hydrolyze

/ˈhaɪdrəˌlaɪz//ˈhaɪdrəˌlaɪz/

معنی: تجزیه شدن، بوسیله آب تجزیه شدن
معانی دیگر: (شیمی) آبکافت کردن یا شدن، هیدرولیز کردن یا شدن، بوسیله اب تجزیه شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: hydrolyzes, hydrolyzing, hydrolyzed
مشتقات: hydrolyzable (adj.), hydrolyzation (n.), hydrolyzer (n.)
• : تعریف: to subject to or undergo hydrolysis.

جمله های نمونه

1. This method was mainly to hydrolyze starch by heat - resistant α - amylase and glucoamylase.
[ترجمه گوگل]این روش عمدتاً برای هیدرولیز نشاسته با آلفا آمیلاز و گلوکوآمیلاز مقاوم به حرارت بود
[ترجمه ترگمان]این روش عمدتا برای hydrolyze نشاسته به وسیله α - amylase مقاوم در برابر گرما و glucoamylase بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. C., which could hydrolyze mono- and diacylglycerol but not triacylglycerol.
[ترجمه گوگل]C, که می تواند مونو و دی اسیل گلیسرول را هیدرولیز کند اما تری گلیسرول را نه
[ترجمه ترگمان]ج آ اس که می تواند mono و دیاسی گلیسیرین را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Viscidity of hydrolyze amylodextrin was lower than it was original corn starch.
[ترجمه گوگل]ویزیت آمیلودکسترین هیدرولیز کمتر از نشاسته ذرت اصلی بود
[ترجمه ترگمان]viscidity of از نشاسته ذرت و آهار تزیینی هم پایین تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At last, the phytase was used to hydrolyze sodium phytate in the experiment, the rate of removal is high up to 88% at 4 hours.
[ترجمه گوگل]در نهایت، فیتاز برای هیدرولیز فیتات سدیم در آزمایش استفاده شد، میزان حذف تا 88 درصد در 4 ساعت بالا است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، از phytase برای hydrolyze سدیم در آزمایش استفاده شد، نرخ حذف در ۴ ساعت به ۸۸ % رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By screening, naringinase was utilized to hydrolyze the flavone glycosides in propolis, and the antioxidation of its enzymolysis products were determined.
[ترجمه گوگل]با غربالگری، از نارینجیناز برای هیدرولیز گلیکوزیدهای فلاون در بره موم استفاده شد و آنتی اکسیدان محصولات آنزیمولیز آن تعیین شد
[ترجمه ترگمان]با غربالگری، از naringinase برای hydrolyze the flavone در propolis استفاده شد و the محصولات enzymolysis تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An industrial alkaline protease Alcalase was used to hydrolyze the fresh velvet antler of sika deer (Cervus Nippon Temminck). The conditions of enzymatic hydrolysis were optimized.
[ترجمه گوگل]یک پروتئاز قلیایی آلکالاز صنعتی برای هیدرولیز شاخ مخملی تازه گوزن سیکا (Cervus Nippon Temminck) استفاده شد شرایط هیدرولیز آنزیمی بهینه شد
[ترجمه ترگمان]An protease alkaline (Alcalase Nippon Nippon)برای hydrolyze the fresh of sika (Cervus Nippon Temminck)استفاده شد شرایط هیدرولیز آنزیمی تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective : To select the microorganism which can hydrolyze dioscin to diosgenin.
[ترجمه گوگل]هدف: انتخاب میکروارگانیسمی که بتواند دیوسین را به دیوسژنین هیدرولیز کند
[ترجمه ترگمان]هدف: انتخاب میکرو ارگانیسم هایی که می توانند dioscin را به diosgenin منتقل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Commercial cellulase, hemicellulase and pectinase were applied to hydrolyze sugar cane bagasse.
[ترجمه گوگل]سلولاز تجاری، همی سلولاز و پکتیناز برای هیدرولیز باگاس نیشکر استفاده شد
