hyperopic


hyper(metr)opic
دوربین

جمله های نمونه

1. Therefore, long-term stability of hyperopic LASIK refractive corrections is uncertain.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ثبات طولانی مدت اصلاحات انکساری لیزیک هایپروپیک نامشخص است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ثبات بلند مدت of LASIK ضریب شکست نامطمئن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With the increase of the hyperopic diopter, the aberrations at all levels increased.
[ترجمه گوگل]با افزایش دیوپتر هایپروپیک، انحرافات در تمام سطوح افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]با افزایش of diopter، ناهنجاری هایی در تمام سطوح افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The elderly are generally hyperopic eyes, can't see clearly at close range. This phone is the best one of quality to price I've seen, with special appearance and functional design targeted at elderly.
[ترجمه گوگل]سالمندان عموماً چشم‌های دوربینی هستند و نمی‌توانند از فاصله نزدیک به وضوح ببینند این گوشی بهترین گوشی با کیفیت نسبت به قیمتی است که من دیده ام، با ظاهری خاص و طراحی کاربردی برای افراد مسن
[ترجمه ترگمان]افراد مسن به طور کلی چشم های hyperopic هستند و نمی توانند به وضوح در محدوده نزدیک ببینند این گوشی بهترین کیفیت برای قیمت است که من دیده ام، با ظاهر خاص و طراحی کاربردی که افراد مسن را هدف قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The refractive status showed hyperopic shift after cycloplegia .
[ترجمه گوگل]وضعیت انکساری تغییر دوربینی را بعد از سیکلوپلژی نشان داد
[ترجمه ترگمان]وضعیت شکست تغییر hyperopic بعد از cycloplegia را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. AIM: To detect experimental myopia and hyperopic anisometropia, and probe into their effects on stereopsis acuities.
[ترجمه گوگل]هدف: شناسایی نزدیک‌بینی تجربی و آنیزومتروپی دوربینی و بررسی اثرات آنها بر شدت تصویر
[ترجمه ترگمان](AIM): برای ردیابی myopia تجربی و hyperopic anisometropia، و بررسی اثرات آن ها بر روی stereopsis acuities
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Beijing Hospital experts say, if the child up to the age of 12 hyperopic lower down, did not need to govern.
[ترجمه گوگل]کارشناسان بیمارستان پکن می گویند، اگر کودک تا سن 12 سالگی دوربین مدار بسته پایین تر باشد، نیازی به حکومت ندارد
[ترجمه ترگمان]متخصصان بیمارستان پکن می گویند که اگر کودک تا سن ۱۲ سالگی پایین بیاید نیازی به حکومت کردن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Able to see distant objects better than objects at close range; hyperopic .
[ترجمه گوگل]قادر به دیدن اجسام دور بهتر از اجسام در فاصله نزدیک دوربین مداربسته
[ترجمه ترگمان]توانایی دیدن اشیا دور بهتر از اشیا در محدوده نزدیک؛ hyperopic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. AIM: To investigate the relationship between the higher order aberrations and the diopter as well as contrast sensitivity in children with hyperopic amblyopia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین انحرافات مرتبه بالاتر و دیوپتر و همچنین حساسیت کنتراست در کودکان مبتلا به آمبلیوپی هایپروپیک
[ترجمه ترگمان]AIM: برای بررسی رابطه بین ناهنجاری های درجه بالاتر و حساسیت as در کودکان با hyperopic amblyopia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To evaluate the long term effect of optometric methods combined comprehensive therapy in the treatment of hyperopic amblyopia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر طولانی مدت روش های بینایی سنجی ترکیبی درمان جامع در درمان آمبلیوپی هایپروپیک
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی تاثیر طولانی مدت روش های optometric ترکیبی درمان جامع در درمان of amblyopia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ObjectiveTo evaluate the safety, efficacy and predictability of conductive keratoplasty (CK) for correct of presbyopic symptoms in emmetropic and hyperopic eyes.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ایمنی، کارایی و قابلیت پیش بینی کراتوپلاستی رسانا (CK) برای اصلاح علائم پیرچشمی در چشم های آمتروپیک و هایپروپیک
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo ایمنی، کارایی و قابلیت پیش بینی of رسانا (CK)را برای اصلاح علایم presbyopic در چشم های emmetropic و hyperopic ارزیابی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The near point of either a presbyopia or a hyperopic eye is farther eye than normal.
[ترجمه گوگل]نقطه نزدیک پیرچشمی یا دوربینی دورتر از حد طبیعی است
[ترجمه ترگمان]نقطه نزدیک یک presbyopia یا چشم hyperopic بیشتر از حالت عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To evaluate the effect of long term complete occlusion therapy on children with hyperopic amblyopia and the changes in refractive status.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر درمان انسداد کامل طولانی مدت بر کودکان مبتلا به آمبلیوپی هایپروپیک و تغییرات در وضعیت انکساری
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر انسداد کامل طولانی مدت انسداد کامل بر روی کودکان با hyperopic amblyopia و تغییرات در وضعیت شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Main reason that leads to amblyopia is compound hyperopic astigmatism, hyperopia, mixed astigmatism and antimetorpia.
[ترجمه گوگل]دلیل اصلی که منجر به آمبلیوپی می شود، آستیگماتیسم مرکب دوربینی، دوربینی، آستیگماتیسم مختلط و ضد دماتورپی است
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی که منجر به amblyopia می شود ترکیب hyperopic astigmatism، hyperopia، astigmatism و antimetorpia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To investigate the accommodative lag and accommodative amplitude in the adolescent hyperopic anisometrope and to compare the differences of them between the dominant and non-dominant eyes.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأخیر انطباق و دامنه انطباق در آنیزومتروپ هیپروپیک نوجوان و مقایسه تفاوت آنها بین چشم غالب و غیر غالب
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاخیر accommodative و دامنه accommodative در the hyperopic و مقایسه تفاوت ها بین آن ها بین چشمان غالب و غیر غالب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• far-sighted, seeing distant objects more clearly than near ones

پیشنهاد کاربران

بپرس