1. It's easy to hypo men's curiosity.
[ترجمه گوگل]کم کردن کنجکاوی مردان آسان است
[ترجمه ترگمان]حس کنجکاوی مردم را آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He hypoed his jeep's power by changing a bigger engine.
[ترجمه گوگل]او با تغییر یک موتور بزرگتر قدرت جیپ خود را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]او با تغییر یک موتور بزرگ تر قدرت جیپ خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I can tell when he is having a hypo because he gets disorientated and confused.
[ترجمه گوگل]من می توانم تشخیص دهم که او چه زمانی دچار هیپوپوستی است زیرا دچار سردرگمی و سردرگمی می شود
[ترجمه ترگمان]من می توانم به او بگویم که او یک مالیخولیایی دارد، چون گیج می شود و گیج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Results The CT features in 200 HIE were hypo - attenuated substantia alba, accompanied with intra - cranial hemorrhage, widened cavity of septum pellucidum and cerebral infarction.
[ترجمه گوگل]ResultsThe ویژگی های CT در 200 HIE، ماده آلبا کم ضعیف، همراه با خونریزی داخل جمجمه، حفره پهن سپتوم پلوسیدوم و انفارکتوس مغزی بود
[ترجمه ترگمان]نتایج ویژگی های CT در ۲۰۰ hie hypo - attenuated substantia alba، همراه با خونریزی درونی - جمجمه، حفره بینی septum و infarction مغزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Most cases of hyponatremia are associated with low serum osmolality ( so - called hypo - osmolar hyponatremia ).
[ترجمه گوگل]بیشتر موارد هیپوناترمی با اسمولالیته پایین سرم (به اصطلاح هیپوناترمی هیپواسمولار) همراه است
[ترجمه ترگمان]اکثر موارد of با سرم خفیف سرم (به اصطلاح hypo - osmolar hyponatremia)مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hypo: Abbreviation for sodium hyposulphite, a chemical used to fix photographic images after development.
[ترجمه گوگل]Hypo: مخفف سدیم هیپوسولفیت، یک ماده شیمیایی که برای تثبیت تصاویر عکاسی پس از توسعه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]hypo: برای سدیم hyposulphite، یک ماده شیمیایی که برای ثبت تصاویر عکاسی پس از توسعه مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Every product is Hypo - allergenic and developed specifically with baby's sensitive skin in mind.
[ترجمه گوگل]هر محصولی ضد حساسیت است و به طور خاص با در نظر گرفتن پوست حساس کودک ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]هر محصول hypo - allergenic است و به طور خاص با پوست حساس نوزاد در ذهن رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Frequent monitoring will provide early warning signs of hypo or hyperglycaemia .
[ترجمه گوگل]نظارت مکرر علائم هشدار دهنده اولیه هیپو یا هیپرگلیسمی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]نظارت مکرر نشانه های هشدار زودهنگام of یا hyperglycaemia را فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Import a alphabetic string, the number, hypo thesis counting the individual word containing among them use blank space to separate between the individual word and the individual word.
[ترجمه گوگل]یک رشته الفبایی وارد کنید، عدد، فرضیه شمارش هر کلمه که در میان آنها وجود دارد، از فضای خالی برای جداسازی بین یک کلمه و یک کلمه استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]وارد کردن یک رشته الفبایی، شماره، تز hypo که کلمه فردی را شمارش می کند که در بین آن ها از فضای خالی استفاده می کند تا بین کلمه منفرد و کلمه منفرد تمایز ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Five series ductile iron elements of hyper eutectic, hypo eutectic, eutectic have been tested using color metallograph method.
[ترجمه گوگل]پنج سری عناصر چدن شکلپذیر هیپر یوتکتیک، هیپو یوتکتیک، یوتکتیک با استفاده از روش متالوگراف رنگی آزمایش شدهاند
[ترجمه ترگمان]پنج عنصر آهنین ductile از hyper، eutectic hypo، اوتکتیک با استفاده از روش metallograph رنگ مورد آزمایش قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Using precisely graduator of cam, hypo - mood position fixing accurately.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فارغ التحصیلی بادامک، موقعیت هیپو - خلق و خوی به طور دقیق تثبیت می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از دقت دقیق دوربین، موقعیت hypo - mood به طور دقیق تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Secondly, mineral makeup is all natural and hypo - allergenic.
[ترجمه گوگل]ثانیا، مواد معدنی کاملا طبیعی و ضد حساسیت هستند
[ترجمه ترگمان]دوم، آرایش معدنی بسیار طبیعی و hypo - allergenic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Hypo Gene reduces black and also changes the pattern.
[ترجمه گوگل]Hypo Gene سیاهی را کاهش می دهد و همچنین الگو را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]ژن hypo سیاه را کاهش می دهد و همچنین الگوی را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We can describe what would happen in an elaboration of Cairns-Smith's description of his hypo experiment.
[ترجمه گوگل]ما میتوانیم آنچه را که میتواند اتفاق بیفتد، در تشریح توصیف کایرنز-اسمیت از آزمایش هیپوی خود توضیح دهیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم آنچه را که در توضیح داده Cairns - اسمیت از آزمایش hypo رخ می دهد را توضیح دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Unfortunately you can't crystallize diamonds out of a solution by seeding them, as you can with hypo.
[ترجمه گوگل]متأسفانه نمیتوانید الماسها را با بذرکاری از محلول متبلور کنید، همانطور که با هیپو میتوانید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه شما نمی توانید الماس را از یک راه حل پیدا کنید، همان طور که می توانید با hypo آن را کشف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید