فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hyperbolizes, hyperbolizing, hyperbolized
حالات: hyperbolizes, hyperbolizing, hyperbolized
• : تعریف: to use hyperbole or exaggeration in speaking or writing.
• مشابه: exaggerate
• مشابه: exaggerate
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to express with exaggeration or hyperbole.
• مشابه: exaggerate, overstate
• مشابه: exaggerate, overstate
- She hyperbolizes her son's accomplishments.
[ترجمه گوگل] او دستاوردهای پسرش را بیش از حد بیان می کند
[ترجمه ترگمان] او موفقیت های پسرش را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او موفقیت های پسرش را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید