hybridisation

جمله های نمونه

1. Hybridisation signals were also detected in the vascular endothelium of pulmonary arteries, especially those with severe arteriopathy.
[ترجمه گوگل]سیگنال‌های هیبریداسیون نیز در اندوتلیوم عروقی شریان‌های ریوی، به‌ویژه آنهایی که آرتریوپاتی شدید دارند، شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]سیگنال های Hybridisation نیز در اندوتلیوم عروق ریوی، به ویژه آن هایی که مبتلا به arteriopathy شدید هستند، شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hybridisation data were held in a flat file data base, with C programs reponsible for data management and collation.
[ترجمه گوگل]داده های ترکیبی در یک پایگاه داده فایل مسطح نگهداری می شد که برنامه های C مسئول مدیریت و تطبیق داده ها بودند
[ترجمه ترگمان]داده های hybridisation در پایه داده های فایل مسطح، با برنامه های C برای مدیریت داده و collation نگهداری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For greater sensitivity we then performed Southern hybridisation and probing.
[ترجمه گوگل]برای حساسیت بیشتر ما سپس هیبریداسیون جنوبی و کاوش را انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]برای حساسیت بیشتر ما hybridisation جنوبی را انجام دادیم و تحقیق کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Agarose gel electrophoresis, ribonucleic acid transfer, and hybridisation of blots were performed by standard techniques.
[ترجمه گوگل]الکتروفورز ژل آگارز، انتقال اسید ریبونوکلئیک و هیبریداسیون بلات ها با تکنیک های استاندارد انجام شد
[ترجمه ترگمان]با با الکتروفورز ژل ژل،، انتقال اسید ribonucleic و لکه های جوهر به وسیله تکنیک های استاندارد انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In contrast to filtering the single-copy hybridisation data, false negatives have a higher effect on the correct determination of patterns.
[ترجمه گوگل]برخلاف فیلتر کردن داده‌های ترکیبی تک‌کپی، منفی‌های کاذب تأثیر بیشتری بر تعیین صحیح الگوها دارند
[ترجمه ترگمان]در مقابل فیلتر کردن داده های hybridisation، نقاط منفی کاذب تاثیر بیشتری بر تعیین درست الگوها دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An algorithm for ordering ideal hybridisation data.
[ترجمه گوگل]الگوریتمی برای سفارش داده های ترکیبی ایده آل
[ترجمه ترگمان]الگوریتمی برای نظم دادن به داده های hybridisation ایده آل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both products required Southern hybridisation and probing for detection.
[ترجمه گوگل]هر دو محصول برای تشخیص نیاز به هیبریداسیون جنوبی و کاوش دارند
[ترجمه ترگمان]هر دو محصول به hybridisation جنوبی نیاز داشتند و کاوش برای شناسایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hybridisation of the cosmid library representing a 4 fold coverage of human chromosome 21 with the exon-enriched probe.
[ترجمه گوگل]هیبریداسیون کتابخانه کیهانی که پوشش 4 برابری کروموزوم 21 انسانی را با کاوشگر غنی شده با اگزون نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]کتابخانه the یک پوشش ۴ برابر از کروموزوم انسان ۲۱ را با پروب exon - غنی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Further studies on the hybridisation of the organisms ribosomal RNA with probes from Campylobacter organisms confirmed this classification.
[ترجمه گوگل]مطالعات بیشتر در مورد هیبریداسیون ارگانیسم های ریبوزومی با پروب های موجودات کمپیلوباکتر این طبقه بندی را تایید کرد
[ترجمه ترگمان]مطالعات بیشتر در مورد the، RNA ریبوزومی، با probes از ارگانیسم های Campylobacter، این طبقه بندی را تایید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If hybridisation works out, oyster farming could follow the same path as salmon farming, and turn a delicacy for the wealthy into the food of the masses.
[ترجمه گوگل]اگر هیبریدیزاسیون به نتیجه برسد، پرورش صدف می تواند همان مسیر پرورش ماهی قزل آلا را دنبال کند و یک غذای لذیذ برای ثروتمندان را به غذای توده ها تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]اگر hybridisation کار کند، پرورش صدف می تواند همان مسیر پرورش ماهی سالمون را دنبال کند و برای ثروتمندان به غذای توده های مردم توجه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A cheaper alternative to storage is hybridisation.
[ترجمه گوگل]یک جایگزین ارزان‌تر برای ذخیره‌سازی، هیبریدیزاسیون است
[ترجمه ترگمان]یک جایگزین ارزان تر برای ذخیره سازی hybridisation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through selection, hybridisation and GM you can create new varieties that are dangerous and life-threatening, or you can create varieties that are better and safer to eat.
[ترجمه گوگل]از طریق انتخاب، هیبریداسیون و GM می توانید انواع جدیدی ایجاد کنید که خطرناک و تهدید کننده زندگی هستند، یا می توانید انواعی ایجاد کنید که برای خوردن بهتر و ایمن تر هستند
[ترجمه ترگمان]از طریق انتخاب، hybridisation و GM می توانید انواع جدیدی خلق کنید که خطرناک و خطرناک هستند و یا می توانید انواع مختلفی را ایجاد کنید که بهتر و ایمن تر برای خوردن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The technique, called polar body array comparative genomic hybridisation, is the first that can check all of an egg's chromosomes to see if any are missing or duplicated.
[ترجمه گوگل]این تکنیک که هیبریدیزاسیون ژنومی مقایسه ای آرایه بدن قطبی نام دارد، اولین تکنیکی است که می تواند تمام کروموزوم های تخمک را بررسی کند تا ببیند آیا کروموزوم هایی از بین رفته یا تکراری هستند
[ترجمه ترگمان]این تکنیک، که به نام آرایه بازتابی بدن قطبی نامیده می شود، اولین بار است که می تواند تمام کروموزوم های تخم را بررسی کند تا ببیند آیا آن ها ناپدید یا تکراری هستند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Castro seems to suggest that Chinese, or even Asian, culture eventually becomes a birthplace of new "hybridisation. "
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد کاسترو پیشنهاد می‌کند که فرهنگ چینی یا حتی آسیایی در نهایت به زادگاه «دورگ‌سازی» جدید تبدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]کاسترو به نظر می رسد که نشان می دهد که چین، یا حتی کشورهای آسیایی، در نهایت به زادگاه \"hybridisation\" تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crossing of two animals or plants from different breeds or species, crossbreeding, interbreeding (also hybridization)

پیشنهاد کاربران

بپرس