hybridize

/ˈhaɪbrəˌdaɪz//ˈhaɪbrɪdaɪz/

دورگه کردن یا شدن، پیوند زدن، پیوندی کردن، دگرگشن کردن، دگرگشنگیری کردن، چندتبار کردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفت ه کردن، جانوردورگه گرفتن، گیاه پیوندی بار اوردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hybridizes, hybridizing, hybridized
(1) تعریف: to cause to produce hybrids; crossbreed.

(2) تعریف: to produce by combining elements from differing sources.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: hybridizable (adj.), hybridization (n.), hybridizer (n.)
• : تعریف: to produce hybrids; interbreed.

- Mallards will hybridize with some other duck species.
[ترجمه گوگل] اردک اردک با برخی از گونه های دیگر اردک هیبرید می شود
[ترجمه ترگمان] Mallards با برخی از گونه های اردک دیگر مبارزه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Some people will take the seeds and hybridize the resulting plants with others of their own.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم دانه ها را می گیرند و گیاهان به دست آمده را با گیاهان دیگر خود هیبرید می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم دانه ها را برداشت و گیاهان را با دیگران به کار خواهند برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wheat descends from three grasses that hybridized on the Anatolian steppes.
[ترجمه گوگل]گندم از سه علف که در استپ های آناتولی هیبرید شده اند، فرود می آید
[ترجمه ترگمان]گندم از سه زمین چمن که در استپ های آناتولی به وفور یافت می شود، پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hybridizing scenario would suggest that all the forests of the continent may suddenly be at risk.
[ترجمه گوگل]سناریوی هیبریداسیون نشان می دهد که ممکن است همه جنگل های این قاره به طور ناگهانی در معرض خطر قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]سناریوی hybridizing نشان می دهد که ممکن است تمام جنگل های این قاره به طور ناگهانی در معرض خطر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. s -- we don't have to hybridize it, it already has only one unpaired electron in a 1 s orbital.
[ترجمه گوگل]s -- ما مجبور نیستیم آن را هیبرید کنیم، در حال حاضر فقط یک الکترون جفت نشده در یک اوربیتال 1 ثانیه دارد
[ترجمه ترگمان]s - - ما مجبور نیستیم آن را مهار کنیم، در حال حاضر تنها یک الکترون جفت نشده در یک اوربیتال ۱ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By transmit hybridize and transverse fixup, not only preserved its heterogeneity half shag quality, but also improved the sheep wool production and the weight.
[ترجمه گوگل]با انتقال هیبرید و تثبیت عرضی، نه تنها ناهمگنی خود را با کیفیت نیمه شگ حفظ کرد، بلکه تولید پشم گوسفند و وزن آن را نیز بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]با انتقال hybridize و fixup عرضی نه تنها با کیفیت shag خود را حفظ کرد بلکه تولید پشم گوسفندان و وزن را نیز بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Death knights also hybridize into a lot of different directions.
[ترجمه گوگل]شوالیه های مرگ نیز به جهات مختلف هیبرید می شوند
[ترجمه ترگمان]شوالیه های مرگ نیز به جهات مختلفی وارد عمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Immediately, rose breeders began using it to hybridize red roses for cultivation.
[ترجمه گوگل]بلافاصله، پرورش دهندگان گل رز شروع به استفاده از آن برای هیبریداسیون گل رز قرمز برای کشت کردند
[ترجمه ترگمان]بلافاصله، پرورش دهندگان شروع به استفاده از آن برای hybridize گل سرخ برای کاشت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If I now hybridize these, if I take these and I make four symmetric, now, these are just the sp3 orbitals.
[ترجمه گوگل]اگر اکنون اینها را هیبرید کنم، اگر اینها را بگیرم و چهار متقارن کنم، اکنون، اینها فقط اوربیتالهای sp3 هستند
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را بکنم، اگر این ها را بردارم و چهار تا متقارن بکنم، حالا این ها فقط the هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So if we go ahead and hybridize our p orbitals and our s orbitals, we'll switch from having these original orbitals to having something called hybrid orbitals.
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر پیش برویم و اوربیتال‌های p و s خود را هیبرید کنیم، از داشتن این اوربیتال‌های اصلی به چیزی به نام اوربیتال‌های ترکیبی تغییر خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]پس اگر جلوتر برویم و اوربیتال های π و orbitals را باز کنیم، از داشتن این اوربیتال های اصلی به داشتن چیزی به نام اوربیتال هیبرید، تغییر خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Known viruses hybridize in a characteristic pattern and can be identified quickly.
[ترجمه گوگل]ویروس های شناخته شده در یک الگوی مشخص هیبرید می شوند و به سرعت قابل شناسایی هستند
[ترجمه ترگمان]ویروس های شناخته شده در یک الگوی مشخصه شناسایی می شوند و می توانند به سرعت شناسایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If the probe sequence is able to hybridize tothe target, it will theand its fluorescence persists.
[ترجمه گوگل]اگر توالی کاوشگر بتواند با هدف هیبرید شود، فلورسانس آن باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]اگر توالی کاوشگر می تواند به هدف برسد، theand همچنان ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jack pines can hybridize with lodgepole pines, so it is difficult to be certain that an infected tree truly is a jack pine, rather than a hybrid.
[ترجمه گوگل]کاج‌های جک می‌توانند با کاج‌های چوبی هیبرید شوند، بنابراین دشوار است که مطمئن شویم درخت آلوده واقعاً کاج جک است، نه هیبرید
[ترجمه ترگمان]جک کاج می تونه با صنوبر lodgepole زندگی کنه، پس سخته که مطمئن باشی که یه درخت آلوده شده، یه چوب کاج باشه، بیشتر از دورگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the probe sequence is able to hybridize to the target, it will not adsorb on the gold and its fluorescence persists.
[ترجمه گوگل]اگر توالی کاوشگر بتواند با هدف هیبرید شود، روی طلا جذب نمی شود و فلورسانس آن باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]اگر توالی کاوشگر می تواند به هدف برسد، روی طلا تاثیر نخواهد گذاشت و فلورسانس آن همچنان ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ability to hybridize is one measure of relationship.
[ترجمه گوگل]توانایی هیبرید شدن یکی از معیارهای رابطه است
[ترجمه ترگمان]توانایی to یک معیار از رابطه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Remember, we didn't hybridize the 2 p y orbital, so that's what we have left over to form these pi bonds.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، ما اوربیتال 2 p y را هیبرید نکردیم، بنابراین این چیزی است که برای تشکیل این پیوندهای پی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که ما از اوربیتال های ۲ p استفاده نکردیم، پس این همان چیزی است که ما برای شکل دادن این پیوند PI ترک کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cross two animals or plants from different breeds or species, crossbreed (also hybridise)

پیشنهاد کاربران

hybridize ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دورگه ساختن
تعریف: عمل دورگه‏سازی
پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفته کردن

بپرس