[ترجمه ترگمان]cellulase تجاری، hemicellulase و pectinase برای hydrolyze تفاله نیشکر به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Microbial xylanases occur in various microorganisms and can hydrolyze xylans into xy - looligosaccharides and D - xylose.
[ترجمه گوگل]زایلانازهای میکروبی در میکروارگانیسم‌های مختلف وجود دارند و می‌توانند زایلان‌ها را به xy-looligosaccharides و D-xylose هیدرولیز کنند
[ترجمه ترگمان]Microbial xylanases در میکرو ارگانیسم های مختلف رخ می دهند و می توانند xylans را به xy و D - xylose تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To hydrolyze sea cucumber collagen, four proteases are used as follows : 3942 neutral proteinase, trypsin, papain, bromelain.
[ترجمه گوگل]برای هیدرولیز کلاژن خیار دریایی، از چهار پروتئاز به شرح زیر استفاده می شود: 3942 پروتئیناز خنثی، تریپسین، پاپائین، بروملین
[ترجمه ترگمان]برای hydrolyze کلاژن دریایی، چهار تای proteases به صورت زیر استفاده می شوند: ۳۹۴۲ خنثی proteinase، trypsin، papain، bromelain
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bacillus subtilis can hydrolyze phytate, release phosphorus and improve phosphorus nutrition of animals by secreting phytases.
[ترجمه گوگل]Bacillus subtilis می تواند فیتات را هیدرولیز کند، فسفر آزاد کند و با ترشح فیتازها تغذیه فسفر حیوانات را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]Bacillus subtilis می تواند منجر به انتشار فسفر، آزاد کردن فسفر و بهبود تغذیه فسفر در حیوانات با ترشح phytases شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bromelin, bacteria neutral proteinase, papain were used to hydrolyze the waste beer yeast, dregs of peanuts and dregs of beans.
[ترجمه گوگل]بروملین، پروتئیناز خنثی باکتری، پاپائین برای هیدرولیز مخمر آبجو، ته مانده بادام زمینی و ته مانده لوبیا استفاده شد
[ترجمه ترگمان]Bromelin، باکتری خنثی proteinase، papain برای hydrolyze کردن مخمر آبجو، dregs از بادام زمینی و dregs لوبیا استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Either trypsin, papain or bromelain was used to hydrolyze water-soluble proteins from Litopenaeus vannamei for the elimination of allergens.
[ترجمه گوگل]تریپسین، پاپائین یا بروملین برای هیدرولیز پروتئین های محلول در آب از Litopenaeus vannamei برای از بین بردن آلرژن ها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]یا trypsin، papain یا bromelain برای hydrolyze پروتیین محلول در آب از litopenaeus vannamei برای حذف ذرات allergens استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Benzoyl chloride and ethyl acetoacetate react and hydrolyze in the presence of a catalyst to synthesize ethyl benzoylacltete, yielding 60%, with a purity of more than 98%.
[ترجمه گوگل]بنزوئیل کلرید و اتیل استواستات در حضور یک کاتالیزور برای سنتز اتیل بنزوئیلاکلتت واکنش داده و هیدرولیز می کنند و 60% با خلوص بیش از 98% تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]benzoyl کلرید و اتیل کلروفرم، در حضور یک کاتالیزور برای تولید اتیل متیل benzoylacltete، با خلوص بیش از ۹۸ %، واکنش نشان دادند و واکنش نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجزیه شدن (فعل)
parse, disintegrate, dialyze, hydrolyze

بوسیله آب تجزیه شدن (فعل)
hydrolyze

تخصصی

[زمین شناسی] آبکافت ،هیدرولیز تجزیه یا گرفتن آب نقش مهمی را برروی سنگهای سیلیسی دارد .

انگلیسی به انگلیسی

• perform hydrolysis, break down a chemical compound by means of water (chemistry)

پیشنهاد کاربران

آبکافت کردن یا شدن ( ا ) : تحت آبکافت قرار دادن یا گرفتن.

بپرس