hyperplasia


(افزایش ناهنجار یاخته های بافت) فزون دشتاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hyperplastic (adj.)
• : تعریف: an abnormal, nonmalignant increase in cells of an organ or tissue, or the enlargement resulting from this increase.

جمله های نمونه

1. In association with endocrine cell hyperplasia, gastric carcinoid tumours have been observed in 1-7% of pernicious anaemia patients screened by gastroscopy.
[ترجمه گوگل]در ارتباط با هیپرپلازی سلول های غدد درون ریز، تومورهای کارسینوئید معده در 7-1 درصد از بیماران کم خونی پرنیشیوز که توسط گاستروسکوپی غربالگری می شوند، مشاهده شده است
[ترجمه ترگمان]در ارتباط با سلول های cell غدد درون ریز، سلول های gastric تومورهای سرطانی در ۱ تا ۷ % از بیماران مبتلا به کم خونی خطرناک تحت نظارت gastroscopy مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Gingival hyperplasia is a frequent occurrence, especially in children and young adults.
[ترجمه گوگل]هیپرپلازی لثه یک اتفاق مکرر است، به ویژه در کودکان و بزرگسالان
[ترجمه ترگمان]Gingival hyperplasia یک اتفاق مکرر است، به خصوص در کودکان و بزرگسالان جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hyperplasia is in fact initiated by the fish itself as a protective mechanism in response to hostile water conditions or parasite infestations.
[ترجمه گوگل]هیپرپلازی در واقع توسط خود ماهی به عنوان یک مکانیسم محافظتی در پاسخ به شرایط آب خصمانه یا هجوم انگل آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]Hyperplasia در حقیقت بوسیله خود ماهی به عنوان مکانیزم حفاظتی در واکنش به شرایط آب خصمانه یا هجوم انگل آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The carcinoids were associated with diffuse and nodular hyperplasia of fundic endocrine cells.
[ترجمه گوگل]کارسینوئیدها با هیپرپلازی منتشر و ندولر سلول های غدد درون ریز فاندیک همراه بودند
[ترجمه ترگمان]The به hyperplasia diffuse و nodular سلول های endocrine غدد درون ریز وابسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hypergastrinaemia and enterochromaffin like cell hyperplasia induced by these agents were abolished by antrectomy.
[ترجمه گوگل]هیپرگاسترینمی و هیپرپلازی سلولی شبه انتروکرومافین ناشی از این عوامل با آنترکتومی از بین رفت
[ترجمه ترگمان]The و enterochromaffin مانند hyperplasia سلولی که توسط این عوامل ایجاد شده توسط antrectomy منسوخ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fifteen additional patients showed nodular hyperplasia of endocrine cells that was not seen in 14 normal controls.
[ترجمه گوگل]15 بیمار دیگر هیپرپلازی ندولار سلول های غدد درون ریز را نشان دادند که در 14 فرد سالم دیده نشد
[ترجمه ترگمان]پانزده بیمار دیگر nodular hyperplasia از سلول های endocrine را نشان دادند که در ۱۴ کنترل معمولی دیده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If endometrial hyperplasia with atypia is diagnosed by blind biopsy, further evaluation is needed to exclude a coexistent endometrial adenocarcinoma, which is present in 25 percent.
[ترجمه گوگل]اگر هیپرپلازی آندومتر همراه با آتیپی با بیوپسی کور تشخیص داده شود، ارزیابی بیشتر برای رد آدنوکارسینوم آندومتر که در 25 درصد وجود دارد، مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]اگر endometrial با atypia تشخیص داده شود نمونه برداری بیشتر مورد نیاز است تا a endometrial adenocarcinoma که در ۲۵ درصد حاضر وجود دارد را حذف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Reactive lymph node hyperplasia is usually transient and self-limited in response to a local or systemic infection.
[ترجمه گوگل]هیپرپلازی واکنش گره لنفاوی معمولا گذرا و در پاسخ به یک عفونت موضعی یا سیستمیک محدود می شود
