hyperbola

/haɪˈpɜːrbələ//haɪˈpɜːbələ/

معنی: هذلولی، قسع زائد
معانی دیگر: (هندسه) هذلولی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a conic section consisting of two identical but opposite curves, which may be defined as the set of all points in a plane such that the distances of each point to two defined foci have a constant difference.

جمله های نمونه

1. According to the relationship between hyperbola and its normal, the analytic equation is discussed.
[ترجمه گوگل]با توجه به رابطه هذلولی و نرمال آن، معادله تحلیلی مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به رابطه بین hyperbola و نرمال بودن آن، معادله تحلیلی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This curve resembles the unifoliate hyperbola in maths.
[ترجمه گوگل]این منحنی شبیه هذلولی تک برگ در ریاضیات است
[ترجمه ترگمان]این منحنی شبیه the hyperbola در ریاضیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another is to intenerate the input vectors by hyperbola tangent function.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر این است که بردارهای ورودی را با تابع مماس هذلولی تشدید کنیم
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر استفاده از بردارهای ورودی با تابع تانژانت داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The duncan - Zhang E - B hyperbola model includes seven parameters.
[ترجمه گوگل]مدل هذلولی دانکن - Zhang E - B شامل هفت پارامتر است
[ترجمه ترگمان]مدل duncan - ژانگ E - B شامل هفت پارامتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper discusses the drawing of hyperbola normal through a point outside the hyperbola and points out the unsolvability of geometric drawing method and the unintegrality of optimization method.
[ترجمه گوگل]این مقاله ترسیم هذلولی نرمال را از طریق نقطه ای خارج از هذلولی مورد بحث قرار می دهد و به حل ناپذیری روش ترسیم هندسی و یکپارچگی روش بهینه سازی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد کشش of از طریق یک نقطه خارج از hyperbola بحث می کند و the روش ترسیم هندسی و روش بهینه سازی روش بهینه سازی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Construct hyperbola and the ellipse by taking the inversion.
[ترجمه گوگل]هذلولی و بیضی را با گرفتن وارونگی بسازید
[ترجمه ترگمان]hyperbola بسازید و بیضی را با انجام وارونگی بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A hyperbola approaches but does not meet its asymptote.
[ترجمه گوگل]هذلولی نزدیک می شود اما مجانب خود را برآورده نمی کند
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد hyperbola اما با asymptote مواجه نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its hyperbola ferroconcrete appearance became the typical symbol of power station.
[ترجمه گوگل]ظاهر هذلولی فرو بتن آن به نماد معمولی نیروگاه تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]ظاهر hyperbola آن به نماد معمول ایستگاه قدرت تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The demand curve is thus an equilateral hyperbola.
[ترجمه گوگل]بنابراین منحنی تقاضا یک هذلولی متساوی الاضلاع است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه منحنی تقاضا به شکل مثلث متساوی الاضلاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whereas the extremities of a parabola become parallel to its major axis, the asymptotes of a hyperbola cross one another.
[ترجمه گوگل]در حالی که انتهای یک سهمی با محور اصلی آن موازی می شود، مجانب هذلولی از یکدیگر عبور می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که قسمت های انتهایی یک سهمی به موازات محور اصلی خود قرار می گیرند، asymptotes صلیب hyperbola از یکدیگر عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The departure leg would be the mirror image of the inbound path ( a hyperbola or parabola ).
[ترجمه گوگل]پای خروجی تصویر آینه ای مسیر ورودی (هذلولی یا سهمی) خواهد بود
[ترجمه ترگمان]پای ترک تصویر آینه ای همان مسیر ورودی (یک hyperbola یا سهمی متحرک)خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper analyses the causes of the angle of release, incidence angle and the hyperbola from the biomechanics of angle, research the influence and affect to the shooting baskets rate.
[ترجمه گوگل]این مقاله علل زاویه رها شدن، زاویه تابش و هذلولی را از بیومکانیک زاویه تجزیه و تحلیل می کند، تأثیر و تأثیر آن بر نرخ سبدهای تیراندازی را بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله علل زاویه آزادی، زاویه تابش و the را از زاویه زاویه، تحقیق تاثیر و تاثیر بر نرخ سبد عکاسی را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results The difference values calculated were various with the arch form, the sequence was oval, round, parabola, catenuliform, and hyperbola from big difference to smell.
[ترجمه گوگل]ResultsThe تفاوت مقادیر محاسبه شده با فرم قوس متفاوت بود، دنباله بیضی، گرد، سهمی، کاتنولی شکل و هذلولی از تفاوت بزرگ تا بو بود
[ترجمه ترگمان]نتایج مقادیر اختلاف محاسبه شده با شکل قوس متفاوت بودند، توالی بیضی، گرد، parabola، catenuliform و hyperbola از تفاوت بزرگ به بو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The change of the flue temperature in a coking period is a hyperbola. Two undulances of the hyperbola change with the operating sequence, overhaul schedule and the direction changed period.
[ترجمه گوگل]تغییر دمای دودکش در یک دوره کک سازی یک هذلولی است دو موج هذلولی با توالی عملیات، برنامه تعمیرات اساسی و دوره تغییر جهت تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]تغییر درجه حرارت لوله در یک دوره زمانی یک hyperbola است دو مرحله از تغییر hyperbola با توالی عملیاتی، برنامه ریزی تعمیر و مرور و جهت تغییر جهت تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هذلولی (اسم)
hyperbola

قسع زائد (اسم)
hyperbola

تخصصی

[ریاضیات] هذلولوی
[آمار] هذلولی

انگلیسی به انگلیسی

• curve consisting of two separate branches (geometry)
a hyperbola is a smooth curve that gets steeper or flatter at a constant rate; a technical term in mathematics.

پیشنهاد کاربران

مکان هندسی نقاطى از صفحه که تفاضل فواصل شان از دو نقطه ثابت به نام کانون برابر مقدار ثابتى باشد . این مقدار ثابت فاصله دو راس مى باشد به زبان ریاضى :
|MF - M'F|=2a|

بپرس