hunting ground

/ˈhəntɪŋˈɡraʊnd//ˈhʌntɪŋɡraʊnd/

معنی: شکارگاه
معانی دیگر: نخجیرگاه

جمله های نمونه

1. Other people's weddings are the perfect hunting ground for ideas.
[ترجمه گوگل]عروسی افراد دیگر محل شکار ایده آل است
[ترجمه ترگمان]ازدواج های دیگر افراد، زمین شکار کامل برای ایده ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These fields served as a hunting ground for the local people.
[ترجمه گوگل]این مزارع به عنوان شکارگاه مردم محلی بوده است
[ترجمه ترگمان]این زمینه ها به عنوان محل شکار برای مردم محلی عمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These waters are a hunting ground for sharks.
[ترجمه گوگل]این آب ها محل شکار کوسه ها هستند
[ترجمه ترگمان]این آب ها جای شکار کوسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Crowded markets are a happy hunting ground for pickpockets.
[ترجمه گوگل]بازارهای شلوغ، شکارگاه شادی برای جیب برها هستند
[ترجمه ترگمان]بازارهای درحالظهور یک زمینه شکار شاد برای pickpockets هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Sunday antique market is a happy hunting ground for collectors.
[ترجمه گوگل]یکشنبه بازار عتیقه یک شکارگاه شاد برای کلکسیونرها است
[ترجمه ترگمان]بازار باستانی یکشنبه یک زمین شکار شاد برای مجموعه داران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Madeira used to be a happy hunting ground for antique collectors.
[ترجمه گوگل]مادیرا قبلا یک شکارگاه شاد برای کلکسیونرهای عتیقه بود
[ترجمه ترگمان]مادی Madeira برای جمع آوری مجموعه داران عتیقه، یک زمین شکار شاد محسوب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scandinavia was a happy hunting ground for him and he did the same for Nicolai Gedda.
[ترجمه گوگل]اسکاندیناوی برای او یک شکارگاه خوشحال کننده بود و او همین کار را برای نیکولای گدا انجام داد
[ترجمه ترگمان]بر استی که او برای نیکلای زمین شکار خوبی بود و برای نیکلا Gedda نیز همین کار را می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is also the fertile hunting ground of health.
[ترجمه گوگل]همچنین شکارگاه حاصلخیز سلامتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین زمینه fertile برای شکار نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And here is a beaver, indicating a beaver hunting ground.
[ترجمه گوگل]و اینجا یک بیور است که نشان دهنده شکار بیور است
[ترجمه ترگمان]و این سگ آبی است که زمین شکار سگ آبی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The edges of the road are an ideal hunting ground for recyclable bottles and cans.
[ترجمه گوگل]لبه های جاده یک شکار ایده آل برای بطری ها و قوطی های قابل بازیافت است
[ترجمه ترگمان]لبه های جاده یک زمین شکاری ایده آل برای بطری ها و قوطی های قابل بازیافت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The crowded sales floors are a happy hunting ground for pickpockets.
[ترجمه گوگل]طبقات شلوغ فروش، شکارگاه شادی برای جیب برها است
[ترجمه ترگمان]طبقات پایین فروش، زمین شکار خوبی برای pickpockets هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kang Longsi the hunting ground is half moist upland meadow climatic region.
[ترجمه گوگل]Kang Longsi شکارگاه نیمه مرطوب مرتع مرتع منطقه آب و هوایی است
[ترجمه ترگمان]کانگ Longsi زمین شکار نیمه مرطوب کوهستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because the hunting ground here has Tibetan Buddhism temple Kang Longsi acquire fame.
[ترجمه گوگل]از آنجا که محل شکار اینجا معبد بودایی تبتی Kang Longsi به دست آوردن شهرت
[ترجمه ترگمان]از آنجا که زمین شکار در اینجا معبد بودایی تبت، کانگ Longsi برای کسب شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To critics, The Unicorn is a happy hunting ground for meanings within meanings.
[ترجمه گوگل]برای منتقدان، اسب شاخدار یک شکارگاه شاد برای معانی درون معانی است
[ترجمه ترگمان]برای منتقدان، اسب تک شاخ یک زمین شکار شاد برای معانی در معانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکارگاه (اسم)
preserve, hunting ground

انگلیسی به انگلیسی

• a hunting ground is a place where people who have a particular interest are likely to find something that they are looking for.

پیشنهاد کاربران

پاتُق
a place where you can find a lot of what you are looking for
مکانی که می توانید بسیاری از چیزهایی را که به دنبال آن هستید بیابید
Flea markets are happy hunting grounds for people looking for antiques.
...
[مشاهده متن کامل]

The internet has become a hunting ground for cybercriminals looking to steal personal information.
The dating app has become a hunting ground for singles looking for love.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/hunting-ground
بهشت کسی بودن ، به طور مثال مارکت جورج بهشت عتیقه دوستان است ( یعنی در این مارکت هر مدل عتیقه ای که دوست دارند پیدا میکنند )
If you say that a place is a good hunting ground for something, you mean that people who have a particular interest are likely to find something that they want there.
جای خوبی برای . . . است
منطقه/محل شکار

بپرس