hypochromic

جمله های نمونه

1. The existence of cyclodextrin can cause hypochromic effect and a little red shift in the UV spectra of Oleanolic Acid and Ursolic Acid.
[ترجمه گوگل]وجود سیکلودکسترین می تواند باعث اثر هیپوکرومیک و تغییر کمی قرمز در طیف UV اسید اولئانولیک و اسید اورسولیک شود
[ترجمه ترگمان]وجود of می تواند منجر به اثر hypochromic شود و یک تغییر کوچک قرمز در طیف های uv روی اسید Oleanolic و اسید Ursolic وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The most common cause for a hypochromic microcytic anemia is iron deficiency.
[ترجمه گوگل]شایع ترین علت کم خونی میکروسیتیک هیپوکرومیک کمبود آهن است
[ترجمه ترگمان]The علت بیماری hypochromic کمبود آهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The results show that there is hypochromic effect on the subtract UV spectrum and quenching of fluorescence intensity of riboflavin with increase of concentration of DNA.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که با افزایش غلظت DNA، اثر هیپوکرومیک بر کاهش طیف UV و کاهش شدت فلورسانس ریبوفلاوین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که تاثیر hypochromic در کم کردن طیف UV و جداسازی تراکم فلورسانس riboflavin با افزایش غلظت DNA وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unilateral hypochromic iris, iris atrophy, chronic persistent iridocyclitis and complicated cataract were noted in the 2 cases.
[ترجمه گوگل]عنبیه هیپوکرومیک یک طرفه، آتروفی عنبیه، ایریدوسیکلیت مزمن مداوم و آب مروارید عارضه دار در 2 مورد مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]عنبیه موتوری تک جانبه، atrophy iris مزمن و cataract پیچیده در دو مورد ذکر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is indicative of a hypochromic (less hemoglobin in each RBC) microcytic (smaller size of each RBC) anemia.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده کم خونی میکروسیتیک هیپوکرومیک (هموگلوبین کمتر در هر RBC) (اندازه کوچکتر از هر RBC) است
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده یک hypochromic (هموگلوبین کم در هر RBC)microcytic (اندازه کوچک تر هر RBC)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is indicative hypochromic ( less hemoglobin in each RBC ) microcytic ( smaller size of each RBC ) anemia .
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده کم خونی هیپوکرومیک (هموگلوبین کمتر در هر RBC) میکروسیتیک (اندازه کوچکتر هر RBC) است
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده hypochromic (هموگلوبین کم در هر RBC)microcytic (اندازه کوچک تر هر RBC)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The RBC of rats exposed to cadmium can also became anisocytosic, hypochromic and formation of ring—type RBC, suggesting iron deficiency.
[ترجمه گوگل]گلبول‌های قرمز موش‌هایی که در معرض کادمیوم قرار گرفته‌اند نیز می‌توانند ناهمسان‌وسیتوز، هیپوکرومیک و تشکیل RBC حلقه‌ای شوند که نشان‌دهنده کمبود آهن است
[ترجمه ترگمان]همچنین RBC، hypochromic و شکل گیری RBC،، و شکل گیری RBC، که نشان دهنده کمبود آهن است نیز می تواند به cadmium، hypochromic و تشکیل محیط حلقوی تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Only anemia in patients enrolled in Group EVL showed a trend toward the features of microcytic, hypochromic anemia.
[ترجمه گوگل]تنها کم خونی در بیمارانی که در گروه EVL ثبت نام کرده بودند، گرایشی به سمت ویژگی های کم خونی میکروسیتیک، هیپوکرومیک نشان داد
[ترجمه ترگمان]تنها کم خونی در بیمارانی که در گروه EVL ثبت نام کرده اند گرایش به کم خونی، کم خونی hypochromic دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Parturient women mostly suffer from varied degrees of anemia and microcytic hypochromic anemia is the major type.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری زنان باردار عمدتاً از درجات مختلفی از کم‌خونی رنج می‌برند و کم‌خونی هیپوکروم میکروسیتیک نوع اصلی آن است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری زنان Parturient اغلب از درجات مختلف کم خونی رنج می برند و کم خونی hypochromic کم خونی یک نوع اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Iron and Copper : this is good for puppies but also excellent for use in cats which require iron and copper to prevent hypochromic microcyitic anemia.
[ترجمه گوگل]آهن و مس: این برای توله سگ ها خوب است اما برای استفاده در گربه هایی که به آهن و مس برای جلوگیری از کم خونی میکروسیتی هیپوکرومیک نیاز دارند نیز عالی است
[ترجمه ترگمان]آهن و مس: این برای توله سگ خوب است اما برای استفاده در گربه ها عالی است که به آهن و مس نیاز دارند تا مانع کم خونی microcyitic شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Study found that there is interface fluorescence effect, interface fluorescence quenching, resonance scattering quenching and hypochromic effect first in the world.
[ترجمه گوگل]مطالعه نشان داد که اثر فلورسانس رابط، رفع فلورسانس رابط، فرونشاندن پراکندگی رزونانس و اثر هیپوکرومیک برای اولین بار در جهان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مطالعه نشان داد که یک اثر فلورسنس در سطح مشترک، جداسازی فلوروسانس و تاثیر scattering در ابتدا در جهان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Levels of copper are key diagnostic indicator of diseases such as Wilsons disease, microcytic hypochromic anaemia and bone disease due to reduced collagen synthesis.
[ترجمه گوگل]سطوح مس شاخص کلیدی تشخیصی بیماری هایی مانند بیماری ویلسون، کم خونی هیپوکرومیک میکروسیتیک و بیماری استخوان به دلیل کاهش سنتز کلاژن است
[ترجمه ترگمان]سطوح مس، شاخص تشخیصی کلیدی بیماری هایی مانند بیماری Wilsons، کم خونی hypochromic کم خونی و بیماری های استخوانی به دلیل کاهش سنتز کلاژن می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) characterized by hypochromia (anemic condition caused by a low level of hemoglobin in the red blood cells)

پیشنهاد کاربران

کاهش میزان میانگین غلظت هموگلوبین گلبول قرمز
کاهش غیرطبیعی هموگلوبین خون با رنگ کمتر از حد طبیعی

بپرس