از دست دادن هوشیاری است
[ترجمه ترگمان]علایم شناخته شده of تقریبا همیشه مقدم از از دست دادن آگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Glucose metabolism and insulin secretion are disturbed; hypoglycemia is common and potentially lethal but usually responds promptly to dietary correction.
[ترجمه گوگل]متابولیسم گلوکز و ترشح انسولین مختل می شود هیپوگلیسمی شایع و بالقوه کشنده است اما معمولاً به اصلاح رژیم غذایی به سرعت پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]متابولیسم گلوکز و ترشح انسولین مختل شده اند؛ hypoglycemia شایع است و به طور بالقوه کشنده است اما معمولا به اصلاح رژیم غذایی پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Tumors of the islet cells lead to severe hypoglycemia.
[ترجمه گوگل]تومورهای سلول های جزایر منجر به هیپوگلیسمی شدید می شود
[ترجمه ترگمان]Tumors از سلول های جزیره ای به hypoglycemia شدید منتهی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Objective To explore the possible relationship between hypoglycemia and the prognosis of fulminating hepatitis patients.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه احتمالی بین هیپوگلیسمی و پیش آگهی بیماران هپاتیت برقآسا
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه احتمالی بین hypoglycemia و درمان بیماران هپاتیتی fulminating
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Results 62 % of patients have experienced hypoglycemia, 8 % have serious hypoglycemia.
[ترجمه گوگل]نتایج: 62 درصد بیماران هیپوگلیسمی و 8 درصد هیپوگلیسمی جدی داشتند
[ترجمه ترگمان]نتایج ۶۲ % از بیماران hypoglycemia را تجربه کرده اند که ۸ درصد دارای hypoglycemia جدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hypoglycemia is sometimes a prominent clinical manifestation.
[ترجمه گوگل]هیپوگلیسمی گاهی اوقات یک تظاهرات بالینی برجسته است
[ترجمه ترگمان]Hypoglycemia گاهی یک ظهور بالینی برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The clinical signs are hypoglycemia, ketonemia, ketonuria, disperse, anorexia, ataxia, anaesthesia and final death. To lucubrate the Pregnancy Toxemia of sheep.
[ترجمه گوگل]علائم بالینی هیپوگلیسمی، کتونمی، کتونوری، پراکندگی، بی اشتهایی، آتاکسی، بیهوشی و مرگ نهایی است برای رفع مسمومیت بارداری گوسفند
[ترجمه ترگمان]علایم بالینی عبارتند از: hypoglycemia، ketonemia، ketonuria، disperse، anorexia، ataxia، anaesthesia و آخرین مرگ lucubrate the Pregnancy sheep sheep sheep sheep sheep of of of of of of of of of of of of of of of of of of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Very low glucose, called hypoglycemia, is a condition that poses risks for people with either form of diabetes, potentially causing shakiness, dizziness, seizures, coma or even death.
[ترجمه گوگل]گلوکز بسیار پایین که هیپوگلیسمی نامیده می شود، وضعیتی است که خطراتی را برای افراد مبتلا به دیابت ایجاد می کند و به طور بالقوه باعث لرزش، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
[ترجمه ترگمان]قند بسیار پایین، به نام hypoglycemia، شرایطی است که خطرات برای افراد مبتلا به نوعی دیابت را به همراه دارد که به طور بالقوه موجب گیجی، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Symptomatic hypoglycemia was more common with prandial than biphasic insulin, and with biphasic than basal insulin.
[ترجمه گوگل]هیپوگلیسمی علامت دار با انسولین خوراکی نسبت به انسولین دوفازی و با انسولین دوفازی بیشتر از انسولین پایه بود
[ترجمه ترگمان]symptomatic hypoglycemia بیشتر از انسولین biphasic و با prandial نسبت به انسولین پایه معمول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Recombinant human insulin injection Novolin N and oral hypoglycemia agent combination therapy on elderly diabetes mellitus is safety and effective.
[ترجمه گوگل]تزریق نوترکیب انسولین انسانی Novolin N و داروی خوراکی هیپوگلیسمی درمان ترکیبی در دیابت ملیتوس مسن ایمن و موثر است
[ترجمه ترگمان]؟ تزریق انسولین انسانی Recombinant N و روش درمانی hypoglycemia oral بر روی دیابت مسن ایمن و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Metabolic acidosis, hypoglycemia and hypothermia occurred after liver removing, An instant hyperkalemia occurred after reperfusion of transplanting liver.
[ترجمه گوگل]اسیدوز متابولیک، هیپوگلیسمی و هیپوترمی پس از برداشتن کبد، هیپرکالمی فوری پس از خونرسانی مجدد کبد پیوندی رخ داد
[ترجمه ترگمان]کمبود قند خون، کمبود قند خون و hypothermia بعد از برداشتن کبد به ذهنش خطور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The symptoms of hypoglycemia may include hunger, sweating, shakiness, palpitation, faintness, dizziness, nausea or a headache.
[ترجمه گوگل]علائم هیپوگلیسمی ممکن است شامل گرسنگی، تعریق، لرزش، تپش قلب، غش، سرگیجه، حالت تهوع یا سردرد باشد
[ترجمه ترگمان]علایم of ممکن است شامل گرسنگی، عرق ریختن، shakiness، palpitation، سرگیجه، سرگیجه، تهوع یا سردرد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What should the patient of hypoglycemia and low blood pressure notice?
[ترجمه گوگل]بیمار هیپوگلیسمی و فشار خون پایین باید به چه نکاتی توجه کند؟
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به فشار خون و فشار خون پایین چه باید بکنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective To study the relationship between neonatal hypoglycemia and obstetric risk factors.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ارتباط بین هیپوگلیسمی نوزادان و عوامل خطرزای مامایی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه بین hypoglycemia نوزاد و عوامل خطر زایمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید