hydrotherapy

/ˌhaɪdroˈθerəpi//ˌhaɪdroˈθerəpi/

معنی: اب درمانی
معانی دیگر: آب درمانی، طب استفاده علمی اب در درمان بیماریها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: hydrotherapies
مشتقات: hydrotherapist (n.)
• : تعریف: the treatment of disease through the internal or external application of water.

جمله های نمونه

1.
آب درمانی

2. Consulting suites, physiotherapy and hydrotherapy units.
[ترجمه گوگل]سوئیت های مشاوره، واحدهای فیزیوتراپی و آب درمانی
[ترجمه ترگمان]مجموعه های مشاور، فیزیوتراپی و واحدهای hydrotherapy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kingsley has been practising from the London Hydrotherapy Centre since 1960.
[ترجمه گوگل]کینگزلی از سال 1960 در مرکز آب درمانی لندن تمرین می کند
[ترجمه ترگمان]کینگزلی از سال ۱۹۶۰ از مرکز Hydrotherapy لندن در حال تمرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Korean system automatic packaging machine decocting U. S. colon hydrotherapy instrument.
[ترجمه گوگل]دستگاه بسته بندی اتوماتیک سیستم کره ای دستگاه آب درمانی کولون ایالات متحده را جوشانده می کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه بسته بندی خودکار سیستم کره ای decocting یو اس ابزار hydrotherapy colon
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jacinta: No, I'm here for a course of hydrotherapy at the spa across the square.
[ترجمه گوگل]جاسینتا: نه، من برای یک دوره آب درمانی در آبگرم آن طرف میدان اینجا هستم
[ترجمه ترگمان] نه، من اینجام، یه دوره آب درمانی اونور میدون دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So far there is groove groove of hydrotherapy, the operation of the kang of stone.
[ترجمه گوگل]تا کنون شیار شیار آب درمانی، عملیات کانگ سنگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تا کنون شیار شیار of، عملیات of سنگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She cured her own disease by hydrotherapy.
[ترجمه گوگل]او بیماری خود را با آب درمانی درمان کرد
[ترجمه ترگمان] اون بیماری خودش رو با آب درمانی درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Modern medicinal bathing or hydrotherapy first became popular in the United States.
[ترجمه گوگل]استحمام دارویی مدرن یا آب درمانی برای اولین بار در ایالات متحده رایج شد
[ترجمه ترگمان]استحمام دارویی مدرن و یا hydrotherapy ابتدا در آمریکا مشهور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hydrotherapy is the treatment of certain diseases in the water.
[ترجمه گوگل]آب درمانی درمان بیماری های خاص در آب است
[ترجمه ترگمان]Hydrotherapy درمان بیماری های ویژه ای در آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its wide range of hydrotherapy facilities includes relaxing artic pool, saltwater pool and aromatherapy massage pool.
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از امکانات آب درمانی آن شامل استخر آرتیک آرام، استخر آب شور و استخر ماساژ آروماتراپی است
[ترجمه ترگمان]محدوده وسیعی از امکانات hydrotherapy شامل استخر artic، استخر آب شور و استخر ماساژ aromatherapy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When you get colon hydrotherapy there is a chance that you might take up too much water.
[ترجمه گوگل]وقتی آب درمانی روده بزرگ انجام می دهید، این احتمال وجود دارد که آب زیادی مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی دوباره آب درمانی colon داشته باشید، امکانش هست که زیاد آب بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After catharsis, hydrotherapy, infusion, sedation, anti - shock quality, excited breathing, cardiac therapy, and so on, were recovered.
[ترجمه گوگل]پس از کاتارسیس، آب درمانی، انفوزیون، آرامبخشی، کیفیت ضد شوک، تنفس هیجان زده، قلب درمانی و غیره بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]پس از تخلیه، hydrotherapy، تزریق، مسکن ها، کیفیت مقابله با شوک، تنفس هیجان زده، درمان قلبی، و غیره بهبود یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Modern hydrotherapy first became popular in the United States.
[ترجمه گوگل]آب درمانی مدرن برای اولین بار در ایالات متحده رایج شد
[ترجمه ترگمان]hydrotherapy مدرن در ایالات متحده محبوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ground floor of the new building will accommodate physiotherapy and hydrotherapy departments, orthopaedic clinic and an x-ray room.
[ترجمه گوگل]طبقه همکف ساختمان جدید بخش های فیزیوتراپی و آب درمانی، کلینیک ارتوپدی و اتاق اشعه ایکس را در خود جای می دهد
[ترجمه ترگمان]طبقه همکف ساختمان جدید شامل بخش های فیزیوتراپی و hydrotherapy، درمانگاه ارتوپدی و یک اتاق اشعه ایکس خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Advice on diet is offered and the child receives abdominal massage, anti-constipation exercises, and hydrotherapy from a physiotherapist.
[ترجمه گوگل]مشاوره در مورد رژیم غذایی ارائه می شود و کودک ماساژ شکم، ورزش های ضد یبوست و آب درمانی را از فیزیوتراپ دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]توصیه در مورد رژیم غذایی پیشنهاد می شود و کودک ماساژ شکمی و تمرینات ضد یبوست و hydrotherapy را از یک physiotherapist دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب درمانی (اسم)
hydrotherapy

تخصصی

[بهداشت] آب درمانی

انگلیسی به انگلیسی

• treatment of disease by means of water
hydrotherapy is a method of treating people with some diseases or injuries by making them swim or do exercises in water.

پیشنهاد کاربران

hydrotherapy ( پزشکی )
واژه مصوب: آب درمانی
تعریف: استفاده از آب، به ویژه استعمال خارجی و غیرخوراکی آن، در درمان اختلالات گوناگون

بپرس