1. Our hunting dogs are questing for small wild animals in the woods.
[ترجمه گوگل]سگ های شکار ما در جنگل به دنبال حیوانات کوچک وحشی هستند
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری ما به دنبال حیواناتی وحشی در جنگل می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری ما به دنبال حیواناتی وحشی در جنگل می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Greyhounds were originally bred as hunting dogs.
[ترجمه گوگل]سگ های تازی در ابتدا به عنوان سگ های شکاری پرورش داده می شدند
[ترجمه ترگمان]greyhounds در اصل مثل سگ های شکاری پرورش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]greyhounds در اصل مثل سگ های شکاری پرورش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A good hunting dog is alert to every sound and movement around.
[ترجمه گوگل]یک سگ شکاری خوب نسبت به هر صدا و حرکتی در اطراف هوشیار است
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری خوب به هر صدا و هر حرکت در اطراف خود هشدار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری خوب به هر صدا و هر حرکت در اطراف خود هشدار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The hunting dog lolled its tongue out.
[ترجمه گوگل]سگ شکاری زبانش را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری زبانش را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری زبانش را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The hunting dog put up some partridges.
[ترجمه گوگل]سگ شکاری چند کبک گذاشت
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری کبک شکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری کبک شکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. African hunting dogs will tear at the flesh of their victim until it is weak.
[ترجمه گوگل]سگ های شکار آفریقایی گوشت قربانی خود را تا زمانی که ضعیف شود پاره می کنند
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری آفریقایی در گوشت قربانی کشته خواهند شد تا اینکه ضعیف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری آفریقایی در گوشت قربانی کشته خواهند شد تا اینکه ضعیف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hunting dogs belong in the country, not in the city.
[ترجمه گوگل]سگ های شکار متعلق به کشور هستند نه در شهر
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری به کشور تعلق دارند، نه در شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری به کشور تعلق دارند، نه در شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The wounded wolf rounded on the hunting dogs and fought to the death.
[ترجمه گوگل]گرگ زخمی روی سگهای شکاری حلقه زد و تا سر حد مرگ جنگید
[ترجمه ترگمان]گرگ مجروح روی سگ های شکاری گرد شد و با مرگ مبارزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرگ مجروح روی سگ های شکاری گرد شد و با مرگ مبارزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The African wild dog, also called Cape hunting dog or painted dog, typically roams the open plains and sparse woodlands of sub-Saharan Africa.
[ترجمه گوگل]سگ وحشی آفریقایی که به آن سگ شکار کیپ یا سگ نقاشی نیز میگویند، معمولاً در دشتهای باز و جنگلهای پراکنده جنوب صحرای آفریقا پرسه میزند
[ترجمه ترگمان]این سگ وحشی آفریقایی به عنوان سگ شکاری و یا سگ نقاشی شده، به طور معمول از دشت های آزاد و جنگل های پراکنده آفریقای جنوب صحرای آفریقا عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سگ وحشی آفریقایی به عنوان سگ شکاری و یا سگ نقاشی شده، به طور معمول از دشت های آزاد و جنگل های پراکنده آفریقای جنوب صحرای آفریقا عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A swift, slender, medium-sized hunting dog, bred primarily in the Balearic Islands and having a short, solid, or spotted red and white or tawny coat.
[ترجمه گوگل]سگ شکاری سریع، لاغر و با جثه متوسط، که عمدتاً در جزایر بالئاریک پرورش یافته و دارای پوششی کوتاه، جامد یا خالدار قرمز و سفید یا برنزه است
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری سریع، باریک و متوسط که در درجه اول در جزایر Balearic پرورش یافته و دارای یک کت کوتاه، جامد یا خال سیاه یا تیره رنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری سریع، باریک و متوسط که در درجه اول در جزایر Balearic پرورش یافته و دارای یک کت کوتاه، جامد یا خال سیاه یا تیره رنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A medium-sized hunting dog of a breed originating in Scotland, and having a silky black-and-tan coat.
[ترجمه گوگل]یک سگ شکاری با جثه متوسط از نژادی که منشا آن اسکاتلند است و دارای پوششی ابریشمی سیاه و خرمایی است
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری با اندازه متوسط از اسکاتلند (که از اسکاتلند نشات می گیرد)و داشتن یک کت پشمی سیاه و برنزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری با اندازه متوسط از اسکاتلند (که از اسکاتلند نشات می گیرد)و داشتن یک کت پشمی سیاه و برنزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A hunting dog rushed, smelled a while on his body and went away.
[ترجمه گوگل]یک سگ شکاری هجوم آورد، کمی روی بدنش بو کرد و رفت
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری هجوم آورد و بوی عطر بدنش را استشمام کرد و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری هجوم آورد و بوی عطر بدنش را استشمام کرد و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Primarily a hunting dog, he should be shown in hard working condition.
[ترجمه گوگل]در درجه اول یک سگ شکار است، او باید در شرایط سخت کار نشان داده شود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک سگ شکاری باید در شرایط سخت کار نشان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک سگ شکاری باید در شرایط سخت کار نشان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The hunting dog scented a fox in the hole and opened up.
[ترجمه گوگل]سگ شکاری در سوراخ روباه را بو کرد و در را باز کرد
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری روباه را از سوراخ بیرون کشید و در را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری روباه را از سوراخ بیرون کشید و در را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hungarian hunting dog resembling the Weimaraner but having a rich deep red coat.
[ترجمه گوگل]سگ شکاری مجارستانی که شبیه ویمارنر است اما دارای کت قرمز پررنگی است
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری مجارستانی که شبیه the هستند اما کت قرمز بلندی به تن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری مجارستانی که شبیه the هستند اما کت قرمز بلندی به تن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید