hyperplastic

جمله های نمونه

1. In addition, hyperplastic tight junctions and free ending basal extensions of tight junctional strands were occasionally seen.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اتصالات تنگ هیپرپلاستیک و پسوندهای پایه آزاد رشته های پیوندی تنگ گاهی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اتصالات محکم hyperplastic و گسترش آزاد و پایان ¬ های اساسی دنباله ¬ های tight محدود به طور مقطعی مشاهده می ¬ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bronchial epithelium is hyperplastic and heavily infiltrated by inflammatory cells, particularly eosinophils.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم برونش هیپرپلاستیک است و به شدت توسط سلول های التهابی، به ویژه ائوزینوفیل ها نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]بافت bronchial bronchial و به شدت توسط سلول های التهابی به ویژه ائوزینوفیل مورد نفوذ قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Patients with hyperplastic polyps only were not accepted for enrollment.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به پولیپ هایپرپلاستیک فقط برای ثبت نام پذیرفته نشدند
[ترجمه ترگمان]بیماران با hyperplastic hyperplastic فقط برای ثبت نام پذیرفته نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods Cells derived from rabbit hyperplastic intima after arterial intima injury were cultured.
[ترجمه گوگل]MethodsCell های مشتق شده از انتیما هیپرپلاستیک خرگوش پس از آسیب انتیما شریانی کشت داده شدند
[ترجمه ترگمان]روش هایی که از خرگوش hyperplastic خرگوش پس از شریانی بودن شریانی به دست آمدند، کشت داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. METHODS: Human hyperplastic scar was grafted at dorsa of nude mice to establish scar animal models.
[ترجمه گوگل]MethodsHuman اسکار هیپرپلاستیک در پشت موش برهنه برای ایجاد مدل های حیوانی اسکار پیوند زده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: جای زخم hyperplastic انسان در dorsa موش برهنه پیوند خورده است تا مدل های حیوانی زخمی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion: Necrotizing hyperplastic lymphadenopathy may be an autoimmune disease.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: لنفادنوپاتی هیپرپلاستیک نکروزان ممکن است یک بیماری خودایمنی باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: necrotizing hyperplastic lymphadenopathy ممکن است یک بیماری خود ایمنی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. ObjectiveTo investigate the colonic hyperplastic and absorptive adaption in short bowel rats.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی سازگاری هیپرپلاستیک و جذبی کولون در موش‌های صحرایی روده کوتاه
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo the را بررسی کن و absorptive را تو روده کوتاه نگه می داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One complication of hyperplastic arteriolosclerosis with malignant hypertension is fibrinoid necrosis, as seen here in a renal arteriole.
[ترجمه گوگل]یکی از عوارض آرتریولواسکلروز هیپرپلاستیک همراه با فشار خون بدخیم، نکروز فیبرینوئید است که در اینجا در یک شریان کلیوی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از عوارض جانبی hyperplastic با فشار بدخیم از مرگ fibrinoid که در اینجا در یک renal از arteriole دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. SLC in parenchymal hyperplastic areas was more than that in parenchymal hypoplastic areas and in fibroadenoma (P. 0.
[ترجمه گوگل]SLC در نواحی هیپرپلاستیک پارانشیمی بیشتر از نواحی هیپوپلاستیک پارانشیمی و در فیبروآدنوم بود (P 0
[ترجمه ترگمان]SLC در مناطق parenchymal hyperplastic بیشتر از مناطق parenchymal hypoplastic و در fibroadenoma (P ۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pathologic study: hyperplastic fibrous tissue in pelvic cavity, Hyperplastic capillary vessel in lipid tissue.
[ترجمه گوگل]مطالعه پاتولوژیک: بافت فیبری هیپرپلاستیک در حفره لگن، عروق مویرگی هیپرپلاستیک در بافت لیپیدی
[ترجمه ترگمان]مطالعه pathologic: بافت فیبری در حفره لگن، یک رگ آئورت در بافت چربی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We report a case of hyperplastic callus formation that occurred in both femurs in a patient with type V osteogenesis imperfecta (OI), with 4-year follow-up and resolution.
[ترجمه گوگل]ما یک مورد تشکیل کالوس هیپرپلاستیک را گزارش می‌کنیم که در هر دو استخوان ران در یک بیمار مبتلا به استئووژنز ایمپرفکتا نوع V (OI)، با پیگیری و رفع 4 سال رخ داده است
[ترجمه ترگمان]ما یک مورد تشکیل hyperplastic callus را گزارش می کنیم که در هر دو femurs در یک بیمار با نوع V osteogenesis imperfecta (OI)، با پی گیری و وضوح ۴ ساله رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Medical words, it may be defined as an abnormal growth of the adipose tissue due to enlargement of fat cell size (Hypertrophic) or an increase in fat cell number (Hyperplastic).
[ترجمه گوگل]در اصطلاح پزشکی، ممکن است به عنوان رشد غیر طبیعی بافت چربی به دلیل بزرگ شدن اندازه سلول های چربی (هیپرتروفیک) یا افزایش تعداد سلول های چربی (هیپرپلاستیک) تعریف شود
[ترجمه ترگمان]کلمات پزشکی، ممکن است به عنوان رشد غیر عادی بافت چربی به علت بزرگ شدن سایز سلول های چربی یا افزایش تعداد سلول های چربی تعریف شود (hypertrophic)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is generally assumed that hypergastrinaemia predisposes to the development of gastric carcinoids through progressive hyperplastic changes of fundic endocrine cells.
[ترجمه گوگل]به طور کلی فرض بر این است که هیپرگاسترینمی از طریق تغییرات هیپرپلاستیک پیشرونده سلول های غدد درون ریز فوندیک مستعد ایجاد کارسینوئیدهای معده است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی فرض می شود که hypergastrinaemia predisposes به رشد of شکمی از طریق تغییرات progressive progressive سلول های endocrine غدد درون ریز اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cutaneous metaplastic synovial cyst is a recently described intradermal cyst lined by a membrane that resembles hyperplastic synovium.
[ترجمه گوگل]کیست سینوویال متاپلاستیک پوستی یک کیست داخل پوستی است که اخیراً توضیح داده شده است که توسط غشایی که شبیه سینوویوم هیپرپلاستیک است پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]کیست metaplastic پوست یک کیست intradermal است که به تازگی intradermal کیست را توصیف می کند که شبیه a synovium است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To observe the expression and clinical implication of estrogen receptors and progestogen receptors in hyperplastic lesions and malignant lesions of breast.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده بیان و پیامدهای بالینی گیرنده های استروژن و گیرنده های پروژسترون در ضایعات هیپرپلاستیک و ضایعات بدخیم پستان
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده بیان و مفهوم بالینی گیرنده های استروژن و گیرنده های progestogen در ضایعات hyperplastic و ضایعات بدخیم پستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to hyperplasia, affected by excessive cell reproduction (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس