hypermedia


مافوق رسانه کامپیوتر : ابررسانه

جمله های نمونه

1. Digital Typography has achieved such status, Hypermedia is following.
[ترجمه گوگل]تایپوگرافی دیجیتال به چنین وضعیتی دست یافته است، Hypermedia دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]Typography دیجیتال چنین وضعیتی را کسب کرده است، hypermedia به دنبال آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A major issue in hypermedia, however, is the danger of users getting lost among the complex network of multimedia nodes.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک مسئله اصلی در هایپر مدیا، خطر گم شدن کاربران در میان شبکه پیچیده گره های چند رسانه ای است
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک مساله مهم در hypermedia، خطر از دست دادن کاربران در میان شبکه پیچیده گره های چند رسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In short, hypermedia combines qualities of hypertext and multimedia.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، هایپر مدیا کیفیت های فرامتن و چند رسانه ای را ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، hypermedia کیفیت های قابل مرور و چندرسانه ای را ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Often, the terms hypertext and hypermedia are used interchangeably, causing confusion.
[ترجمه گوگل]اغلب، اصطلاحات فرامتن و ابررسانه به جای هم استفاده می شوند و باعث سردرگمی می شوند
[ترجمه ترگمان]اغلب، اصطلاح hypertext و hypermedia به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند و باعث سردرگمی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cooperative hypermedia is integrated with process support, communication channels, and document handling.
[ترجمه گوگل]ابررسانه تعاونی با پشتیبانی فرآیند، کانال های ارتباطی و مدیریت اسناد یکپارچه شده است
[ترجمه ترگمان]تعاونی تعاونی با پشتیبانی فرآیند، کانال های ارتباطی و مدیریت اسناد ادغام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper introduce a hypermedia CAI software for .
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک نرم افزار CAI ابر رسانه ای برای
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نرم افزار hypermedia hypermedia را برای آن معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. SKY, a hypermedia intelligent development environment for scheme design, takes the advantages of both hypermedia system and intelligent development tool.
[ترجمه گوگل]SKY، یک محیط توسعه هوشمند ابر رسانه ای برای طراحی طرح، از مزایای سیستم هایپر مدیا و ابزار توسعه هوشمند بهره می برد
[ترجمه ترگمان]SKY، محیط توسعه هوشمند hypermedia برای طراحی طرح، از مزایای سیستم hypermedia و ابزار توسعه هوشمند بهره می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Data model is the basis of hypermedia system design.
[ترجمه گوگل]مدل داده اساس طراحی سیستم هایپر رسانه ای است
[ترجمه ترگمان]مدل داده پایه طراحی سیستم hypermedia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The courseware structure should use the hypermedia structure.
[ترجمه گوگل]ساختار دوره آموزشی باید از ساختار هایپر مدیا استفاده کند
[ترجمه ترگمان]ساختار courseware باید از ساختار hypermedia استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thus, it appears that hypermedia programs reflect a mode of knowledge organization that could be isomorphous with, or correspond to the cognitive webs of meaning described earlier.
[ترجمه گوگل]بنابراین، به نظر می‌رسد که برنامه‌های ابررسانه‌ای، حالتی از سازماندهی دانش را منعکس می‌کنند که می‌تواند با شبکه‌های معناداری شناختی که قبلاً توضیح داده شد، هم‌شکلی باشد یا مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به نظر می رسد که برنامه های hypermedia یک حالت از سازمان دانشی را منعکس می کنند که می تواند با تار شناختی معانی توصیف شده قبل از آن انطباق داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Further, the main characteristics of hypermedia system which shows great potential for computer-based learning and teaching are summarized.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ویژگی‌های اصلی سیستم ابررسانه‌ای که پتانسیل زیادی برای یادگیری و آموزش مبتنی بر رایانه نشان می‌دهد، خلاصه می‌شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ویژگی های اصلی سیستم hypermedia که پتانسیل بالایی برای یادگیری و آموزش مبتنی بر کامپیوتر را نشان می دهد، خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper describes a hypermedia electric publishing software system. ( HEPSS ).
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم نرم افزاری انتشار الکتریکی ابررسانه ای را توصیف می کند (HEPSS)
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم نرم افزار چاپ الکترونیک hypermedia را توصیف می کند (HEPSS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hypertext and hypermedia have as a major property a non - linear information link.
[ترجمه گوگل]ابرمتن و ابررسانه به عنوان یک ویژگی اصلی یک پیوند اطلاعاتی غیرخطی دارند
[ترجمه ترگمان]Hypertext و hypermedia به عنوان یک ویژگی مهم برای یک پیوند اطلاعاتی غیر خطی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A method of hierarchical analysis for hypermedia system by using matrix is proposed.
[ترجمه گوگل]روشی برای تحلیل سلسله مراتبی برای سیستم هایپر رسانه ای با استفاده از ماتریس پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]روشی برای تحلیل سلسله مراتبی برای سیستم hypermedia با استفاده از ماتریس پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] ابررسانه ؛ مافوق رسانه
[برق و الکترونیک] ابر رسانه

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) system in which various types of media are connected by a hypertext program so that users can move between them in a non-linear manner (the world wide web is one such system)

پیشنهاد کاربران

بپرس