hypermarket

/ˈhaɪpərˌmɑːrkət//ˈhaɪpəmɑːkɪt/

معنی: فروشگاه بزرگ
معانی دیگر: (noun) (در بریتانیا) فروشگاه بزرگ، سوپر مارکت بزرگ

جمله های نمونه

1. The small shopkeepers realized that the hypermarket will take away some of their trade.
[ترجمه گوگل]مغازه داران کوچک متوجه شدند که هایپرمارکت بخشی از تجارت آنها را از بین خواهد برد
[ترجمه ترگمان]فروشندگان کوچک به این مساله پی بردند که هایپر مارکت ها برخی از تجارت خود را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Planning permission was refused for the hypermarket after a three-week inquiry.
[ترجمه گوگل]مجوز برنامه ریزی برای هایپرمارکت پس از یک تحقیق سه هفته ای رد شد
[ترجمه ترگمان]اجازه برنامه ریزی پس از یک تحقیق سه هفته ای برای هایپر مارکت ها رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hypermarket stations had a wide selection of branded foods, clean toilets, friendly service and fast checkouts.
[ترجمه گوگل]ایستگاه های هایپرمارکت دارای طیف گسترده ای از غذاهای مارک دار، توالت های تمیز، خدمات دوستانه و صندوق های سریع بود
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، هایپر stations دارای مجموعه وسیعی از غذاهای داغ، توالت های تمیز، خدمات دوستانه و checkouts سریع بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first Savacentre hypermarket opened in 1977 followed by computer check outs and Homebase in 198
[ترجمه گوگل]اولین هایپرمارکت Savacentre در سال 1977 افتتاح شد و پس از آن چک اوت کامپیوتر و Homebase در سال 198 آغاز شد
[ترجمه ترگمان]اولین هایپر مارکت هایپر مارکت در سال ۱۹۷۷ پس از آن ایستگاه های بازرسی کامپیوتر و Homebase در ۱۹۸ مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Find out at a hypermarket near you.
[ترجمه گوگل]در هایپرمارکت نزدیک شما اطلاعات را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان] یه چیزی پیدا کن که نزدیک تو باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Instead they walk, cycle or take the hypermarket bus service.
[ترجمه گوگل]در عوض آنها پیاده روی می کنند، دوچرخه سواری می کنند یا از سرویس اتوبوس هایپرمارکت استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای آن راه می روند، دوچرخه سواری می کنند یا به سرویس اتوبوس هایپر لینک می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We are a hypermarket in Tokyo.
[ترجمه گوگل]ما یک هایپرمارکت در توکیو هستیم
[ترجمه ترگمان]ما یک هایپر مارکت در توکیو هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Under the trend of experience economy, special hypermarket, as an important form of retail terminal, expresses the new consumption mode.
[ترجمه گوگل]تحت روند اقتصاد تجربه، هایپرمارکت ویژه به عنوان شکل مهم پایانه خرده فروشی، حالت مصرف جدید را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]تحت روند اقتصاد تجربه، هایپر مارکت خاص به عنوان یک شکل مهم از پایانه خرده فروشی، حالت مصرف جدید را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dozens of supermarket and hypermarket chains are doing brisk business locally, including Carrefour, Metro and RT - Mart.
[ترجمه گوگل]ده‌ها سوپرمارکت و سوپر مارکت زنجیره‌ای، از جمله Carrefour، Metro و RT - Mart، تجارت سریعی را در محل انجام می‌دهند
[ترجمه ترگمان]ده ها سوپرمارکت و هایپر مارکت به صورت محلی کار می کنند، از جمله کارفور، مترو و RT - مارت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is natural for the shopkeeper to feel annoyed when the hypermarket is set up close to his shop.
[ترجمه گوگل]وقتی هایپرمارکت نزدیک مغازه اش راه اندازی می شود، طبیعی است که مغازه دار احساس آزار کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هایپر مارکت به مغازه او نزدیک می شوند، احساس ناراحتی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. CO-OP shops take many forms - from the small corner shop to the department store or hypermarket.
[ترجمه گوگل]فروشگاه های CO-OP اشکال مختلفی دارند - از فروشگاه کوچک گوشه ای گرفته تا فروشگاه بزرگ یا هایپرمارکت
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های CO۲ - OP اشکال مختلفی دارند - از مغازه های یک گوشه کوچک گرفته تا فروشگاه بخش یا هایپر مارکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All that hit the floor was a glossy leaflet inviting her to discover the magic of Christmas at the local hypermarket.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که به زمین خورد یک جزوه براق بود که او را دعوت می کرد تا جادوی کریسمس را در هایپرمارکت محلی کشف کند
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که به زمین خورد یک نشریه براق بود که او را از آن دعوت می کرد تا جادوی کریسمس را در the محلی کشف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Courtesy coaches run between Dunkirk's ferry terminal, town centre and hypermarket.
[ترجمه گوگل]اتوبوس‌های متین بین پایانه کشتی دانکرک، مرکز شهر و هایپرمارکت حرکت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با کسب اجازه از کالسکه ها بین پایانه مسافری دنکرک، مرکز شهر و هایپر مارکت ها فرار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the last 5 years, HAVI Group has expanded the business covering topnotch coffee shop chain system, cash-and-carry hypermarket, wine and premium foods, and other quick-service restaurant system.
[ترجمه گوگل]در 5 سال گذشته، گروه HAVI کسب‌وکار خود را در زمینه سیستم‌های زنجیره‌ای کافی شاپ‌های برتر، هایپرمارکت پول نقد، شراب و غذاهای ممتاز و سایر سیستم‌های رستوران با خدمات سریع گسترش داده است
[ترجمه ترگمان]در ۵ سال گذشته، گروه HAVI تجارت شامل سیستم زنجیره تامین قهوه، هایپر مارکت ها، مواد غذایی، غذاهای گرانقیمت، و دیگر سیستم های رستورانی سریع را توسعه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فروشگاه بزرگ (اسم)
department store, supermarket, hypermarket

