معنی دقیق: Hypercuriosity حالتی را توصیف می کند که فرد با اشتیاق و شدت غیرمعمول به دنبال کسب دانش، اکتشاف یا درک موضوعات خاص یا گسترده است. این می تواند در زمینه های علمی، خلاقانه یا حتی روزمره دیده شود.
... [مشاهده متن کامل]
کاربرد: این اصطلاح بیشتر در متون غیررسمی یا زمینه های روان شناسی، آموزش و خودیاری استفاده می شود. گاهی برای توصیف افرادی به کار می رود که کنجکاوی آن ها از حد معمول فراتر می رود و ممکن است به رفتارهای وسواسی یا کاوش بیش از حد منجر شود.
مثال در جمله:
Her hypercuriosity about the universe led her to spend hours reading astrophysics books every night.
( کنجکاوی بیش از حد او درباره جهان باعث شد هر شب ساعت ها کتاب های اخترفیزیک بخواند. )
ارتباط با زمینه های دیگر: در روان شناسی، hypercuriosity ممکن است با ویژگی هایی مثل ذهنیت رشد ( Growth Mindset ) ، هوش عاطفی بالا یا حتی در برخی موارد با شرایطی مثل ADHD ( اختلال نقص توجه/بیش فعالی ) مرتبط باشد، اگر کنجکاوی به صورت غیرقابل کنترل بروز کند.
تفاوت با کنجکاوی معمولی:
کنجکاوی معمولی ( curiosity ) معمولاً متعادل و در پاسخ به محرک های خاص است، اما hypercuriosity نشان دهنده یک انگیزه درونی قوی تر است که ممکن است فرد را به کاوش مداوم، حتی در غیاب محرک های خارجی، وادارد. مثلاً، کسی که hypercurious است ممکن است به طور وسواسی به دنبال پاسخ به سؤالم های پیچیده ( مثل مسائل علمی یا فلسفی ) باشد یا در موضوعات مختلف غرق شود.
... [مشاهده متن کامل]
کاربرد: این اصطلاح بیشتر در متون غیررسمی یا زمینه های روان شناسی، آموزش و خودیاری استفاده می شود. گاهی برای توصیف افرادی به کار می رود که کنجکاوی آن ها از حد معمول فراتر می رود و ممکن است به رفتارهای وسواسی یا کاوش بیش از حد منجر شود.
مثال در جمله:
( کنجکاوی بیش از حد او درباره جهان باعث شد هر شب ساعت ها کتاب های اخترفیزیک بخواند. )
ارتباط با زمینه های دیگر: در روان شناسی، hypercuriosity ممکن است با ویژگی هایی مثل ذهنیت رشد ( Growth Mindset ) ، هوش عاطفی بالا یا حتی در برخی موارد با شرایطی مثل ADHD ( اختلال نقص توجه/بیش فعالی ) مرتبط باشد، اگر کنجکاوی به صورت غیرقابل کنترل بروز کند.
تفاوت با کنجکاوی معمولی:
کنجکاوی معمولی ( curiosity ) معمولاً متعادل و در پاسخ به محرک های خاص است، اما hypercuriosity نشان دهنده یک انگیزه درونی قوی تر است که ممکن است فرد را به کاوش مداوم، حتی در غیاب محرک های خارجی، وادارد. مثلاً، کسی که hypercurious است ممکن است به طور وسواسی به دنبال پاسخ به سؤالم های پیچیده ( مثل مسائل علمی یا فلسفی ) باشد یا در موضوعات مختلف غرق شود.