hyperkeratosis


(پزشکی - زیاد شدن نابهنجار بافت های شاخی پوست و یا افزایش یاخته های قرنیه ی چشم) پر شاخینگی، پرسازی قرنیه

جمله های نمونه

1. Increased amount of hyperkeratosis of epidermal cells were observed on tongue coating smear, with dirty background and more white cells.
[ترجمه گوگل]افزایش میزان هیپرکراتوز سلول‌های اپیدرمی روی اسمیر پوشش زبان، با زمینه کثیف و گلبول‌های سفید بیشتر مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]افزایش مقدار of سلول های epidermal بر روی لکه دار کردن زبان، با پس زمینه کثیف و سلول های سفید بیشتر مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusions Skin changes of arsenism begin from hyperkeratosis, next affected by depigmentation and hyperpigmentation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری تغییرات پوستی آرسنیسم از هیپرکراتوز شروع می‌شود که بعداً تحت تأثیر دپیگمانتاسیون و هیپرپیگمانتاسیون قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تغییرات پوست of از hyperkeratosis شروع می شود که بعدا تحت تاثیر depigmentation و hyperpigmentation قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hyperkeratosis of the nipple and areola is a rare entity with unique clinical manifestations.
[ترجمه گوگل]هیپرکراتوز نوک پستان و آرئول یک موجود نادر با تظاهرات بالینی منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]نوک پستان و اطراف نوک پستان یک موجودیت نادر با جلوه های بالینی منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Keratosis clinically with mats, nasal hyperkeratosis of cases caused by multiple neurological symptoms.
[ترجمه گوگل]کراتوز از نظر بالینی با حصیر، هیپرکراتوز بینی در موارد ناشی از علائم عصبی متعدد
[ترجمه ترگمان]keratosis بالینی با mats، hyperkeratosis بینی که از علائم عصبی متعددی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The overlying epidermis revealed hyperkeratosis and acanthosis.
[ترجمه گوگل]اپیدرم پوشاننده هیپرکراتوز و آکانتوز را نشان داد
[ترجمه ترگمان]روپوست بالایی hyperkeratosis و acanthosis را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lesion showed slightly hyperkeratosis, edema of epidermis, dilated capillary vessel with infiltration of mononuclear cells both in superficial and medial layer.
[ترجمه گوگل]ضایعه هیپرکراتوز کمی، ادم اپیدرم، عروق مویرگی گشاد شده با نفوذ سلول های تک هسته ای در لایه سطحی و داخلی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]ضایعه کمی hyperkeratosis، edema روپوست و نفوذ dilated را با نفوذ سلول های mononuclear در لایه سطحی و میانی نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The main manifestation was hypopigment, hyperpigment, and palmoplantar Hyperkeratosis. Triad cases happened in 72 patients ( 35%).
[ترجمه گوگل]تظاهرات اصلی هیپوپیگمنت، هیپرپیگمانت و هیپرکراتوز کف پلانتار بود موارد سه گانه در 72 بیمار (35%) رخ داد
[ترجمه ترگمان]این تجلی اصلی، hypopigment، hyperpigment و palmoplantar Hyperkeratosis بود موارد triad در ۷۲ بیمار (۳۵ %)اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cutaneous horn of the penis are exaggerated hyperkeratosis of skin arising secondary to a reactive lesion in the dermis or epidermis.
[ترجمه گوگل]شاخ جلدی آلت تناسلی، هیپرکراتوز اغراق آمیز پوست است که ثانویه به ضایعه واکنشی در درم یا اپیدرم ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]شاخ Cutaneous آلت آلت تناسلی به گونه ای اغراق آمیز از پوست ناشی می شود که در غشای میانی یا روپوست رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Proband also had special clinical feature including follicular hyperkeratosis on the elbows and knees, and onychodystrophy of 20 nails as well.
[ترجمه گوگل]پروباند همچنین دارای ویژگی بالینی خاصی از جمله هیپرکراتوز فولیکولی در آرنج و زانو و اونیکودیستروفی 20 ناخن بود
[ترجمه ترگمان]proband همچنین دارای ویژگی بالینی ویژه ای از جمله follicular hyperkeratosis روی آرنج ها و زانوها و onychodystrophy ۲۰ ناخن نیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Too few proteins lead to night blindness, perifollicular hyperkeratosis, xerophthalmia, keratomolacia, increased morbidity and mortality in young children.
[ترجمه گوگل]پروتئین های بسیار کم منجر به شب کوری، هیپرکراتوز دور فولیکولار، خشکی دهان، کراتومولاسی، افزایش عوارض و مرگ و میر در کودکان خردسال می شود
[ترجمه ترگمان]پروتیین های کم بیش از حد به کوری شبانه منجر می شوند، perifollicular hyperkeratosis، xerophthalmia، keratomolacia، افزایش عوارض و مرگ و میر کودکان کم سن و سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. palmar/plantar hyperkeratosis (thickening).
[ترجمه گوگل]هیپرکراتوز کف دست/پلانتار (ضخیم شدن)
[ترجمه ترگمان]کف کف کف کف پا (ضخیم)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pathological changes of condyloma are characterized as proliferation, especially dysplasia, hyperkeratosis and parakeratosis.
[ترجمه گوگل]تغییرات پاتولوژیک کندیلوم به صورت تکثیر، به ویژه دیسپلازی، هیپرکراتوز و پاراکراتوز مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]تغییرات Pathological به عنوان تکثیر، به ویژه dysplasia، hyperkeratosis و parakeratosis مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Late yaws appears after five years of the initial infection and is characterized by disabling consequences of the nose, bones and palmar/plantar hyperkeratosis.
[ترجمه گوگل]انحراف دیررس پس از پنج سال از عفونت اولیه ظاهر می شود و با پیامدهای ناتوان کننده بینی، استخوان ها و هیپرکراتوز کف دست/پلانتار مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]اواخر yaws بعد از ۵ سال عفونت اولیه ظاهر می شود و با از کار انداختن عوارض بینی، استخوان ها و کف پا کف پا مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] افزایش غیرطبیعی تعداد سلول های لایه شاخی (لایه خاصی در اپیدرم/ پوست)، خارجی ترین لایه اپیدرم.

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal thickening of the skin (medicine)

پیشنهاد کاربران

hyperkeratosis ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: بیش شاخینگی
تعریف: بیش رشدی لایۀ شاخی ( stratum corneum ) پوست

بپرس