hydrolysis

/haɪˈdrɑːləsəs//haɪˈdrɒlɪsɪs/

معنی: اب کافت، تجزیه بوسیله اب
معانی دیگر: (شیمی - واکنش شیمیایی ماده در مجاورت آب) آبکافت، هیدرولیز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the decomposing of a chemical compound by combining it with water or the elements of water.

جمله های نمونه

1. The extracted triglycerides may then undergo hydrolysis to yield fatty acids and glycerol.
[ترجمه گوگل]تری گلیسیریدهای استخراج شده ممکن است برای تولید اسیدهای چرب و گلیسرول تحت هیدرولیز قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]تری triglycerides استخراج شده ممکن است برای تولید اسیده ای چرب و گلیسرول قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The preliminary step in both reactions involves the hydrolysis of triglyceride to glycerol and fatty acids.
[ترجمه گوگل]مرحله اولیه در هر دو واکنش شامل هیدرولیز تری گلیسیرید به گلیسرول و اسیدهای چرب است
[ترجمه ترگمان]مرحله اولیه در هر دو واکنش شامل هیدرولیز شدن of به گلیسرول و اسیده ای چرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This hydrolysis step is catalyzed by the enzyme lipase.
[ترجمه گوگل]این مرحله هیدرولیز توسط آنزیم لیپاز کاتالیز می شود
[ترجمه ترگمان]این مرحله هیدرولیز توسط لیپاز آنزیم کاتالیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On hydrolysis, sucrose will yield 1 molecule of glucose and I molecule of fructose.
[ترجمه گوگل]در هیدرولیز، ساکارز 1 مولکول گلوکز و یک مولکول فروکتوز تولید می کند
[ترجمه ترگمان]در هیدرولیز، sucrose ۱ مولکول گلوکز و یک مولکول فروکتوز را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A phosphatase(or phosphatases)catalyzing the hydrolysis of fructose phosphate esters to free fructose and inorganic phosphate was also found in the cell-free extracts.
[ترجمه گوگل]یک فسفاتاز (یا فسفاتاز) که هیدرولیز استرهای فروکتوز فسفات را به فروکتوز آزاد و فسفات معدنی کاتالیز می کند نیز در عصاره های بدون سلول یافت شد
[ترجمه ترگمان]فسفات (یا phosphatases)هیدرولیز فروکتوز را تسریع کرد و فسفات و فسفات غیر آلی نیز در عصاره آزاد سلولی یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lipase Any of various enzymes that catalyze the hydrolysis of fats to fatty acids and glycerol.
[ترجمه گوگل]لیپاز هر یک از آنزیم های مختلف که هیدرولیز چربی ها را به اسیدهای چرب و گلیسرول کاتالیز می کند
[ترجمه ترگمان]lipase هر کدام از آنزیم های مختلف که هیدرولیز چربی ها را به اسیده ای چرب و گلیسرول کاتالیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The catalytic activity of the succinimide resin for hydrolysis of esters was studied.
[ترجمه گوگل]فعالیت کاتالیزوری رزین سوکسینیمید برای هیدرولیز استرها مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فعالیت کاتالیتیک رزین succinimide برای هیدرولیز استرها مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mechanism of the hydrolysis reaction of diphenylmethane diisocyanate (MDI) in dilute solution was studied by NMR.
[ترجمه گوگل]مکانیسم واکنش هیدرولیز دی فنیل متان دی ایزوسیانات (MDI) در محلول رقیق توسط NMR مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مکانیسم واکنش هیدرولیز diphenylmethane diisocyanate (MDI)در محلول رقیق توسط NMR مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maximum rate of hydrolysis is obtained when hemicellulase and pectinase are combined with cellulase.
[ترجمه گوگل]حداکثر سرعت هیدرولیز زمانی حاصل می شود که همی سلولاز و پکتیناز با سلولاز ترکیب شوند
[ترجمه ترگمان]حداکثر میزان هیدرولیز زمانی بدست می آید که hemicellulase و pectinase با cellulase ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By comparasion with hydrolysis properties and alumina performances of two kinds of alkoxide, it is found that the drying temperature and hydrolysis ratios are less impacted on the solid alkoxide.
[ترجمه گوگل]با مقایسه با خواص هیدرولیز و عملکرد آلومینا دو نوع آلکوکسید، مشخص شد که دمای خشک کردن و نسبت های هیدرولیز کمتر بر روی آلکوکسید جامد تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از خواص هیدرولیز و عملکرد alumina دو نوع alkoxide، معلوم شد که دمای خشک و نسبت های هیدرولیز کم تر تحت تاثیر the جامد alkoxide هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The kinetics of hydrolysis of oxazolidine pro-drugs derived from ephedrine of pseudoephedrine and substituted benzaldehyde were studied.
[ترجمه گوگل]سینتیک هیدرولیز داروهای جانبی اگزازولیدین مشتق شده از افدرین سودوافدرین و بنزآلدئید جایگزین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]سینتیک هیدرولیز مواد - مشتق شده از ephedrine از pseudoephedrine و بنزآلدیید جانشین شده مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Natural benzaldehyde is prepared by hydrolysis cassia leaf oil.
[ترجمه گوگل]بنزآلدئید طبیعی با هیدرولیز روغن برگ کاسیا تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]بنزآلدیید طبیعی با هیدرولیز کردن روغن برگ آماده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Loteprednol etabonate was synthesized through oxidation, acylation, hydrolysis and chloromethylation from the starting material prednisolone.
[ترجمه گوگل]لوتپردنول اتابونات از طریق اکسیداسیون، اسیلاسیون، هیدرولیز و کلرومتیلاسیون از ماده اولیه پردنیزولون سنتز شد
[ترجمه ترگمان]Loteprednol etabonate از طریق اکسیداسیون، آسیلاسیون، هیدرولیز و chloromethylation از ماده اولیه prednisolone سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Therefore, triglyceride quantitation is based on the measurement of both the free glycerol and the glycerol derived from triglyceride hydrolysis.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کمیت تری گلیسیرید بر اساس اندازه گیری گلیسرول آزاد و گلیسرول حاصل از هیدرولیز تری گلیسیرید است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، triglyceride quantitation براساس اندازه گیری both آزاد و گلیسرول مشتق از هیدرولیز triglyceride است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب کافت (اسم)
hydrolysis

