hydrothorax


(پزشکی - انباشتگی آب در سینه) آبسینه، طب تجمع مایع در حفره جنب

جمله های نمونه

1. The diagnostic certainty of hydrothorax exfoliative cytologic examination is 7 1%.
[ترجمه گوگل]اطمينان تشخيصي معاينه سيتولوژيک اکسفولياتيو هيدروتوراکس 1/7 درصد است
[ترجمه ترگمان]اطمینان تشخیصی of exfoliative cytologic، ۷ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We herein present a patient with CAPD-related massive hydrothorax who was diagnosed as having a diaphragmatic defect.
[ترجمه گوگل]ما در اینجا یک بیمار مبتلا به هیدروتوراکس عظیم مرتبط با CAPD را معرفی می کنیم که تشخیص داده شد دارای نقص دیافراگمی است
[ترجمه ترگمان]ما در اینجا بیمار را با hydrothorax های بزرگ مربوط به CAPD معرفی می کنیم که تشخیص داده شد که دچار نقص diaphragmatic شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Treatment of hepatic hydrothorax is a clinical challenge, and pleural effusion is a common complication in patients with liver cirrhosis.
[ترجمه گوگل]درمان هیدروتوراکس کبدی یک چالش بالینی است و پلورال افیوژن یک عارضه شایع در بیماران مبتلا به سیروز کبدی است
[ترجمه ترگمان]درمان of کبدی یک چالش بالینی است و pleural یک مشکل رایج در بیماران مبتلا به سیروز جگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective: To analyze the cases of transudatory hydrothorax(TH) in order to improve its diagnostic rate.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی موارد هیدروتوراکس ترانسوداتوری (TH) به منظور بهبود میزان تشخیصی آن
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل موارد of hydrothorax (TH)به منظور بهبود نرخ تشخیص آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective:To analyse the cause of hydrothorax in the process of hemodialysis and treatment.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علت هیدروتوراکس در فرآیند همودیالیز و درمان
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل علت of در فرآیند درمان و درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hepatic hydrothorax is defined as a significant pleural effusion (usually greater than 500 ml) in a cirrhotic patient, without an underlying pulmonary or cardiac disease.
[ترجمه گوگل]هیدروتوراکس کبدی به عنوان یک پلورال افیوژن قابل توجه (معمولاً بیشتر از 500 میلی لیتر) در یک بیمار سیروزی بدون بیماری زمینه ای ریوی یا قلبی تعریف می شود
[ترجمه ترگمان]hepatic hydrothorax به عنوان یک جریان pleural مهم (معمولا بزرگ تر از ۵۰۰ میلی لیتر)در یک بیمار cirrhotic، بدون یک ریه یا بیماری های قلبی تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods Clinical data of 207 cases with effusion hydrothorax were retrospectively analyzed groups of different ages.
[ترجمه گوگل]MethodsClinical داده های 207 مورد با هیدروتوراکس افیوژن به صورت گذشته نگر گروه های سنین مختلف تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]روش های داده های بالینی ۲۰۷ مورد با effusion hydrothorax، به صورت گذشته نگر گروه های مختلف از سنین مختلف را مورد تحلیل قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods Serum and hydrothorax fluid levels of CEA, CA12 NSE were determined with RIA in 88 patients with lung cancers, 100 patients with inflammatory hydrothorax, and 50 controls.
[ترجمه گوگل]MethodsSerum و سطح مایع هیدروتوراکس CEA، CA12 NSE با RIA در 88 بیمار مبتلا به سرطان ریه، 100 بیمار مبتلا به هیدروتوراکس التهابی، و 50 گروه کنترل تعیین شد
[ترجمه ترگمان]Methods (Methods Serum)و سطوح مایع hydrothorax CEA، CA۱۲ nse با RIA در ۸۸ بیمار مبتلا به سرطان ریه، ۱۰۰ بیمار با hydrothorax inflammatory، و ۵۰ کنترل تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods Clinical data of 207 cases with effusion hydrothorax were retrospectively analyzed according to groups of different ages.
[ترجمه گوگل]MethodsClinical داده های 207 مورد با هیدروتوراکس افیوژن به صورت گذشته نگر با توجه به گروه های سنی مختلف تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]روش های آمار بالینی ۲۰۷ مورد با effusion hydrothorax، با توجه به گروه هایی از سنین مختلف مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Operative complications:9 cases of left hydrothorax, 10 cases of left subphrenic hydrops and one hemorrhage of upper digestive tract.
[ترجمه گوگل]عوارض جراحی: 9 مورد هیدروتوراکس چپ، 10 مورد هیدروپس ساب فرنیک چپ و یک خونریزی از دستگاه گوارش فوقانی
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی: ۹ مورد از hydrothorax چپ، ۱۰ مورد از subphrenic left و یک خونریزی در بخش گوارشی فوقانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To observe the effect of malignant hydrothorax treated with Juanyin Decoctionand intrathoracic chemotherapy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر هیدروتوراکس بدخیم تحت درمان با جوشانده خوانین و شیمی درمانی داخل قفسه سینه
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر بدخیم درمان شده با Juanyin Decoctionand intrathoracic شیمی درمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The diagnostic accordance of the aged carcinomatous hydrothorax and tuberculous pleural effusion amounted to 7 1% and 4 5% respectively.
[ترجمه گوگل]مطابقت تشخیصی هیدروتوراکس کارسینوماتوز سالخورده و پلورال افیوژن سلی به ترتیب 1/7 و 5/4 درصد بود
[ترجمه ترگمان]accordance تشخیصی of aged و effusion pleural به ترتیب به ۷ و ۴ % رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: To explore the diagnostic significance and application value of determination of hydrothorax ADA for tuberculous pleurisy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اهمیت تشخیصی و ارزش کاربردی تعیین هیدروتوراکس ADA برای پلوریت سل
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اهمیت تشخیصی و ارزش کاربردی تعیین hydrothorax ADA برای pleurisy سل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To investigate the value of ADA in differential diagnosis of hydrothorax.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ارزش ADA در تشخیص افتراقی هیدروتوراکس
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق درباره ارزش of در تشخیص افتراقی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آب سینه

انگلیسی به انگلیسی

• accumulation of fluid in the chest (medicine)

پیشنهاد کاربران

hydrothorax ( پزشکی )
واژه مصوب: آب‏جَنبی
تعریف: تراکم نابهنجار مایع آبگون ( serous fluid ) در حفرۀ جنب

بپرس