hygienics

/haɪdʒiːˈenɪks//haɪˈdʒiːnɪks/

معنی: بهداشت، علم بهداشت
معانی دیگر: (دانش بهداشت) بهداشت شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see hygiene.

جمله های نمونه

1. Conclusion:The food hygienics control equipment installs in 5 produce cars of bottled purified water are reasonable but the hygienics problems still have existed to be improved.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: نصب تجهیزات کنترل بهداشتی مواد غذایی در 5 خودروی تولیدی آب تصفیه شده بطری معقول است، اما مشکلات بهداشتی همچنان وجود دارد که باید بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تجهیزات کنترل مواد غذایی نصب شده در ۵ تولید کننده خودرو تصفیه شده در بطری، منطقی هستند اما مشکلات hygienics هنوز وجود دارند که باید بهبود یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To explore the ways of monitoring over the environmental hygienics in the hospital and provide scientific foundation for improving the disinfectant work and facilities.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی راه های نظارت بر بهداشت محیطی در بیمارستان و ارائه پایه های علمی برای بهبود کار و امکانات ضدعفونی کننده
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی راه های نظارت بر عملکرد زیستمحیطی در بیمارستان و فراهم کردن پایه علمی برای بهبود کار و تجهیزات ضد عفونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods The effects of ethylparaben on the principal agent fluorescein sodium and then on naturally contaminated germ were examined to check up the index of hygienics.
[ترجمه گوگل]MethodsThe اثرات اتیل پارابن بر عامل اصلی فلورسین سدیم و سپس بر روی میکروب به طور طبیعی آلوده برای بررسی شاخص بهداشت مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها اثرات of بر روی عامل اصلی fluorescein سدیم و سپس در نطفه آلوده به منظور بررسی شاخص of مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mori Ogai studied abroad in Germany, where he concentrated on research in the fields of hygienics, military surgery, literature, philosophy, aesthetics and art.
[ترجمه گوگل]موری اوگای در خارج از کشور آلمان تحصیل کرد و در آنجا بر تحقیقات در زمینه های بهداشت، جراحی نظامی، ادبیات، فلسفه، زیبایی شناسی و هنر متمرکز شد
[ترجمه ترگمان]موری Ogai در خارج از کشور آلمان مورد مطالعه قرار گرفت و در آنجا بر تحقیقات در زمینه های of، جراحی نظامی، ادبیات، فلسفه، زیبایی شناسی و هنر متمرکز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It supplies a good determination technique for the study on food hygienics and nutriology.
[ترجمه گوگل]این یک تکنیک تعیین خوبی برای مطالعه در مورد بهداشت مواد غذایی و تغذیه شناسی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این روش یک تکنیک تعیین خوب برای مطالعه بر روی غذا و مواد غذایی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We has carried out systematic studies to characterize the condition inside the shoes in terms of hygienics.
[ترجمه گوگل]ما مطالعات سیستماتیک را برای توصیف وضعیت داخل کفش از نظر بهداشتی انجام داده ایم
[ترجمه ترگمان]ما مطالعات سیستماتیک را برای مشخص کردن شرایط داخل کفش از نظر of انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بهداشت (اسم)
hygiene, hygienics

علم بهداشت (اسم)
hygiene, hygienics

انگلیسی به انگلیسی

• branch of science which promotes the preservation of health and the prevention of illness; practices which promote health and cleanliness

پیشنهاد کاربران

بپرس