hypermetropia


معنی: مرض دوربینی، دوربینی
معانی دیگر: رجوع شود به: hyperopia، طب مر­ دوربینی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hypermetropic (adj.), hypermetropy (n.)
• : تعریف: see hyperopia.

جمله های نمونه

1. The recovery rate of simple hypermetropia was 5 31%, which was significantly higher than other refractive types.
[ترجمه گوگل]میزان بهبودی هیپرمتروپی ساده 5/31 درصد بود که به طور قابل توجهی بیشتر از سایر انواع انکساری بود
[ترجمه ترگمان]سرعت بازیابی of ساده ۵ % بود، که به طور قابل توجهی بالاتر از دیگر انواع شکست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods We reviewed 104 cases of aniso hypermetropia and 13 cases of aniso myopia and analysed their correlations.
[ترجمه گوگل]MethodsWe 104 مورد aniso hypermetropia و 13 مورد آنیزو نزدیک بینی را بررسی کردیم و همبستگی آنها را تجزیه و تحلیل کردیم
[ترجمه ترگمان]روش های ما ۱۰۴ مورد of hypermetropia و ۱۳ مورد از aniso myopia را مورد بررسی قرار دادیم و همبستگی های آن ها را آنالیز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion All the hypermetropia children must use atropine.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری همه کودکان هیپرمتروپیا باید از آتروپین استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری همه کودکان hypermetropia باید از atropine استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods Hypermetropia and myopia were induced by convex lens in front of eyes of 32 subjects.
[ترجمه گوگل]MethodsHypermetropia و نزدیک بینی با عدسی محدب در مقابل چشم 32 نفر القا شد
[ترجمه ترگمان]روش های Hypermetropia و myopia توسط عدسی محدب در مقابل چشم ۳۲ نفر ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods Hypermetropia and myopia were induced by playing concave and convex lens in front of eyes of 32 subjects.
[ترجمه گوگل]روش ها Hypermetropia و نزدیک بینی با بازی عدسی مقعر و محدب در مقابل چشم 32 نفر ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]روش های Hypermetropia و myopia با استفاده از عدسی مقعر و مقعر در مقابل چشم ۳۲ نفر ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With age increasing, the diopter of these subjects had a tendency of hypermetropia from myopia.
[ترجمه گوگل]با افزایش سن، دیوپتر این افراد تمایل به هایپرمتروپی ناشی از نزدیک بینی داشتند
[ترجمه ترگمان]با افزایش سن، the این موضوعات گرایش of از دور بینی را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To investigate the rules of refractive changes in children with hypermetropia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی قوانین تغییرات انکساری در کودکان مبتلا به هایپرمتروپی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی قواعد تغییرات ضریب شکست در کودکان با hypermetropia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. During development there was decrease in the degree of hypermetropia of increase in the degree of myopia (75% ) on the major spherical changes of all cases.
[ترجمه گوگل]در طول رشد، کاهش در درجه هایپر متروپی افزایش در درجه نزدیک بینی (75٪) در تغییرات کروی عمده همه موارد مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]در طول توسعه، میزان of افزایش در میزان of (۷۵ %)در تغییرات عمده کروی در همه موارد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AIM : To analysis the trait and postoperative effect of hypermetropia patients combined with fixed esotropia.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل صفت و اثر پس از عمل بیماران هایپر متروپی همراه با ازوتروپی ثابت
[ترجمه ترگمان]به منظور تجزیه و تحلیل ویژگی و اثر postoperative بیماران hypermetropia همراه با esotropia ثابت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion The ultimate cause of winking in children is vision fatigue resulting from hypermetropia.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری علت نهایی چشمک زدن در کودکان خستگی بینایی ناشی از هایپرمتروپی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری هدف نهایی چشمک زدن کودکان خستگی بینایی است که ناشی از hypermetropia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرض دوربینی (اسم)
hypermetropia, hyperopia

دوربینی (اسم)
hypermetropia, hyperopia

انگلیسی به انگلیسی

• far-sightedness, ability to see distant objects more clearly than near ones (abnormal condition of the eyes)

پیشنهاد کاربران

دوربینی ( اسم ) : حالتی که در آن کسی اشیایی را که فاصله زیادی باز او دارند با وضوح بیشتری می بیند، اما نمی تواند اشیاء نزدیک را ببیند.

بپرس