1. She hung up before I finished.
[ترجمه مهتاب] او قبل از اینکه من حرفم را تمام کنم ناراحت شد|
[ترجمه رامین] تماسم را قطع کرد قبل اینه حرفم را تمام کنم|
[ترجمه Anita] او قبل از اینکه حرفم را تمام کنم تماس را قطع کرد|
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه من تمامش کنم، تلفن را قطع کرد[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه جمله ام را تمام کنم گوشی را گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I was so angry that I hung up on her.
[ترجمه پدرام ع] من اونقدر عصبانی بودم که تلفن رو روش قطع کردم|
[ترجمه گوگل]آنقدر عصبانی بودم که گوشی را قطع کردم[ترجمه ترگمان]خیلی عصبانی بودم که بهش آویزون شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She hung up the shirt with two pegs.
[ترجمه گوگل]پیراهن را با دو گیره آویزان کرد
[ترجمه ترگمان]پیراهن را با دو گیره آویزان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیراهن را با دو گیره آویزان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He started shouting so I hung up .
[ترجمه mona] او فریاد زد و من خیلی ناراحت شدم|
[ترجمه گوگل]او شروع به داد و فریاد کرد پس گوشی را قطع کردم[ترجمه ترگمان]او شروع به فریاد زدن کرد، بنابراین گوشی را قطع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I drained the water away and hung up the blouse to dry.
[ترجمه گوگل]آب را خالی کردم و بلوز را آویزان کردم تا خشک شود
[ترجمه ترگمان]آب را کنار کشیدم و the را تا خشک کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب را کنار کشیدم و the را تا خشک کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I hung up the phone and started to cry.
[ترجمه گوگل]گوشی رو قطع کردم و شروع کردم به گریه کردن
[ترجمه ترگمان]گوشی را گذاشتم و شروع به گریه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشی را گذاشتم و شروع به گریه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She's really hung up on that guy.
[ترجمه علی] او واقعا وابسته آن مرد شده است|
[ترجمه گوگل]او واقعاً تلفن را به آن پسر قطع کرده است[ترجمه ترگمان]اون واقعا آویزون این یارو شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He hung up the receiver and went out.
[ترجمه گوگل]گوشی رو قطع کرد و رفت بیرون
[ترجمه ترگمان]گوشی را گذاشت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشی را گذاشت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After I hung up I remembered what I'd wanted to say.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه گوشی رو قطع کردم یادم اومد چی میخواستم بگم
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه گوشی را گذاشتم، چیزی را که می خواستم بگویم به یاد اوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه گوشی را گذاشتم، چیزی را که می خواستم بگویم به یاد اوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The ship was hung up on a sandbar.
[ترجمه گوگل]کشتی بر روی شنبار آویزان شد
[ترجمه ترگمان]کشتی روی رگه شن چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشتی روی رگه شن چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She hung up her wet clothes in order to dry them out.
[ترجمه گوگل]لباس های خیسش را آویزان کرد تا خشک شود
[ترجمه ترگمان]لباس های خیسش را روی زمین گذاشت تا آن ها را خشک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لباس های خیسش را روی زمین گذاشت تا آن ها را خشک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He has hung up a new record for shot put.
[ترجمه گوگل]او یک رکورد جدید در پرتاب شوت را قطع کرده است
[ترجمه ترگمان]اون یه رکورد جدید برای شلیک کردن قطع کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون یه رکورد جدید برای شلیک کردن قطع کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Ruth has hung up her dancing shoes.
[ترجمه گوگل]روت کفش های رقصش را آویزان کرده است
[ترجمه ترگمان]روت کفش های رقصش را نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روت کفش های رقصش را نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He is hung up about stepping out.
[ترجمه پدرام ع] او درباره خروج از منزل در وسواس ذهنی هستش|
[ترجمه گوگل]او در مورد خروج از خانه قطع شده است[ترجمه ترگمان]از بیرون رفتن سرش را تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She's hung up on a handsome boy.
[ترجمه گوگل]او تلفن را به یک پسر خوش تیپ قطع کرده است
[ترجمه ترگمان]اون به یه پسر خوش قیافه آویزون شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون به یه پسر خوش قیافه آویزون شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید