hyoid

/ˈhaɪɔɪd//ˈhaɪɔɪd/

معنی: لامی
معانی دیگر: (کالبد شناسی) استخوان لامی (که در انسان به شکل u یا نعل است)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or designating a bone or bones at the base of the tongue in man, or a similar set in animals.
اسم ( noun )
• : تعریف: the hyoid bone or bones.

جمله های نمونه

1. He thinks you broke her hyoid bone with a silk stocking wrapped around her neck.
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که تو با جوراب ابریشمی که دور گردنش پیچیده بودی، استخوان هیوئید او را شکستی
[ترجمه ترگمان]اون فکر می کنه که تو استخوان لامی رو با یه جوراب ابریشمی که دور گردنش پیچیده بود شکستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That hyoid bone covers the entrance of cricoid cartilage will bring constriction of the new laryngeal orifice and make decannulation difficult.
[ترجمه گوگل]این که استخوان هایوئید ورودی غضروف کریکوئید را می پوشاند، سوراخ جدید حنجره را منقبض می کند و کانولاسیون را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]آن استخوان hyoid دهانه غضروف cricoid را پوشانده و باعث انقباض of جدید می شود و decannulation را دشوار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hyoid bone and arytenoid cartilages were resected and cricoid cartilage anastomosis with the base of the tongue and submental muscles.
[ترجمه گوگل]استخوان هایوئید و غضروف های آریتنوئید برداشته شدند و غضروف کریکوئید آناستوموز با پایه زبان و عضلات زیر ذهنی انجام شد
[ترجمه ترگمان]cartilages استخوانی و استخوان arytenoid resected و cricoid غضروف با پایه زبان و ماهیچه های submental قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion:This study showed that changes in hyoid bone position were related to changes in mandibular position.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که تغییرات در وضعیت استخوان هیوئید با تغییر وضعیت فک پایین مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تغییرات در موقعیت استخوان hyoid به تغییرات در موقعیت mandibular مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hyoid (U-shaped) bone is located in the throat region where it is attached to some of muscles of the tongue and floor of the mouth; it is not joined to any other bone.
[ترجمه گوگل]استخوان هایوئید (U شکل) در ناحیه گلو قرار دارد که به برخی از عضلات زبان و کف دهان متصل است به هیچ استخوان دیگری متصل نیست
[ترجمه ترگمان]استخوان hyoid (U شکل)در ناحیه گلو قرار دارد که به برخی از ماهیچه های زبان و کف دهان متصل می شود؛ این استخوان به هیچ استخوان دیگری متصل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No patient recurred. Conclusions Incisions choosing, treatment to hyoid and stump are the key of operation of thyroglossal cyst and fistula.
[ترجمه گوگل]هیچ بیماری عود نکرد نتیجه گیری انتخاب برش، درمان هیوئید و استامپ کلید عمل کیست تیروگلوسال و فیستول است
[ترجمه ترگمان]بیمار به یاد نمی آورد نتیجه گیری انتخاب، درمان به hyoid و stump، کلید عملیات of کیست و فیستول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In apes the hyoid attaches to a large pouch called an air sac, that makes sounds bigger and deeper.
[ترجمه گوگل]در میمون ها، هایوئید به کیسه بزرگی به نام کیسه هوا متصل می شود که صداها را بزرگتر و عمیق تر می کند
[ترجمه ترگمان]در کپی ها the به کیسه بزرگی موسوم به کیسه هوا متصل می شود که باعث می شود صداها بزرگ تر و عمیق تر به نظر برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ConclusionThe hyoid bone moves both upward and forward during swallowing, the amplitude of upward displacement is highly variable and influenced by food viscosity.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استخوان هیوئید در حین بلع به سمت بالا و جلو حرکت می کند، دامنه جابجایی به سمت بالا بسیار متغیر است و تحت تأثیر ویسکوزیته غذا قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]استخوان hyoid ConclusionThe هر دو به سمت بالا و جلو در حین بلعیدن حرکت می کند، دامنه جابجایی رو به بالا به شدت متغیر است و توسط ویسکوزیته مواد تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Differences in changes of upper airway, mandible and hyoid bone were also analyzed among the doctor experience position, final adjusted position and original position.
[ترجمه گوگل]تفاوت در تغییرات راه هوایی فوقانی، فک پایین و استخوان هیوئید نیز در موقعیت تجربه پزشک، موقعیت تنظیم نهایی و موقعیت اصلی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تفاوت ها در تغییرات در راه تنفسی فوقانی، فک و استخوان hyoid نیز در میان موقعیت تجربه پزشک، موقعیت تنظیم شده نهایی و موقعیت اصلی آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After submaxilla antedisplacement, direction and distance of hyoid bone is a view point of curing OSAHS patients.
[ترجمه گوگل]بعد از جابجایی زیر فک بالا، جهت و فاصله استخوان هیوئید نقطه نظر درمان بیماران OSAHS است
[ترجمه ترگمان]بعد از submaxilla antedisplacement، جهت و فاصله استخوان hyoid یک نقطه از درمان بیماران OSAHS است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion The body of hyoid bone with sternohyoid or omohyoid muscle flap is an ideal material with extensive flexibility in laryngeal function reconstruction after partial laryngectomy.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری بدن استخوان هیوئید با فلپ عضله استرنوهیوئید یا اوموهایوئید یک ماده ایده آل با انعطاف پذیری گسترده در بازسازی عملکرد حنجره پس از لارنگکتومی جزئی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بدنه استخوان hyoid با دریچه ماهیچه sternohyoid یا omohyoid یک ماده ایده آل با انعطاف پذیری گسترده در بازسازی تابع laryngeal پس از laryngectomy جزیی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hyoid bone fracture from a gunshot wound . [ comment ] .
[ترجمه گوگل]شکستگی استخوان هیوئید ناشی از شلیک گلوله [ اظهار نظر ]
[ترجمه ترگمان]شکستگی استخوان روی زخم گلوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The jaw, hyoid and gill arches.
[ترجمه گوگل]قوس های فک، هیوئید و آبشش
[ترجمه ترگمان]فک، hyoid و gill
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Firstly, the hyoid bone's looping structure around the whole skull was found to act as a "safety belt", especially after the initial impact.
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، ساختار حلقه ای استخوان هیوئید در اطراف کل جمجمه به عنوان یک "کمربند ایمنی" عمل می کند، به خصوص پس از ضربه اولیه
[ترجمه ترگمان]ابتدا ساختار حلقه استخوان اطراف جمجمه بعنوان \"کمربند ایمنی\" عمل می کند، به خصوص بعد از تاثیر اولیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusions We should establish the normal values of hyoid position by gender and age.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ما باید مقادیر طبیعی وضعیت هیوئید را بر اساس جنسیت و سن تعیین کنیم
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ما باید ارزش های نرمال موقعیت hyoid را با جنسیت و سن برقرار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لامی (اسم)
hyoid

انگلیسی به انگلیسی

• bone at the base of the tongue (anatomy, zoology)
pertaining to a bone at the base of the tongue (anatomy, zoology)

پیشنهاد کاربران

استخوان لامی یا هیوئید، استخوانی است شبیه به نعل که در جلوی مهره های گردن قرار گرفته است، ولی با هیچ استخوانی مفصل نمی شود. لامی تک استخوانی به شکل حرف لام در دیواره قدامی گردن و به موازات مهره سوم گردنی است که قاعده زبان و برخی ماهیچه های گردن به آن می چسبند.

بپرس