- تمایل شدید داشتن به چیزی
- به شدت مشتاق و گرسنه برای چیزی بودن
She is hungry for knowledge and always wants to learn more.
- او به دانش تمایل شدید دارد و همیشه می خواهد بیشتر بیاموزد.
... [مشاهده متن کامل]
On weekends, I get hungry for a double cheeseburger with all the toppings.
- در آخر هفته ها، به شدت مشتاق یک دوبل چیزبرگر با همه مخلفات هستم.
- به شدت مشتاق و گرسنه برای چیزی بودن
- او به دانش تمایل شدید دارد و همیشه می خواهد بیشتر بیاموزد.
... [مشاهده متن کامل]
- در آخر هفته ها، به شدت مشتاق یک دوبل چیزبرگر با همه مخلفات هستم.
عطش داشتن ( برای )
تشنه چیزی بودن
تمایل به چیزی، خواهان چیزی بودن