1. When we enter Hussy Sound I follow my fellow passengers down the stairs to the cabin below.
[ترجمه گوگل]وقتی وارد Hussy Sound میشویم، همسفرانم را از پلهها پایین میآورم و به کابین زیر میروم
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد می شویم، مسافران را از پله ها پایین می آورم و به کابین طبقه پایین می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She's a shameless hussy.
3. Or as if saying, the hussy, Look at my ample - too ample - bosom, Alice thought.
[ترجمه گوگل]آلیس فکر کرد، یا انگار میگوید هوسی، به سینهام نگاه کن
[ترجمه ترگمان]یا مثل این که بگویم، آن زن هرزه، به سینه های بزرگ من نگاه کن، آلیس فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You take that hussy out of here, or you go through that door and don't come back.
[ترجمه گوگل]آن هوسی را از اینجا بیرون می آوری، یا از آن در می گذری و بر نمی گردی
[ترجمه ترگمان]تو اون دختره رو از اینجا ببر بیرون، یا از اون در برو بیرون و دیگه برنگرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You impudent hussy, and get on with your work!
[ترجمه گوگل]ای گستاخانه، و به کار خود ادامه بده!
[ترجمه ترگمان]ای گستاخ گستاخ، به کارت ادامه بده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pierrette: Which I regret, you hussy.
7. Can you support the Expence of a Husband Hussy, in Gaming, Drinking and Whoring?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید از مخارج یک شوهر در بازی، شراب خواری و فاحشه حمایت کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید از the یک شوهر hussy، در بازی هاکی، نوشیدن و whoring حمایت کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What would a teenage hussy want with this place, anyway?
[ترجمه گوگل]به هر حال یک پسر نوجوان با این مکان چه می خواهد؟
[ترجمه ترگمان]به هر حال یه دختر نوجوون با این خونه چی می خواد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You hussy, how can you talk in that way?
[ترجمه گوگل]عزیزم چطور میتونی اینطوری حرف بزنی؟
[ترجمه ترگمان]ای گستاخ، چطور می تونی این جوری حرف بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. 'she thinks I'm a hussy, " thought Scarlett.
[ترجمه گوگل]اسکارلت فکر کرد: «او فکر میکند که من یک بداخلاق هستم
[ترجمه ترگمان]اسکارلت باخود گفت: اون فکر می کنه من یه hussy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She is a brazen hussy.
12. You're a shameless hussy.
13. Henry must be crazy nuts to come in my place with a hussy like that.
[ترجمه گوگل]هانری باید دیوونه باشه که جای من بیاد با همچین هوسی
[ترجمه ترگمان]هنری حتما دیوونه شده که با یه زن هرزه بیاد خونه من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was nice, Emily decided, too nice by far for a hussy like Sarah.
[ترجمه گوگل]امیلی به این نتیجه رسید که او خوب بود
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خوب بود، \"امیلی\" تصمیم گرفت با یه هرزه مثل \"سارا\" خیلی خوب باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید