1. The main source of helium-3 is in fact hydrogen bomb recycling!
[ترجمه گوگل]منبع اصلی هلیوم 3 در واقع بازیافت بمب هیدروژنی است!
[ترجمه ترگمان]منبع اصلی هلیوم - ۳ در واقع بازیافت بمب هیدروژنی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Truman ordered the development of the hydrogen bomb accelerated.
[ترجمه گوگل]ترومن دستور داد تا توسعه بمب هیدروژنی تسریع شود
[ترجمه ترگمان]ترومن دستور داد که توسعه بمب هیدروژنی افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Soviet Union tested its own hydrogen bomb within a year, and the nuclear arms race escalated further.
[ترجمه گوگل]اتحاد جماهیر شوروی بمب هیدروژنی خود را در عرض یک سال آزمایش کرد و مسابقه تسلیحات هسته ای بیشتر شد
[ترجمه ترگمان]اتحاد جماهیر شوروی یک بمب هیدروژنی را در طول یک سال تست کرد و رقابت سلاح های هسته ای بیشتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Do you know when China's first hydrogen bomb was exploded?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید اولین بمب هیدروژنی چین چه زمانی منفجر شد؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید اولین بمب هیدروژنی چین منفجر شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Which scientist was eager to make the hydrogen bomb?
[ترجمه گوگل]کدام دانشمند مشتاق ساخت بمب هیدروژنی بود؟
[ترجمه ترگمان]کدام یک از دانشمندان مشتاق ساختن بمب هیدروژنی بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. United States detonated her first hydrogen bomb, at Eniwetok Atoll in the Marshall Islands in mid - Pacific.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده اولین بمب هیدروژنی خود را در جزیره مرجانی Eniwetok در جزایر مارشال در اواسط اقیانوس آرام منفجر کرد
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده اولین بمب هیدروژنی اش را در Eniwetok Atoll در جزایر مارشال در میانه اقیانوس آرام منفجر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She called the hydrogen bomb the ultimate detergent — an obvious Freudian slip.
[ترجمه گوگل]او بمب هیدروژنی را شوینده نهایی نامید - یک لغزش آشکار فرویدی
[ترجمه ترگمان]او بمب هیدروژنی را مواد شوینده نهایی خواند - یک لغزش آشکار فرویدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In 196 the Soviet Union tested a hydrogen bomb with a force estimated at 58 megatons.
[ترجمه گوگل]در سال 196 اتحاد جماهیر شوروی یک بمب هیدروژنی را با قدرت 58 مگاتن آزمایش کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، اتحاد جماهیر شوروی یک بمب هیدروژنی را با نیرویی که در ۵۸ megatons برآورد شده بود آزمایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A hydrogen bomb has a built-in atomic bomb, which is needed to trigger the fusion reaction.
[ترجمه گوگل]یک بمب هیدروژنی دارای یک بمب اتمی داخلی است که برای شروع واکنش همجوشی مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]یک بمب هیدروژنی یک بمب اتمی ساخته شده است که برای واکنش همجوشی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Might it not be the equivalent of a small hydrogen bomb?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن است معادل یک بمب هیدروژنی کوچک نباشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است معادل یک بمب هیدروژنی کوچک نباشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The heat released in this reaction, which is like a controlled hydrogen bomb explosion, is what makes the star shine.
[ترجمه گوگل]گرمای آزاد شده در این واکنش، که مانند انفجار بمب هیدروژنی کنترل شده است، باعث درخشش ستاره می شود
[ترجمه ترگمان]گرمای آزاد شده در این واکنش، که شبیه انفجار بمب هیدروژنی کنترل شده می باشد، چیزی است که باعث درخشش ستاره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The large scale release of fusion energy has so far occurred only in stars and in the hydrogen bomb.
[ترجمه گوگل]انتشار انرژی همجوشی در مقیاس بزرگ تاکنون تنها در ستارگان و در بمب هیدروژنی رخ داده است
[ترجمه ترگمان]انتشار گسترده انرژی واکنش تنها در ستارگان و در بمب هیدروژنی رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He seems convinced of the inherent stability of the hydrogen bomb - after all, he does build the damn things.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او از پایداری ذاتی بمب هیدروژنی متقاعد شده است - بالاخره او چیزهای لعنتی را می سازد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او نسبت به پایداری ذاتی بمب هیدروژنی متقاعد شده باشد - هر چه باشد، او چیزهای لعنتی را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید