hypersonic

/ˌhaɪpərˈsɑːnɪk//ˌhaɪpərˈsɑːnɪk/

(وابسته به سرعت های ما فوق صوت) بیش از سرعت صدا، ابر صوتی، ماوراء الصوت، دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواجصوتی در فضا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to speeds equal to or greater than five times the speed of sound.

جمله های نمونه

1. Hypersonic aircraft refers to the speed of sound, at least 5 times more than the aircraft.
[ترجمه گوگل]هواپیمای مافوق صوت به سرعت صوت، حداقل 5 برابر بیشتر از هواپیما اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]هواپیمای hypersonic به سرعت صوت، حداقل ۵ برابر بیشتر از هواپیما اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results indicate that the starting characteristics of hypersonic inlet is greatly influenced by inner contractive ratio, the first wedge angle and the blunted wedge of the cowl.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که ویژگی‌های شروع ورودی مافوق صوت تا حد زیادی تحت‌تاثیر نسبت انقباض داخلی، اولین زاویه گوه و گوه کنده شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که ویژگی های آغازین ورودی مافوق صوت تا حد زیادی تحت تاثیر نسبت contractive درونی، زاویه گوه ای اول و گوه ای آرام درپوش قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hypersonic aircraft to fly faster secret lies in its use of a ram - jet engine.
[ترجمه گوگل]هواپیمای مافوق صوت برای پرواز سریعتر راز استفاده از موتور جت رم است
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای hypersonic برای پرواز سریع تر بر روی استفاده از موتور جت - قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Numerical methods for hypersonic flow with chemical non-equilibrium reactions on the unstructured grid are used to analyze the drag induction of channel-configurations.
[ترجمه گوگل]روش‌های عددی برای جریان مافوق صوت با واکنش‌های شیمیایی غیرتعادلی در شبکه بدون ساختار برای تجزیه و تحلیل القای کشش پیکربندی‌های کانال استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]روش های عددی برای جریان مافوق صوت با واکنش های شیمیایی غیر تعادلی در شبکه unstructured برای تجزیه و تحلیل استنتاج کشیدن پیکره بندی های کانال استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hypersonic wind tunnels operating at very low densities were developed starting in about 1960.
[ترجمه گوگل]تونل‌های باد مافوق صوت که در تراکم‌های بسیار کم کار می‌کنند، از حدود سال 1960 شروع شده‌اند
[ترجمه ترگمان]تونل های باد hypersonic که در چگالی های بسیار پایین عمل می کنند، از سال ۱۹۶۰ شروع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The forebody design a key issue for hypersonic airbreathing vehicle.
[ترجمه گوگل]طراحی پیشانی یک مسئله کلیدی برای وسیله نقلیه تنفسی مافوق صوت
[ترجمه ترگمان]The یک مساله کلیدی برای وسیله نقلیه airbreathing مافوق صوت را طراحی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A new method of quickly hypersonic waverider forebody configurations was developed.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید برای پیکربندی‌های سریع مافوق صوت پیش‌بادی waverider توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای پیکربندی سریع پیکربندی waverider waverider مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. America's forthcoming "Prompt Global Strike" non-nuclear hypersonic missiles will be able to hit almost any spot on earth in less than an hour—provided excellent satellite data is available.
[ترجمه گوگل]موشک‌های مافوق صوت غیرهسته‌ای «حمله سریع جهانی» آینده آمریکا قادر خواهند بود تقریباً هر نقطه روی زمین را در کمتر از یک ساعت مورد اصابت قرار دهند، مشروط بر اینکه داده‌های ماهواره‌ای عالی در دسترس باشند
[ترجمه ترگمان]در آینده آمریکا \"حمله جهانی\" هواپیماهای بدون سرنشین مافوق صوت می تواند تقریبا هر نقطه روی زمین را در کم تر از یک ساعت هدف قرار دهد - به شرطی که داده های ماهواره ای عالی در دسترس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hypersonic propulsion test facility is important for the scramjet ground tests.
