hunt for

جمله های نمونه

1. The hunt for the injured climber continued throughout the night.
[ترجمه فریمان] جستجوی کوهنورد آسیب دیده در طول شب ادامه داشت
|
[ترجمه گوگل]شکار کوهنورد مجروح در طول شب ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]شکار کوهنورد آسیب دیده در طول شب ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The police are on the hunt for further clues.
[ترجمه گوگل]پلیس در جستجوی سرنخ های بیشتر است
[ترجمه ترگمان]پلیس به دنبال نشانه های بیشتر در حال شکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many sacrificed their weekend to join the hunt for the missing girl.
[ترجمه گوگل]بسیاری آخر هفته خود را فدا کردند تا به شکار دختر گم شده بپیوندند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها آخر هفته خود را قربانی کردند تا به شکار دختر گم شده بپیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The couple had helped in the hunt for the toddlers.
[ترجمه گوگل]این زوج در شکار کودکان نوپا کمک کرده بودند
[ترجمه ترگمان]این زوج در شکار کودکان نوپا کمک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Police launched a nationwide hunt for the woman, amid fears for her safety.
[ترجمه گوگل]پلیس به دلیل نگرانی از امنیت این زن، یک شکار سراسری را برای یافتن این زن آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس در میان ترس از امنیت خود یک شکار سراسری را برای این زن آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our hunt for a cheaper but larger house is at last at an end.
[ترجمه گوگل]شکار ما برای یک خانه ارزانتر اما بزرگتر بالاخره به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]شکار ما برای یک خانه ارزان تر است، اما سرانجام به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hundreds have joined a police hunt for the missing teenager.
[ترجمه گوگل]صدها نفر به تعقیب پلیس برای یافتن نوجوان گمشده پیوستند
[ترجمه ترگمان]صدها نفر برای یک نوجوان گم شده به شکار پلیس پیوسته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm on the hunt for lodgings.
[ترجمه گوگل]من در جستجوی اقامتگاه هستم
[ترجمه ترگمان]من در جستجوی مسکن هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I had a good hunt for that key.
[ترجمه گوگل]من به دنبال آن کلید بودم
[ترجمه ترگمان]من شکار خوبی برای اون کلید داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Despite a nationwide hunt for the kidnap gang, not a trace of them was found.
[ترجمه گوگل]با وجود شکار سراسری برای باند آدم ربایی، اثری از آنها یافت نشد
[ترجمه ترگمان]علی رغم یک شکار در سراسر کشور برای گروه آدم ربایی، هیچ ردی از آن ها پیدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This information is a valuable clue in our hunt for the bombers.
[ترجمه گوگل]این اطلاعات یک سرنخ ارزشمند در شکار ما برای بمب افکن ها است
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات نشانه ارزشمندی از شکار ما برای بمب گذاران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We're still in the hunt for the League title and we want to go all the way in the Cup.
[ترجمه گوگل]ما همچنان در جستجوی قهرمانی در لیگ هستیم و می‌خواهیم تا جام حذفی پیش برویم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز به دنبال عنوان لیگ هستیم و می خواهیم همه راه جام را طی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hunt for survivors has now been called off.
[ترجمه گوگل]اکنون شکار بازماندگان متوقف شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شکار برای نجات یافتگان از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The police conducted a nationwide hunt for the missing prisoners.
[ترجمه گوگل]پلیس برای یافتن زندانیان مفقود شده در سراسر کشور اقدام به شکار کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس یک شکار سراسری را برای زندانیان مفقود انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Police haven't much to go on in their hunt for the killer.
[ترجمه گوگل]پلیس کار زیادی برای یافتن قاتل ندارد
[ترجمه ترگمان]پلیس چیزهای زیادی برای شکار به دنبال قاتل ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• look for, search for, rummage for

پیشنهاد کاربران

جستجو برای . .
تلاش برای غلبه بر کسی یا چیزی
سلام در مثال اول
Hunt for معنی به دنبال گشتن یا search هست
به دنبال
در جستجوی
در پی
جستجو کردن. دنبال چیزی یا کسی گشتن

بپرس