انگلیسی به انگلیسی

• large store which is a combination of a food store and a department store (british)
a hypermarket is a very large supermarket.

پیشنهاد کاربران

a very large store that is a type of supermarket and that is usually built outside of the centre of a town, selling food and other products such as clothes, furniture, and goods for the home
یک فروشگاه بسیار بزرگ که نوعی سوپرمارکت است و معمولاً در خارج از مرکز شهر ساخته می شود و مواد غذایی و سایر محصولات مانند لباس، مبلمان و کالاهای خانگی را می فروشد.
...
[مشاهده متن کامل]

ابرفروشگاه یا هایپرمارکت، در تجارت و بازرگانی به فروشگاهی که از ترکیب کالاهای مربوط به سوپرمارکت ها و فروشگاه های چندمنظوره، در مقیاسی بزرگ استفاده می کنند، گفته می شود.

hypermarket
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/hypermarket• https://en.wikipedia.org/wiki/Hypermarket
Market - فروشگاه
Supermarket - بزرگفروشگاه، فروشگاه بزرگ
Hypermarket - ابرفروشگاه
همه بازار
( خرده فروشی ) . هایپر مارکت ها در دسته سوپرسنترها با اندازه ی کوچکتر قرار می گیرند و ۴۰ تا ۶۰ هزار قلم کالا دارند. سوپرسنترها، مدلی از خرده فروشی است که با شعار تجربه خرید کامل در یک توقف فعالیت می کنند و بالغ بر ۱۵ هزار متر مربع هستند و بالغ بر ۱۰۰ هزار قلم کالا دارند. معروفترین سوپرسنتر، وال مارت و معروفترین هایپرمارکت کارفور است.
...
[مشاهده متن کامل]

سوپرمارکت سنتی، خرده فروشی بزرگ خودخدمتی هستند که در فضای ۳ - ۴ هزار متر مربع بنا می شوند و بالغ بر ۳۰ هزار قلم کالا دارند و از سوپرسنترها کوچکتر هستند.

فروشگاه خیلی بزرگ ک همه چیز در اونجا به فروش میره

بپرس