/ˌhaɪ. pərˈsɛn. sɪˌtaɪz/
بیش از حد حساس کردن فرد یا چیزی نسبت به محرک ها، خواه فیزیکی، عاطفی یا محیطی باشد. این اصطلاح اغلب در زمینه های پزشکی، روان شناسی یا فنی استفاده می شود.
به طور نمادین، هیپر سنسیتایز می تواند نشان دهنده واکنش بیش از حد یا حساسیت شدید در زمینه های شخصی یا اجتماعی باشد، مانند حساسیت عاطفی یا آگاهی فرهنگی.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف: Over - sensitize, heighten sensitivity.
مثال؛
"Certain allergies can hypersensitize the immune system, making it overreact to harmless substances.
"Constant exposure to loud noises can hypersensitize individuals to sound. "
جزییات بیشتر؛
1 - کاربرد در پزشکی: به شرایطی مانند واکنش های فوق العاده آلرژیک یا سندروم های درد مزمن اشاره دارد که در آن اعصاب بیش از حد حساس می شوند.
2 - زمینه روان شناختی: در روان شناسی، حساسیت بیش از حد می تواند در مواردی از قبیل تروما ایجاد شود و به واکنش های احساسی اغراق شده منجر شود.
3 - استفاده فنی: در الکترونیک، هیپر سنسیتایز کردن سنسورها اغلب با هدف تشخیص تغییرات کوچک در محیط انجام می شود.
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک prefix داریم به اسم hyper
📌 این پیشوند، معادل "over" یا "above normal" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پیشوند را در خود داشته باشند، به "over" یا "excessive" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 hyperactive: excessively or abnormally ‘active’
🔘 hypertension: abnormally ‘high’ blood pressure
🔘 hyperglycemia: an excess of glucose ‘above’ normal levels in the blood
🔘 hyperbole: exaggerated statement that goes ‘over’ the truth
🔘 hypersensitive: overly or excessively ‘sensitive’
🔘 hyperthermia: dangerously ‘high’ body temperature
🔘 hyperventilate: to ‘breathe’ at an abnormally fast or deep rate
🔘 hypercritical: excessively or unjustifiably ‘critical’