hussy

/ˈhəsi//ˈhʌsi/

معنی: دختر گستاخ، دختر جسور
معانی دیگر: (مزاح آمیز یا تحقیر آمیز) سلیطه، لجاره، لوند، دختر پررو، دختر بی حیا، دختر گستاخ و حاضر جواب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: hussies
(1) تعریف: an immoral or lewd woman.
مشابه: tramp

(2) تعریف: an impudent or mischievous young woman.

جمله های نمونه

1. When we enter Hussy Sound I follow my fellow passengers down the stairs to the cabin below.
[ترجمه گوگل]وقتی وارد Hussy Sound می‌شویم، همسفرانم را از پله‌ها پایین می‌آورم و به کابین زیر می‌روم
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد می شویم، مسافران را از پله ها پایین می آورم و به کابین طبقه پایین می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's a shameless hussy.
[ترجمه گوگل]او یک هوسی بی شرم است
[ترجمه ترگمان]دخترک بی شرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or as if saying, the hussy, Look at my ample - too ample - bosom, Alice thought.
[ترجمه گوگل]آلیس فکر کرد، یا انگار می‌گوید هوسی، به سینه‌ام نگاه کن
[ترجمه ترگمان]یا مثل این که بگویم، آن زن هرزه، به سینه های بزرگ من نگاه کن، آلیس فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You take that hussy out of here, or you go through that door and don't come back.
[ترجمه گوگل]آن هوسی را از اینجا بیرون می آوری، یا از آن در می گذری و بر نمی گردی
[ترجمه ترگمان]تو اون دختره رو از اینجا ببر بیرون، یا از اون در برو بیرون و دیگه برنگرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You impudent hussy, and get on with your work!
[ترجمه گوگل]ای گستاخانه، و به کار خود ادامه بده!
[ترجمه ترگمان]ای گستاخ گستاخ، به کارت ادامه بده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pierrette: Which I regret, you hussy.
[ترجمه گوگل]پیرت: که من پشیمانم، عزیزم
[ترجمه ترگمان] که من پشیمونم، ای گستاخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can you support the Expence of a Husband Hussy, in Gaming, Drinking and Whoring?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید از مخارج یک شوهر در بازی، شراب خواری و فاحشه حمایت کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید از the یک شوهر hussy، در بازی هاکی، نوشیدن و whoring حمایت کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What would a teenage hussy want with this place, anyway?
[ترجمه گوگل]به هر حال یک پسر نوجوان با این مکان چه می خواهد؟
[ترجمه ترگمان]به هر حال یه دختر نوجوون با این خونه چی می خواد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You hussy, how can you talk in that way?
[ترجمه گوگل]عزیزم چطور میتونی اینطوری حرف بزنی؟
[ترجمه ترگمان]ای گستاخ، چطور می تونی این جوری حرف بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. 'she thinks I'm a hussy, " thought Scarlett.
[ترجمه گوگل]اسکارلت فکر کرد: «او فکر می‌کند که من یک بداخلاق هستم
[ترجمه ترگمان]اسکارلت باخود گفت: اون فکر می کنه من یه hussy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She is a brazen hussy.
[ترجمه گوگل]او یک بداخلاق وقیح است
[ترجمه ترگمان] اون یه گستاخ گستاخ - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You're a shameless hussy.
[ترجمه گوگل]تو یه آدم بی شرم هستی
[ترجمه ترگمان]تو یک دخترک بی شرم و بی شرمی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Henry must be crazy nuts to come in my place with a hussy like that.
[ترجمه گوگل]هانری باید دیوونه باشه که جای من بیاد با همچین هوسی
[ترجمه ترگمان]هنری حتما دیوونه شده که با یه زن هرزه بیاد خونه من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was nice, Emily decided, too nice by far for a hussy like Sarah.
[ترجمه گوگل]امیلی به این نتیجه رسید که او خوب بود
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خوب بود، \"امیلی\" تصمیم گرفت با یه هرزه مثل \"سارا\" خیلی خوب باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دختر گستاخ (اسم)
minx, hoyden, hussy

دختر جسور (اسم)
hussy

انگلیسی به انگلیسی

• immoral woman; impudent young girl
if you refer to a girl or woman as a hussy, you think that her behaviour is immoral, especially in a sexual way; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe a woman who is considered to be sexually promiscuous or morally loose. It is often used in a judgmental or derogatory manner.
زنی که از نظر جنسی بی بند و بار یا از نظر اخلاقی بی مبالات در نظر گرفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

این اغلب به شیوه ای پیشداورانه یا تحقیر آمیز استفاده می شود.
مثال؛
She’s such a hussy, always sleeping around.
In a discussion about double standards, a person might argue, “Labeling women as hussies for their sexual choices is unfair and sexist. ”
Another might caution against using the term, saying, “Using derogatory language like ‘hussy’ contributes to slut - shaming and harms women. ”

دختر جسور، دختر گستاخ
کلمه "hussy" یک اصطلاح قدیمی است و معمولاً به معنای "زن نامرتبط" یا "زنی که به نظر جلف هست " به کار می رود. این کلمه ممکن است برخی اوقات به معنای "زن زیادی راحت یا زنی با اخلاق کم" نیز به کار برده شود.

بپرس