تجزیه به وسیله اب (اسم)
hydrolysis

تخصصی

[علوم دامی] هیدرولیز ؛ شکستن یک گروه OH از یک مولکول به خارج
[شیمی] (واکنش شیمیایی ماده در مجاورت آب ) آبکافت، هیدرولیز
[عمران و معماری] هیدرولیز - تجزیه آب - آبکافت
[صنایع غذایی] تجزیه آبی : به تجزیه پلی مر به واحدهی کوچکتر به نام مونومر در محیط آبی
[زمین شناسی] آب کافت ،تجزیه به وسیله آب واکنش شیمیایی است که بین آب و دیگر ترکیبات همانند کانیها روی می دهد. برای مثال واکنشهای آب با ارتوکلاز باعث تشکیل کانی رسی کایولینیت تبدیل می شود
[نساجی] هیدرولیز- واکنش مواد شیمیایی با یون های آب یا اکسیژن - تخریب ساختار مولکولی
[خاک شناسی] هیدرولیز
[پلیمر] آبکافت(هیدرولیز)، آب شکافت

انگلیسی به انگلیسی

• breaking down of a compound by means of water (chemistry)

پیشنهاد کاربران

hydrolysis ( شیمی )
واژه مصوب: آب کافت
تعریف: گسسته شدن یک مولکول در واکنش با آب به طوری که بخشی از مولکول به هیدروکسیل آب و بخش دیگر آن به یون هیدروژن آب بپیوندد

بپرس