Hurry up:با تاکید بیشتر
Hurry on:نوعی از سریع بودن/ عجله داشتن که بینش وقفه ایجاد نکنی
Hurry on backبی وقفه سریع برگرد
البته یک فریزال ورب هم میتونه باشه به این معنا که:
بدون اینکه به کسی دیگر فرصت داده بشه حرفی بزنه، شخصی همینطور به صحبت کردن ادامه بده.
مثال:
She hurried on before he could interrupt her
... [مشاهده متن کامل]
معنای مثال:
قبل از اینکه آن مرد بتواند حرف آن زن را قطع کند، آن زن به صحبت کردن ادامه داد.
بدون اینکه به کسی دیگر فرصت داده بشه حرفی بزنه، شخصی همینطور به صحبت کردن ادامه بده.
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
معنای مثال:
قبل از اینکه آن مرد بتواند حرف آن زن را قطع کند، آن زن به صحبت کردن ادامه داد.
به تعجیل انداختن
عجله کردن