1. A pre-smoothed face is gently etched with 5% hydrochloric acid.
[ترجمه گوگل]صورت از قبل صاف شده به آرامی با اسید کلریدریک 5% حک می شود
[ترجمه ترگمان]یک صورت پیش از نرم، به آرامی با ۵ درصد اسید هیدروکلریک حکاکی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If used, hydrochloric acid must be given slowly through a central venous catheter.
[ترجمه گوگل]در صورت استفاده، اسید هیدروکلریک باید به آرامی از طریق کاتتر ورید مرکزی داده شود
[ترجمه ترگمان]در صورت استفاده، اسید هیدروکلریک را باید به آرامی از طریق یک catheter وریدی مرکزی به آرامی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Hydrochloric acid is sometimes replaced by nitric or sulphuric acid.
[ترجمه گوگل]اسید هیدروکلریک گاهی با اسید نیتریک یا سولفوریک جایگزین می شود
[ترجمه ترگمان]اسید Hydrochloric گاهی با اسید نیتریک و اسید سولفوریک جایگزین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sulfanilic acid is dissolved in concentrated hydrochloric acid and diluted to volume with distilled water.
[ترجمه گوگل]اسید سولفانیلیک در اسید هیدروکلریک غلیظ حل شده و با آب مقطر به حجم رقیق می شود
[ترجمه ترگمان]اسید Sulfanilic در اسید سولفوریک تغلیظ شده حل می شود و با آب مقطر به حجم آن رقیق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hydrochloric acid is a colorless, corrosive acid.
[ترجمه گوگل]اسید هیدروکلریک یک اسید بی رنگ و خورنده است
[ترجمه ترگمان]Hydrochloric اسید یک اسید colorless و خورنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Vomiting, however, leads to a loss of gastric hydrochloric acid, and often causes a metabolic alkalosis.
[ترجمه گوگل]با این حال، استفراغ منجر به از دست دادن اسید هیدروکلریک معده می شود و اغلب باعث آلکالوز متابولیک می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، vomiting منجر به از دست رفتن of gastric می شود و اغلب منجر به alkalosis متابولیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Many plating firms use cyanide and hydrochloric acid in separate metal baths.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های آبکاری از سیانید و اسید هیدروکلریک در حمام های فلزی جداگانه استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های آبکاری با استفاده از سیانور و هیدروکلریک اسید در حمام فلزی جداگانه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In conclusion, hydrochloric acid could not stimulate the vigor of Eperythrozoon.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اسید کلریدریک نمی تواند بنیه Eperythrozoon را تحریک کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، هیدرو کلریک اسید نمی تواند نیروی of را تحریک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hydrochloric acid is secreted in the stomach and forms part of the gastric juice.
[ترجمه گوگل]اسید هیدروکلریک در معده ترشح می شود و بخشی از شیره معده را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]اسید Hydrochloric در معده ترشح می شود و بخشی از عصاره gastric را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. However, cyclic utilization of waste hydrochloric acid has certain effects on the production of azodicarbonamide(ADC) foaming agents.
[ترجمه گوگل]با این حال، استفاده حلقوی از اسید هیدروکلریک ضایعات اثرات خاصی بر تولید عوامل کف کننده آزودی کربن آمید (ADC) دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، استفاده دوره ای از پسماند کاغذسازی روی تولید عوامل foaming (ADC)تاثیر خاصی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Methods: In the presence of hydrochloric acid or nitric acid, geranyl sulfone was prepared from geraniol in isopropyl alcohol or THF under reflux conditions for 18 h or 28 h, respectively.
[ترجمه گوگل]روش کار: در حضور اسید کلریدریک یا اسید نیتریک، ژرانیل سولفون از ژرانیل در ایزوپروپیل الکل یا THF در شرایط رفلاکس به ترتیب به مدت 18 ساعت یا 28 ساعت تهیه شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: در حضور هیدروکلریک اسید یا اسید نیتریک، بوتادی ان از geraniol در ایزوپروپیل الکل یا THF تحت شرایط برگشت به ترتیب برای ۱۸ ساعت یا ۲۸ ساعت آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Gastric juice contains hydrochloric acid to provide an acidic solution for pepsin.
[ترجمه گوگل]شیره معده حاوی اسید هیدروکلریک است تا محلول اسیدی برای پپسین فراهم کند
[ترجمه ترگمان]عصاره Gastric شامل هیدرو کلریک اسید است تا یک محلول اسیدی برای pepsin فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The sample is treated with hydrochloric acid and hydrogen peroxide. The analytical conditions have been studied. The elements of coper, iron and zinc can be determined in the presence of lead and tin.
[ترجمه گوگل]نمونه با اسید هیدروکلریک و پراکسید هیدروژن تصفیه می شود شرایط تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است عناصر مس، آهن و روی را می توان در حضور سرب و قلع تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]نمونه با اسید هیدروکلریک و آب اکسیژنه ایجاد شده است شرایط تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است عناصر of، آهن و روی را می توان در حضور سرب و قلع تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Parts of the surface were masked off, and the remaining colour worn away with hydrochloric acid.
[ترجمه گوگل]قسمت هایی از سطح پوشانده شد و رنگ باقی مانده با اسید هیدروکلریک از بین رفت
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از سطح به صورت masked و رنگ باقی مانده با اسید هیدروکلریک پوشانده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید