hyperbolic

/ˌhaɪpərˈbɑːlɪk//ˌhaɪpəˈbɒlɪk/

معنی: مبالغه امیز، اغراق امیز، اغراقی، شبه هذلولی، وابسته به هذلولی
معانی دیگر: وابسته به یا دارای شکل هذلولی، هذلول مانند، اهلیلجی، هذلولی شکل، هذلولی وار، هذلولوی (hyperbolical هم می گویند)، (ادبیات) وابسته به گزافه گویی، اغراق آمیز، گزافه آمیز، پر لاف و گزاف، وابسته به هذلولی
hyperbolic(al)
مبالغه امیز، گزاف

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: hyperbolical (adj.), hyperbolically (adv.)
(1) تعریف: of or employing hyperbole; exaggerating.

(2) تعریف: in mathematics, of, pertaining to, or derived from a hyperbola.

جمله های نمونه

1. hyperbolic cosecant
کسکانت هذلولی گون

2. hyperbolic geometry
هندسه هذلولی

3. The sine function, hyperbolic tangent, and other non-linear variations on these basic ideas have also been used.
[ترجمه گوگل]تابع سینوس، مماس هذلولی و سایر تغییرات غیر خطی در این ایده های اساسی نیز استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]تابع سینوسی، تانژانت hyperbolic و سایر تغییرات غیر خطی روی این ایده های اصلی نیز مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In a hyperbolic plane an unlimited number of lines can pass through the point and not meet the given line.
[ترجمه گوگل]در یک صفحه هذلولی تعداد نامحدودی از خطوط می توانند از نقطه عبور کنند و خط داده شده را برآورده نکنند
[ترجمه ترگمان]در صفحه hyperbolic تعداد نامحدودی خط می تواند از نقطه عبور کند و خط داده شده را برآورده نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The initial boundary value problem for nonlinear hyperbolic equation in three dimensional domain with moving boundary is studied.
[ترجمه گوگل]مسئله مقدار مرزی اولیه برای معادله هذلولی غیرخطی در حوزه سه بعدی با مرز متحرک بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]مساله مقدار مرز اولیه برای معادله hyperbolic غیرخطی در حوزه سه بعدی با مرز متحرک مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Impulse hyperbolic partial differential equation oscillation higher order Laplace operator.
[ترجمه گوگل]عملگر لاپلاس مرتبه بالاتر نوسان معادله دیفرانسیل جزئی هذلولی ضربه ای
[ترجمه ترگمان]معادله دیفرانسیل جزیی hyperbolic Impulse به عملگر لاپلاس بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Elliptical, hyperbolic and parabolic interpolation algorithms are introduced in this dissertation, which are based on central angle division.
[ترجمه گوگل]الگوریتم های درون یابی بیضی، هذلولی و سهموی در این پایان نامه معرفی شده اند که مبتنی بر تقسیم زاویه مرکزی هستند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های تخمین hyperbolic بیضوی و سهمی وار در این مقاله معرفی شده اند که بر پایه بخش مرکزی زاویه قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two fdmilies Of characteristic lines in the hyperbolic region are not orthogonal.
[ترجمه گوگل]دو fdmilies از خطوط مشخصه در ناحیه هذلولی متعامد نیستند
[ترجمه ترگمان]دو خط از خطوط مشخصه در ناحیه hyperbolic متعامد نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reducer used Gleason hyperbolic Drive, from single to multi - level multilevel transmission.
[ترجمه گوگل]Reducer از درایو هایپربولیک Gleason، از انتقال تک سطحی به چند سطحی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]reducer از Gleason hyperbolic hyperbolic، از تک چند سطحی چندسطحی به چند سطحی استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The convergence analysis for the second order hyperbolic equation with the P 1 - nonconforming finite element is discussed.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل همگرایی برای معادله هذلولی مرتبه دوم با المان محدود P1 - غیر منطبق مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تحلیل هم گرایی برای معادله hyperbolic مرتبه دوم با آلمان محدود P ۱ - nonconforming مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Furthermore, a hyperbolic function model of calculating the economic loss and the approach to determine the model's parameters are established for river basins.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک مدل تابع هذلولی برای محاسبه زیان اقتصادی و رویکردی برای تعیین پارامترهای مدل برای حوضه‌های رودخانه ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مدل تابع hyperbolic برای محاسبه افت اقتصادی و رویکرد تعیین پارامترهای مدل برای حوضه های رودخانه ای مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hyperbolic conservation laws with relaxation appear in many physical systems such as nonequilibrium gas dynamics, flood flow with friction, magnetohydrodynamics, etc.
[ترجمه گوگل]قوانین بقای هذلولی همراه با آرامش در بسیاری از سیستم های فیزیکی مانند دینامیک گاز غیرتعادلی، جریان سیل با اصطکاک، مگنتوهیدرودینامیک و غیره ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]قوانین حفاظت hyperbolic با آرامش در بسیاری از سیستم های فیزیکی مثل دینامیک گاز nonequilibrium، جریان سیل با اصطکاک، magnetohydrodynamics و غیره ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So what is this hyperbolic geometry that corals and sea slugs embody?
[ترجمه گوگل]پس این هندسه هذلولی که مرجان ها و راب های دریایی مجسم می کنند چیست؟
[ترجمه ترگمان]پس این هندسه hyperbolic که corals دریایی و صدف دریایی در آن شکل می گیرند چه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results show that the hyperbolic microlens a better coupling - performance.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که میکرولنز هایپربولیک کوپلینگ - عملکرد بهتری دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که the عملکرد جفت سازی بهتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hyperbolic function method was used to study new exact travelling wave solutions for a class of nonlinear evolution equation.
[ترجمه گوگل]روش تابع هذلولی برای مطالعه راه حل های موج سفر دقیق جدید برای یک کلاس از معادله تکامل غیر خطی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش تابع hyperbolic برای مطالعه راه حل های موج حرکت دقیق حرکت برای یک کلاس از معادله تکاملی غیر خطی استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبالغه امیز (صفت)
superlative, exaggerative, hyperbolic, exaggeratory, hyperbolical

اغراق امیز (صفت)
sententious, tall, highfalutin, fulsome, hyperbolic, hyperbolical, high-flown

اغراقی (صفت)
hyperbolic, hyperbolical

شبه هذلولی (صفت)
hyperbolic, hyperbolical

وابسته به هذلولی (صفت)
hyperbolic, hyperbolical

تخصصی

[برق و الکترونیک] هذلولی
[ریاضیات] هذلولی گون
[آب و خاک] هذلولوی، شبه هذلولی

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to hyperbole, exaggerated, overstated; of or pertaining to a hyperbola (mathematics)

پیشنهاد کاربران

hyperbolic: اغراق آمیز
hyperbolic accounts:دلایل اغراق آمیز
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : hyperbolize
✅️ اسم ( noun ) : hyperbole
✅️ صفت ( adjective ) : hyperbolic
✅️ قید ( adverb ) : _
exaggerative
هذلولی گون
هذلولی مانند. اغراق گونه.

بپرس