1. I discovered I was hypersensitive to caffeine.
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که به کافئین حساس هستم
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که خیلی حساس به کافئین بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is hypersensitive to what people say about him.
[ترجمه گوگل]او نسبت به آنچه مردم در مورد او می گویند حساس است
[ترجمه ترگمان]خیلی حساس است که مردم درباره او چه می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She's hypersensitive to any form of criticism.
[ترجمه گوگل]او به هر شکلی از انتقاد حساس است
[ترجمه ترگمان]خیلی حساس است نسبت به هر نوع انتقادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Student teachers were hypersensitive to any criticism of their performance.
[ترجمه گوگل]دانشجو معلمان نسبت به هر گونه انتقاد از عملکرد خود حساس بودند
[ترجمه ترگمان]معلمان دانشجو نسبت به هر گونه انتقادی از عملکرد خود حساس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's hypersensitive to any kind of criticism.
[ترجمه گوگل]او نسبت به هر نوع انتقادی حساس است
[ترجمه ترگمان]خیلی حساس است نسبت به هر نوع criticism
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Yet the peripheral zone is hypersensitive to sudden change.
[ترجمه گوگل]با این حال منطقه محیطی به تغییرات ناگهانی حساس است
[ترجمه ترگمان]با این وجود، منطقه دامنه بسیار حساس برای تغییر ناگهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At this point we suspected that she was hypersensitive to dexamethasone and therefore withdrew the drug.
[ترجمه گوگل]در این مرحله ما مشکوک شدیم که او به دگزامتازون حساس است و بنابراین دارو را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]در این لحظه ما مظنون بودیم که او به dexamethasone خیلی حساس است و بنابراین دارو را پس می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He's hypersensitive about his height.
9. They can be touchy and hypersensitive to rejection, and their social skills are, as yet, underdeveloped.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند حساس و حساس به طرد شدن باشند و مهارت های اجتماعی آنها هنوز توسعه نیافته است
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند حساس و حساس به انکار، و مهارت های اجتماعی آن ها هنوز توسعه نیافته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The positions of the six nerve-specific hypersensitive sites are summarised in figure
[ترجمه گوگل]موقعیتهای شش ناحیه حساس عصبی خاص در شکل خلاصه شدهاند
[ترجمه ترگمان]موقعیت شش محل حساس به اعصاب و حساس به طور خلاصه در شکل خلاصه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Reforming of DNase I hypersensitive sites in Long 12 transgenic mice in a copy number dependent fashion.
[ترجمه گوگل]اصلاح سایتهای حساس به DNase I در موشهای تراریخته Long 12 به روشی وابسته به تعداد کپی
[ترجمه ترگمان]اصلاح DNase من در مدت طولانی ۱۲ موش های ژن پیوندی را به روش وابسته به یک نسخه کپی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Probably the most common lesion in dogs made hypersensitive by previous exposure is pedal dermatitis, affecting particularly the inter-digital skin.
[ترجمه گوگل]احتمالاً شایعترین ضایعه در سگهایی که در اثر تماس قبلی بیش از حد حساس شدهاند، درماتیت پدال است که بهویژه پوست بین دیجیتالی را تحت تأثیر قرار میدهد
[ترجمه ترگمان]احتمالا شایع ترین ضایعه در سگ هایی که نسبت به مواجهه قبلی شدیدا حساس است، درماتیت pedal است، و به ویژه بر روی پوست بین دیجیتال تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This is a boon for anyone who is hypersensitive to the latter solvents.
[ترجمه گوگل]این یک موهبت برای کسانی است که به حلال های دوم حساس هستند
[ترجمه ترگمان]این برای هر کسی که نسبت به حلال های آلی بسیار حساس است، نعمتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Jen's doctors found that she was hypersensitive to smoke.
[ترجمه گوگل]پزشکان جن متوجه شدند که او به سیگار حساس است
[ترجمه ترگمان]پزشکان جن دریافتند که خیلی حساس است تا سیگار بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Her skin is hypersensitive.