huntington

جمله های نمونه

1. Huntington Beach officials also shifted to a two-year budget, which makes long-term planning easier, Uberuaga said.
[ترجمه گوگل]Uberuaga گفت که مقامات هانتینگتون بیچ همچنین به بودجه دو ساله تغییر جهت داده اند که برنامه ریزی بلند مدت را آسان تر می کند
[ترجمه ترگمان]Uberuaga گفت که مقامات ساحل هانتینگتون همچنین به یک بودجه دو ساله منتقل شده اند که برنامه ریزی بلند مدت را آسان تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mr Huntington, 50, works for a local hotel and is the opposition leader for Sedgefield Council.
[ترجمه گوگل]آقای هانتینگتون 50 ساله برای یک هتل محلی کار می کند و رهبر مخالفان شورای Sedgefield است
[ترجمه ترگمان]آقای هانتینگتون ۵۰ ساله برای یک هتل محلی کار می کند و رهبر مخالفان شورای Sedgefield است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Right from Huntington Beach, if you catch the drift.
[ترجمه گوگل]درست از ساحل هانتینگتون، اگر دریفت را بگیرید
[ترجمه ترگمان]درست از ساحل هانتینگتون، اگر شما the را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Huntington Beach and Concord where he worked previously, Uberuaga said there were cultural diversity training programs for city workers.
[ترجمه گوگل]اوبرواگا در هانتینگتون بیچ و کنکورد که قبلاً در آنجا کار می کرد، گفت که برنامه های آموزشی تنوع فرهنگی برای کارگران شهری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در هانتینگتون بیچ و کنکورد جایی که قبلا کار می کرد، Uberuaga گفت که برنامه های آموزشی گوناگونی برای کارگران شهری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But Golding said she would work with Huntington Beach officials to ease his transition.
[ترجمه گوگل]اما گلدینگ گفت که با مقامات هانتینگتون بیچ برای تسهیل انتقال او همکاری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اما گلدینگ گفت که او با مقامات ساحل هانتینگتون کار خواهد کرد تا گذار او را تسهیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nine council members serve part time in Huntington Beach, sharing a clerical staff of three.
[ترجمه گوگل]نه عضو شورا به صورت پاره وقت در هانتینگتون بیچ خدمت می کنند و دارای سه کارمند اداری هستند
[ترجمه ترگمان]نه نفر از اعضای شورا مدتی در ساحل هانتینگتون خدمت می کنند و کارکنان دفتری سه نفر را به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Huntington Beach mayor is chosen by council members from among themselves by seniority.
[ترجمه گوگل]شهردار هانتینگتون بیچ توسط اعضای شورا از بین خودشان بر اساس ارشدیت انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]شهردار ساحل هانتینگتون از سوی اعضای شورا از میان خود به عنوان ارشدیت انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mrs. van der Luyden's portrait by Huntington (in black velvet and Venetian point) faced that of her lovely ancestress.
[ترجمه گوگل]پرتره خانم ون در لویدن توسط هانتینگتون (به رنگ مخملی مشکی و نقطه ای ونیزی) با جد دوست داشتنی اش روبرو شد
[ترجمه ترگمان]تصویر خانم وان در هانتینگتون (در مخمل سیاه و نقطه ونیز)با چهره دوست داشتنی اش رو به رو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It belonged to my roommate, Tom Campbell Huntington, Long Island.
[ترجمه گوگل]متعلق به هم اتاقی من، تام کمبل هانتینگتون، لانگ آیلند بود
[ترجمه ترگمان]، اون متعلق به هم اتاقی من بود \" تام \"کمبل\"، \" لانگ آیلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Huntington, Samuel. The Clash of Civilization and the Remaking of WorldOrder, Beijing: Xinhua Press, 200
[ترجمه گوگل]هانتینگتون، ساموئل برخورد تمدن و بازسازی نظم جهانی، پکن: مطبوعات شین هوا، 200
[ترجمه ترگمان]هانتینگتون، ساموئل برخورد تمدن و the of، پکن: پرس Xinhua ۲۰۰، ۲۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Samuel Huntington thought that all this was bunk.
[ترجمه گوگل]ساموئل هانتینگتون فکر می کرد که همه اینها دو طبقه است
[ترجمه ترگمان]ساموئل هانتینگتون \"فکر می کرد که همه اینا تخت بوده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Huntington Library and Botanic Gardens, Pasadena, California.
[ترجمه گوگل]کتابخانه هانتینگتون و باغ های گیاه شناسی، پاسادنا، کالیفرنیا
[ترجمه ترگمان]کتابخانه هانتینگتون و Botanic Gardens، پاسادنا، کالیفرنیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To paraphrase the late political scientist Samuel Huntington: Economic growth and industrialization usually lead to the creation of a middle class.
[ترجمه گوگل]به تعبیر ساموئل هانتینگتون، دانشمند علوم سیاسی فقید: رشد اقتصادی و صنعتی شدن معمولاً منجر به ایجاد طبقه متوسط ​​می شود
[ترجمه ترگمان]برای تفسیر دانشمند علوم سیاسی مرحوم ساموئل هانتینگتون: رشد اقتصادی و صنعتی شدن معمولا منجر به ایجاد یک طبقه متوسط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I knew Huntington from my final year in graduate school at Harvard, when he had just returned from service in the Carter administration to the Government Department.
[ترجمه گوگل]من هانتینگتون را از سال آخر تحصیلاتم در دانشگاه هاروارد می شناختم، زمانی که او به تازگی از خدمت در دولت کارتر به وزارت دولت بازگشته بود
[ترجمه ترگمان]من Huntington را از آخرین سال تحصیلی در دانشگاه هاروارد می شناسم، زمانی که او تازه از خدمت در اداره کارتر به اداره دولتی برگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Political philosophers from Aristotle to Samuel Huntington have noted that economic development and an expanding middle class can provide more fertile ground for democracy.
[ترجمه گوگل]فیلسوفان سیاسی از ارسطو تا ساموئل هانتینگتون خاطرنشان کرده‌اند که توسعه اقتصادی و رشد طبقه متوسط ​​می‌تواند زمینه‌های حاصلخیزتری برای دموکراسی فراهم کند
[ترجمه ترگمان]فیلسوفان سیاسی از ارسطو به سامویل هانتینگتون اشاره کرده اند که توسعه اقتصادی و یک طبقه متوسط رو به گسترش می تواند زمینه fertile برای دموکراسی فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; name of several cities in different states of the united states

پیشنهاد کاربران

بپرس