hypnotically

جمله های نمونه

1. Julie found herself drawn almost hypnotically to the blank stares.
[ترجمه گوگل]جولی متوجه شد که تقریباً هیپنوتیزم به نگاه‌های خالی کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]جولی متوجه شد که تقریبا مات و مبهوت به زل زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hypnotically Enhanced Treatment For Addictions: Alcohol Abuse, Drug Abuse, Gambling, Weight Control And Smoking Cessation.
[ترجمه گوگل]درمان هیپنوتیزمی برای اعتیادها: سوء مصرف الکل، سوء مصرف مواد مخدر، قمار، کنترل وزن و ترک سیگار
[ترجمه ترگمان]درمان پیشرفته Hypnotically برای Addictions: مصرف الکل، مصرف مواد مخدر، قمار، کنترل وزن و سیگار کشیدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This made it possible to hypnotically create and program different personalities for different assignments.
[ترجمه گوگل]این امکان ایجاد و برنامه ریزی هیپنوتیزمی شخصیت های مختلف برای تکالیف مختلف را فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]این امر امکان ایجاد و برنامه شخصیت های مختلف برای تکالیف متفاوت را فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His Asian handlers control him with a hypnotically implanted trigger, a particular playing card.
[ترجمه گوگل]گردانندگان آسیایی او با یک ماشه هیپنوتیزمی کاشته شده، یک کارت بازی خاص، او را کنترل می کنند
[ترجمه ترگمان]مربیان Asian او را با یک چاشنی hypnotically که یک کارت بازی ویژه است، تحت کنترل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This being looks at her with a hypnotically deep and steady gaze, as if penetrating her with its eyes.
[ترجمه گوگل]این موجود با نگاهی هیپنوتیزم‌آمیز عمیق و ثابت به او نگاه می‌کند، گویی با چشمانش در او نفوذ می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مرد با نگاهی نافذ و ثابت به او نگاه می کرد، انگار که با چشمان خود به او نفوذ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His handlers control him with a hypnotically implanted trigger.
[ترجمه گوگل]گردانندگان او با یک ماشه هیپنوتیزمی کاشته شده او را کنترل می کنند
[ترجمه ترگمان]مربیان وی او را با یک چاشنی hypnotically کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The CHANT continues, hypnotically.
[ترجمه گوگل]CHANT به صورت هیپنوتیزمی ادامه می یابد
[ترجمه ترگمان]The ادامه می دهد، hypnotically
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The music throbbed hypnotically.
[ترجمه گوگل]موسیقی به طرز هیپنوتیزمی می تپید
[ترجمه ترگمان]صدای موسیقی در فضا پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even when they are blanks, sightless as in sculpture, they focus the attention hypnotically.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که آنها خالی هستند، مانند مجسمه سازی بی بینند، آنها توجه را به صورت هیپنوتیزمی متمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی جاه ای خالی وجود دارد، در مجسمه سازی به as اهمیت می دهند، آن ها توجه خود را جلب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gary and Bean were looking understandably nervous by now, their eyes fixed hypnotically on the ramp of the horse-box.
[ترجمه گوگل]گری و بین در حال حاضر به‌طور قابل‌توجهی عصبی به نظر می‌رسیدند، و چشمانشان به شکل هیپنوتیزمی به سطح شیب‌دار جعبه اسب دوخته شده بود
[ترجمه ترگمان]گری و بین در حال حاضر کاملا عصبی به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As well as being potential couriers and infiltration agents, the subjects could function in effect as hypnotically controlled cameras.
[ترجمه گوگل]سوژه‌ها علاوه بر اینکه پیک‌های بالقوه و عوامل نفوذ هستند، می‌توانند در عمل به عنوان دوربین‌هایی با کنترل هیپنوتیزم عمل کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر couriers و عوامل نفوذ بالقوه، سوژه ها می توانند به صورت دوربین کنترل شده عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By this point you may be under the impression that a lot of the Skeena route is hypnotically repetitive, and that therefore it isn't worth doing.
[ترجمه گوگل]در این مرحله ممکن است این تصور برای شما ایجاد شود که بسیاری از مسیرهای Skeena به صورت هیپنوتیزمی تکراری است و بنابراین ارزش انجام آن را ندارد
[ترجمه ترگمان]در این مرحله شما ممکن است تحت تاثیر این تصور باشید که بسیاری از مسیر Skeena تکراری و تکراری است، و بنابراین ارزش انجام آن را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. ARTICHOKE operations involved detailed, systematic creation of specific amnesia barriers, new identities and hypnotically implanted codes and triggers.
[ترجمه گوگل]عملیات کنگر فرنگی شامل ایجاد دقیق و منظم موانع فراموشی خاص، هویت‌های جدید و کدها و محرک‌های کاشته‌شده به صورت هیپنوتیزمی بود
[ترجمه ترگمان]عملیات های ARTICHOKE شامل ایجاد مفصل، ایجاد سیستماتیک موانع خاص، هویت های جدید و hypnotically و محرک ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• by means of hypnosis; in a hypnotic manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : hypnotize
✅️ اسم ( noun ) : hypnosis / hypnotism / hypnotic
✅️ صفت ( adjective ) : hypnotic
✅️ قید ( adverb ) : hypnotically
هیپنوتیزمی

بپرس