[ترجمه ترگمان]lymph Reactive Reactive معمولا در واکنش به یک عفونت موضعی یا سیستمیک محدود و محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper reports 3 cases of congenital hyperplasia of the verumontanum.
[ترجمه گوگل]در این مقاله 3 مورد هیپرپلازی مادرزادی ورومونتانوم گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله سه مورد of مادرزادی of را گزارش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If produce hyperplasia of mammary gland flocculus, be in possibly wholeMenstruationCycle has durative ache, the aggravate before classics.
[ترجمه گوگل]اگر هیپرپلازی لخته غدد پستانی ایجاد شود، احتمالاً در چرخه قاعدگی کامل باشد، درد مداوم دارد، قبل از کلاسیک تشدید می شود
[ترجمه ترگمان]اگر produce غده پستانی غده پستانی ممکن باشد، احتمالا wholeMenstruationCycle درد، بدتر از آثار کلاسیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tumour cell hyperplasia increase of activation might is it clone more inferior productions of group and help some inferior group of acquisition among them to soak into, shift ability to result in.
[ترجمه گوگل]افزایش فعال سازی هیپرپلازی سلول های توموری ممکن است به این دلیل باشد که تولیدات پایین تر گروه را شبیه سازی می کند و به برخی از گروه های تحتانی از اکتساب در بین آنها کمک می کند تا در توانایی تغییر شکل دهند
[ترجمه ترگمان]با افزایش غلظت سلول Tumour ممکن است تولید تری از گروه را شبیه سازی کرده و به گروهی پایین تر از دست یابی در میان آن ها کمک کند تا به آن جذب شوند، و توانایی انتقال را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Benign prostatic hyperplasia ( BPH ) and prostatitis are two common diseases in aging men.
[ترجمه گوگل]هیپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH) و پروستاتیت دو بیماری شایع در مردان مسن هستند
[ترجمه ترگمان]Benign prostatic hyperplasia (BPH)و prostatitis دو بیماری شایع در مردان سالخورده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Got mammary gland hyperplasia to return can breast enhancement?
[ترجمه گوگل]آیا هیپرپلازی غدد پستانی برگشته است آیا می‌توان سینه را افزایش داد؟
[ترجمه ترگمان]غده سینه داره که نشون میده که میتونه سینه رو تقویت کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods 486 cases of prostatic hyperplasia received intravesical suture of prostatic artery during suprapubic transvesical prostatectomy.
[ترجمه گوگل]Methods486 مورد از هیپرپلازی پروستات بخیه داخل مثانه شریان پروستات در طول پروستاتکتومی ترانسوزیکال سوپراپوبیک دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]در طی suprapubic transvesical prostatectomy suture artery از cases hyperplasia intravesical intravesical artery received received دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A high dose dexamethasone test is used to differentiate adrenal hyperplasia from adrenal adenoma or carcinoma.
[ترجمه گوگل]آزمایش دگزامتازون با دوز بالا برای افتراق هیپرپلازی آدرنال از آدنوم یا کارسینوم آدرنال استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تست dexamethasone برای متمایز کردن hyperplasia آدرنالی از adenoma آدرنالی یا carcinoma مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] افزایش تعداد سلول های عضو یا بافت.

انگلیسی به انگلیسی

• excessive cell reproduction (medicine)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] هیپرپلازی: رشد و نمو بیش از حد یک عضو یا بافت
در علم پاتولوژی به معنای ' افزایش تعداد سلول' می باشد
hyperplasia ( پزشکی )
واژه مصوب: بیش‏رویش
تعریف: افزایش تعداد یاخته‏های بهنجار در بافت یا عضو
افزایش تعداد سلول ها
هایپرپلازی
increase in cell number
بیش رویش:افزایش تعداد سلول ها

بپرس