hypertrophic

جمله های نمونه

1. Introduction Hypertrophic pyloric stenosis occurs in about 3/1000 live births.
[ترجمه گوگل]مقدمه تنگی پیلور هیپرتروفیک در حدود 3/1000 تولد زنده رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]مقدمه hypertrophic pyloric stenosis در حدود ۳ \/ ۱۰۰۰ تولد زنده رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Screening for hypertrophic cardiomyopathy can be done either by echocardiography or by genetic screening.
[ترجمه گوگل]غربالگری کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک را می توان با اکوکاردیوگرافی یا غربالگری ژنتیکی انجام داد
[ترجمه ترگمان]غربالگری برای hypertrophic cardiomyopathy می تواند توسط echocardiography یا با غربالگری ژنتیکی انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods A case of hypertrophic osteoarthropathy was followed up for 16 years.
[ترجمه گوگل]MethodsA مورد استئوآرتروپاتی هیپرتروفیک به مدت 16 سال پیگیری شد
[ترجمه ترگمان]روش های مورد بررسی hypertrophic osteoarthropathy به مدت ۱۶ سال پی گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In surgical operation, the hypertrophic part of ligamenta flava should. . .
[ترجمه گوگل]در عمل جراحی قسمت هیپرتروفیک لیگامانتا فلوا باید
[ترجمه ترگمان]در عمل جراحی، بخش hypertrophic از ligamenta flava باید …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bronchography may reveal dilated enlarged ducts of hypertrophic gland.
[ترجمه گوگل]برونکوگرافی ممکن است مجاری بزرگ شده غده هیپرتروفیک را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]Bronchography ممکن است ducts بزرگ dilated غده hypertrophic را آشکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To study the roentgenodiagnosis of infantile hypertrophic pyloric stenosis(IHPS)and to discuss the correlative pathologic basis.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخيص رونتوژنز تنگي پيلور هيپرتروفيك شيرخواران (IHPS) و بحث در مورد مباني پاتولوژيك همبستگي
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه the of infantile pyloric (IHPS)و بررسی پایه pathologic (correlative)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some patients cyclical low blood sugar and hypertrophic osteoarthropathy lung disease, but these indications in more benign mesothelioma see.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران قند خون پایین دوره ای و بیماری ریه هیپرتروفیک آرتروپاتی، اما این نشانه ها در مزوتلیومای خوش خیم تر را مشاهده کنید
[ترجمه ترگمان]برخی از بیماران قند خون پایین و hypertrophic osteoarthropathy lung را درمان می کنند، اما این نشانه ها در mesothelioma خوش خیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hypertrophic osteopathy is a bone disease secondary to disease in the lungs. It is characterized by new bone formation on the outside of the long bones.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی هیپرتروفیک یک بیماری استخوانی ثانویه به بیماری در ریه است با تشکیل استخوان جدید در قسمت بیرونی استخوان های بلند مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]hypertrophic osteopathy یک بیماری مزمن برای بیماری در ریه ها است آن با تشکیل استخوان جدید در بیرون استخوان های بلند مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A relationship between pulmonary carcinosarcoma and hypertrophic pulmonary osteoarthropathy has been described only once before, in 199
[ترجمه گوگل]رابطه بین کارسینوسارکوم ریوی و استئوآرتروپاتی هیپرتروفیک ریوی تنها یک بار قبلا در سال 199 توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]یک رابطه بین carcinosarcoma ریوی و hypertrophic ریوی به صورت تنها یک بار قبل از آن توضیح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The latter technique may prove especially useful in identifying patients with hypertrophic cardiomyopathy or mitral valve prolapse.
[ترجمه گوگل]روش دوم ممکن است به ویژه در شناسایی بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک یا افتادگی دریچه میترال مفید باشد
[ترجمه ترگمان]تکنیک دوم می تواند به ویژه در تشخیص بیماران با hypertrophic cardiomyopathy یا دریچه میترال، مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To Compare the clinical effect of Cryosurgery and Microwave treatments on the rhinal mucous membrane of patients suffering from Chronic Hypertrophic Rhinitis.
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه مقایسه اثر بالینی درمان های کرایوسرجری و مایکروویو بر روی غشای مخاطی بینی بیماران مبتلا به رینیت هیپرتروفیک مزمن می باشد
[ترجمه ترگمان]هدف مقایسه اثر بالینی درمان های Cryosurgery و مایکروویو بر روی غشای mucous rhinal بیمار که از rhinitis مزمن hypertrophic رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To evaluate the short-term effect and safety of endoscopic pyloromyotomy for congenital hypertrophic pyloric stenosis(CHPS).
[ترجمه گوگل]ارزیابی اثر کوتاه مدت و ایمنی پیلورومیوتومی آندوسکوپی برای تنگی مادرزادی هیپرتروفیک پیلور (CHPS)
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی اثر کوتاه مدت و ایمنی of pyloromyotomy برای hypertrophic مادرزادی pyloric (CHPS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All three babies were proved at surgery to have hypertrophic pyloric stenosis.
[ترجمه گوگل]هر سه نوزاد در جراحی ثابت کردند که تنگی هیپرتروفیک پیلور دارند
[ترجمه ترگمان]هر سه بچه در جراحی ثابت شده بودند که hypertrophic pyloric داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To explore the inferior turbinate anaplasty under endoscope for treatment for chronic hypertrophic rhinitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی آناپلاستی شاخک تحتانی تحت آندوسکوپ برای درمان رینیت هیپرتروفیک مزمن
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی the inferior anaplasty تحت endoscope برای درمان درده ای مزمن hypertrophic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to hypertrophy, affected by hypertrophy (abnormal enlargement of a part or organ; excessive growth)

پیشنهاد کاربران

پزشکی: افزایش سایز ( ماهیچه ها )
معنی. hyperthrophic
hypertrophic ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: بیش‏پرورد
تعریف: دارای بیش‏پروردگی یا مربوط به آن

بپرس