[ترجمه گوگل]تأسیسات آزمایش پیشرانه مافوق صوت برای آزمایش های زمینی اسکرام جت مهم است
[ترجمه ترگمان]facility propulsion hypersonic برای آزمون های زمینی scramjet از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The results of numerical simulation of the hypersonic flow around a plate with a sharp leading edge are presented.
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه‌سازی عددی جریان مافوق صوت حول صفحه‌ای با لبه تیز تیز ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی عددی جریان مافوق صوت در اطراف یک بشقاب با لبه تیز و تیزی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hypersonic vehicle must be designed in integration methodology for the strong coupling effect of the subsystems.
[ترجمه گوگل]وسیله نقلیه مافوق صوت باید در روش یکپارچه سازی برای اثر جفت قوی زیرسیستم ها طراحی شود
[ترجمه ترگمان]خودرو hypersonic باید در روش انتگرال برای تاثیر جفت سازی قوی زیر سیستم ها طراحی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The result of this is that the molecules are actually accelerated further and travel at hypersonic velocity out of the engine bell.
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که مولکول ها در واقع شتاب بیشتری می گیرند و با سرعت مافوق صوت از زنگ موتور خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]نتیجه این امر این است که مولکول ها در واقع بیشتر سرعت می گیرند و با سرعت صوت حرکت می کنند و از زنگ موتور خارج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because turbine based combined cycle has mature turbine technology, being contrasted with other types of combined cycle engines it has more attraction for hypersonic speed prolusion system.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که سیکل ترکیبی مبتنی بر توربین دارای فناوری توربین بالغ است، در مقایسه با انواع دیگر موتورهای سیکل ترکیبی، جذابیت بیشتری برای سیستم پیش‌آمدگی سرعت مافوق صوت دارد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که چرخه ترکیبی مبتنی بر توربین، فن آوری توربین بالغ دارد، در مقایسه با انواع دیگر موتورهای چرخه ترکیبی، جاذبه بیشتری برای سیستم کنترل سرعت مافوق صوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Metallic thermal protection system a feasible solution for thermal protection of hypersonic vehicles.
[ترجمه گوگل]سیستم حفاظت حرارتی فلزی یک راه حل عملی برای حفاظت حرارتی وسایل نقلیه مافوق صوت
[ترجمه ترگمان]سیستم حفاظت حرارتی فلزی یک راه حل عملی برای حفاظت گرمایی از وسایل نقلیه مافوق صوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This paper presents a numerical analysis of inviscid equilibrium and nonequilibrium hypersonic flow past blunt-nosed slender cones.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تجزیه و تحلیل عددی از تعادل نامتعادل و جریان مافوق صوت غیرتعادلی از مخروط‌های باریک با دماغه‌ی کند ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک تحلیل عددی از تعادل inviscid و جریان مافوق صوت با cones باریک بینی نوک بینی را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] فرا صوتی - ابر صوت شاخه ای از آکوستیک که با ارتعاشات و امواج آکوستیکی با بسامد بیش از 500 مگاهرتز سر و کار دارد. اصطلاح فراصوت ultrasonic به بسامدهای کمتر از این مقدار تا حدود 20 کیلوهرتز گفته می شود.
[آب و خاک] (سرعت) ماوراء صوت

انگلیسی به انگلیسی

• faster than the speed of sound

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 واژه ی برنهاده: اوپَرصوت 🇮🇷
1 - هایپر: اَبَر، وَرا، زبَر، فرا
2 - سونیک: واژگانی در پیوند با ( آوا، شنود، واک ) پیشنهاد می شود.
"واک" را در واژه "پژواک" داریم.
اَبَرواک، زبَرواک، اَبَرواکه ( ای ) و. . .
hypersonic ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: برین صوتی
تعریف: دارای سرعتی بیش از پنج برابر سرعت صوت؛ مافوق صوت
مافوق صوت

بپرس