1. we still have to clear many hurdles
ما هنوز بایستی مشکلات زیادی را از جلوی راه خود برداریم.
2. She cleared the first few hurdles easily.
[ترجمه گوگل]او چند مانع اول را به راحتی برطرف کرد
[ترجمه ترگمان]او اولین موانع را به راحتی از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او اولین موانع را به راحتی از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There are still a few technical problems/obstacles/hurdles to be surmounted before the product can be put on sale to the public.
[ترجمه گوگل]هنوز چند مشکل فنی/موانع/موانع وجود دارد که باید قبل از عرضه محصول به عموم مردم برطرف شوند
[ترجمه ترگمان]هنوز چند مشکل فنی وجود دارد \/ موانع \/ موانعی بر سر راه قرار گرفتن قبل از اینکه محصول بتواند بر روی فروش به عموم گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنوز چند مشکل فنی وجود دارد \/ موانع \/ موانعی بر سر راه قرار گرفتن قبل از اینکه محصول بتواند بر روی فروش به عموم گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Davis won the 400m. hurdles in a new Olympic time of 4 sec.
[ترجمه گوگل]دیویس برنده 400 متر شد با موانع در زمان جدید المپیک 4 ثانیه
[ترجمه ترگمان]دیویس ۴۰۰ متر را برد موانعی در زمان جدید المپیک ۴ ثانیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیویس ۴۰۰ متر را برد موانعی در زمان جدید المپیک ۴ ثانیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In starting a new company, many hurdles must be crossed.
[ترجمه گوگل]در راه اندازی یک شرکت جدید، باید از بسیاری از موانع عبور کرد
[ترجمه ترگمان]در آغاز یک شرکت جدید، موانع بسیاری باید طی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آغاز یک شرکت جدید، موانع بسیاری باید طی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The final hurdles have been removed.
[ترجمه گوگل]آخرین موانع برداشته شده است
[ترجمه ترگمان]موانع نهایی حذف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موانع نهایی حذف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But once these hurdles are overcome, women soon stop harking back to their village background and comparing everything with it.
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که این موانع برطرف شد، زنان به زودی به پیشینه روستای خود و مقایسه همه چیز با آن دست نمیکشند
[ترجمه ترگمان]اما پس از غلبه بر این موانع، زنان به زودی harking را به پیشینه روستایی خود متوقف کرده و همه چیز را با آن مقایسه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما پس از غلبه بر این موانع، زنان به زودی harking را به پیشینه روستایی خود متوقف کرده و همه چیز را با آن مقایسه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Women face a lot of legal hurdles trying to prove sexual harassment.
[ترجمه گوگل]زنان در تلاش برای اثبات آزار جنسی با موانع قانونی زیادی روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]زنان در تلاش برای اثبات آزار و اذیت جنسی با موانعی قانونی مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان در تلاش برای اثبات آزار و اذیت جنسی با موانعی قانونی مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. By now, though, most of the technical hurdles have been overcome.
[ترجمه گوگل]با این حال، تا کنون، اکثر موانع فنی برطرف شده است
[ترجمه ترگمان]با این وجود، در حال حاضر، اکثر موانع فنی بر روی این موانع غلبه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این وجود، در حال حاضر، اکثر موانع فنی بر روی این موانع غلبه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Of course, large hurdles remain before asthma sufferers can breathe easier.
[ترجمه گوگل]البته قبل از اینکه مبتلایان به آسم بتوانند راحت تر نفس بکشند، موانع بزرگی باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]البته، موانع بزرگی پیش از این که مبتلایان به آسم می توانند راحت تر نفس بکشند، باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته، موانع بزرگی پیش از این که مبتلایان به آسم می توانند راحت تر نفس بکشند، باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The transaction also must clear certain regulatory hurdles.
[ترجمه گوگل]معامله همچنین باید موانع نظارتی خاصی را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]این معامله همچنین باید موانع نظارتی خاص را روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این معامله همچنین باید موانع نظارتی خاص را روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This is one of two major hurdles the Cougars must overcome if they want to reach their first Rose Bowl since 193
[ترجمه گوگل]این یکی از دو مانع بزرگی است که کوگارها برای رسیدن به اولین رز باول خود از سال 193 باید بر آن غلبه کنند
[ترجمه ترگمان]این یکی از دو مانع اصلی است که Cougars باید بر آن غلبه کنند اگر آن ها می خواهند به اولین مسابقه رز خود از ۱۹۳ به بعد برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یکی از دو مانع اصلی است که Cougars باید بر آن غلبه کنند اگر آن ها می خواهند به اولین مسابقه رز خود از ۱۹۳ به بعد برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What then were the hurdles facing a young man aspiring to a scholarly career in the early sixteenth century?
[ترجمه گوگل]پس موانع پیش روی مرد جوانی که در اوایل قرن شانزدهم مشتاق شغلی علمی بود، چه بود؟
[ترجمه ترگمان]پس موانعی که در آن زمان بر سر یک مرد جوان قرار داشت که به حرفه پژوهشی در اوایل قرن شانزدهم علاقه داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس موانعی که در آن زمان بر سر یک مرد جوان قرار داشت که به حرفه پژوهشی در اوایل قرن شانزدهم علاقه داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But the administration faces two high hurdles in efforts to get the treaty ratified.
[ترجمه گوگل]اما دولت در تلاش برای تصویب این معاهده با دو مانع روبروست
[ترجمه ترگمان]اما دولت در تلاش برای دستیابی به این معاهده با دو مانع مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما دولت در تلاش برای دستیابی به این معاهده با دو مانع مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید