hydrothermal

/ˌhaɪdroˈθɜːrməl//ˌhaɪdroˈθɜːməl/

(وابسته به آب گرم و اثر آن در تولید چشمه ها و مواد معدنی و توزیع آنها) آب گرمایی، وابسته به عمل ابهای گرم در پوسته زمین، گرمابی

جمله های نمونه

1. The thermal input from hydrothermal springs along submarine spreading centers may drive major patterns of deepwater circulation.
[ترجمه گوگل]ورودی حرارتی از چشمه های گرمابی در امتداد مراکز پخش زیردریایی ممکن است الگوهای اصلی گردش آب های عمیق را هدایت کند
[ترجمه ترگمان]ورودی گرمایی از چشمه های hydrothermal در امتداد مراکز پخش زیر دریایی ممکن است الگوهای اصلی گردش آبه ای عمیق را هدایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These hills result from hydrothermal alteration of the granites which are characteristic of the area.
[ترجمه گوگل]این تپه‌ها ناشی از دگرسانی گرمابی گرانیت‌های مشخص منطقه است
[ترجمه ترگمان]این تپه ها ناشی از عملیات هیدروترمال of هستند که مشخصه آن ناحیه می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Through a stroke of geologic good fortune, hydrothermal water percolates up through the landscape and feeds into the Colorado.
[ترجمه گوگل]از طریق اقبال زمین شناسی، آب گرمابی از طریق چشم انداز نفوذ می کند و به کلرادو تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت بخت و اقبال بلند زمین شناسی، آب های hydrothermal از طریق چشم انداز بالا رفتند و به کلورادو غذا دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even animals that normally live in warm hydrothermal waters survive only when kept chilled.
[ترجمه گوگل]حتی حیواناتی که معمولاً در آب‌های گرمابی گرم زندگی می‌کنند تنها زمانی زنده می‌مانند که سرد نگه داشته شوند
[ترجمه ترگمان]حتی حیواناتی که به طور طبیعی در آب های گرم hydrothermal زندگی می کنند، تنها زمانی زنده می مانند که یخ زده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But proving that life originated at hydrothermal vents involves more than just showing that it could have.
[ترجمه گوگل]اما اثبات این که حیات از دریچه های گرمابی سرچشمه گرفته است، چیزی بیش از نشان دادن آن است که می تواند داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما ثابت کردن این که حیات از منافذ hydrothermal سرچشمه گرفته است، بیش از نشان دادن آن است که می تواند داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fine sediments are fallout from a hydrothermal chimney that had been belching out smoke for years.
[ترجمه گوگل]رسوبات ریز از یک دودکش هیدروترمال می ریزند که سال ها دود را بیرون می آورد
[ترجمه ترگمان]رسوبات خوب از یک دودکش hydrothermal که برای سال ها سیگار می کشید، تاثیر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the eyes of geophysicists, hydrothermal circulation is inextricably intertwined with the pulsing bank of heat inside the planet.
[ترجمه گوگل]از نظر ژئوفیزیکدانان، گردش گرمابی به طور جدایی ناپذیری با بانک ضربانی حرارت در داخل سیاره در هم تنیده است
[ترجمه ترگمان]در چشم of، گردش hydrothermal به طور جدایی ناپذیری با ساحل تپنده گرمایی در داخل این سیاره درهم تنیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hydrothermal alteration and mineralisation continued for up to 30 Ma after the emplacement of the intrusions at about 400 Ma.
[ترجمه گوگل]دگرسانی گرمابی و کانی سازی تا 30 میلی آمپر پس از استقرار نفوذها در حدود 400 میلی آمپر ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]تغییر hydrothermal و mineralisation در حدود ۳۰ سال بعد از نصب نصب the در حدود ۴۰۰ مادر ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is as if they are on a hydrothermal treadmill.
[ترجمه گوگل]انگار روی تردمیل هیدروترمال هستند
[ترجمه ترگمان]مثل این است که بر روی تردمیل hydrothermal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In addition, the evolutional process of minerogenic hydrothermal system from the meta-acid reducing environment to the weak-acid oxidizing environment is described.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روند تکاملی سیستم هیدروترمال معدنی از محیط احیاکننده متا اسید به محیط اکسید کننده اسید ضعیف شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، فرآیند evolutional of minerogenic از محیط meta acid به محیط اکسید کننده ضعیف توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Taoyuan molybdenum ore belongs to mesothermal hydrothermal vein deposit. Alteration of country rock has linear feature.
[ترجمه گوگل]سنگ معدن مولیبدن Taoyuan متعلق به کانسار رگه گرمابی گرمابی است دگرسانی سنگ کانتری دارای ویژگی خطی است
[ترجمه ترگمان]کانسنگ Taoyuan molybdenum متعلق به کانسار hydrothermal mesothermal است تغییر سنگ کشور دارای ویژگی خطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Precipitation of metals under hydrothermal conditions has the advantage of a compact plant but the disadvantage of producing ammonium sulfate as a coproduct.
[ترجمه گوگل]رسوب فلزات در شرایط هیدروترمال مزیت یک کارخانه فشرده را دارد اما ضرر تولید سولفات آمونیوم به عنوان یک محصول مشترک را دارد
[ترجمه ترگمان]رسوب فلزات تحت شرایط hydrothermal دارای مزیت یک گیاه جمع و جور است، اما عیب تولید سولفات آمونیوم به عنوان یک coproduct است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hydrothermal processing greatly influences the trophic Structure and the dewaterability of the wastes.
[ترجمه گوگل]پردازش هیدروترمال به شدت بر ساختار تغذیه‌ای و آب‌گیری ضایعات تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]فرآیند hydrothermal به شدت بر ساختار trophic و dewaterability پسماند تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An experiment on hydrothermal growth are in process in a sealed tube with a precious metal liner.
[ترجمه گوگل]آزمایشی روی رشد هیدروترمال در یک لوله مهر و موم شده با یک لایه فلزی گرانبها در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش در مورد رشد hydrothermal در یک لوله آب بندی با یک خط کش فلزی با ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] گرمابی
[معدن] گرمابی (زمین شناسی اقتصادی)
[آب و خاک] عمل آبهای گرم در کره زمین

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the activity of solutions and heated gases on the surface of the earth (geology)

پیشنهاد کاربران

hydrothermal ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: گرمابی
تعریف: مربوط به آب گرم یا عمل آب گرم یا حاصل این عمل

بپرس