🔹 معادل فارسی
- شکار جانوران وحشی
- شکار صید ( برای غذا )
- شکار حیوانات شکاری
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( باستان شناسی – اصلی ) :** به معنای شکار حیوانات وحشی برای تأمین غذا، پوست یا ابزار.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *Archaeological sites show they hunted game and survived dramatic Ice Age conditions. *
محوطه های باستانی نشان می دهند که آن ها **جانوران وحشی را شکار می کردند** و در شرایط سخت عصر یخبندان زنده می ماندند.
2. ** ( زیست شناسی – کاربردی ) :** *game* در انگلیسی به حیوانات وحشی قابل شکار ( مثل گوزن، خرگوش، پرندگان شکاری ) گفته می شود.
مثال: *They hunted game such as deer and bison. *
آن ها حیواناتی مانند **گوزن و بیزون** را شکار می کردند.
3. ** ( فرهنگی – عمومی ) :** در زبان روزمره، *game* می تواند به معنای �صید� یا �شکار� باشد، نه بازی.
- - -
🔹 مترادف ها
hunt wild animals – pursue prey – catch game
- شکار جانوران وحشی
- شکار صید ( برای غذا )
- شکار حیوانات شکاری
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( باستان شناسی – اصلی ) :** به معنای شکار حیوانات وحشی برای تأمین غذا، پوست یا ابزار.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *Archaeological sites show they hunted game and survived dramatic Ice Age conditions. *
محوطه های باستانی نشان می دهند که آن ها **جانوران وحشی را شکار می کردند** و در شرایط سخت عصر یخبندان زنده می ماندند.
2. ** ( زیست شناسی – کاربردی ) :** *game* در انگلیسی به حیوانات وحشی قابل شکار ( مثل گوزن، خرگوش، پرندگان شکاری ) گفته می شود.
مثال: *They hunted game such as deer and bison. *
آن ها حیواناتی مانند **گوزن و بیزون** را شکار می کردند.
3. ** ( فرهنگی – عمومی ) :** در زبان روزمره، *game* می تواند به معنای �صید� یا �شکار� باشد، نه بازی.
- - -
🔹 مترادف ها