hung over
/ˈhəŋˈoʊvə//hʌŋˈəʊvə/
دچار خماری صبحگاهی (به خاطر میگساری شب پیشین)، خمار، پاتیل شده، ناراحت از اعتیاد
انگلیسی به انگلیسی
suffering from a hangover
پیشنهاد کاربران
سایه افکندن بر، مستولی شدن بر ؛
معلق بودن ( بالا یا روی چیزی ) ، آویزان بودن؛
معلق گذاشتن ؛
نشانه چیزی بودن ؛
آویزان کردن روی
معلق بودن ( بالا یا روی چیزی ) ، آویزان بودن؛
معلق گذاشتن ؛
نشانه چیزی بودن ؛
آویزان کردن روی
Hangover :حالت پسا مصرفی مواد یا مشروب در شب گذشته و نسخ خواب بودن
خماری/حالتی که دوست داری سرتو بزاری رو متکا و کپه مرگتو بزاری تا هفت هشت ساعت دیگه/وقتی سایدافکتای عشق و حالای دیشب میگیرت
To be suffering from any of the following after a night of alcoholism: nausea, headache, dizziness, or strong urge to lay in bed and not move all day
... [مشاهده متن کامل]
مثال
I was so hung over I didn't make it in to work.
.
Stage where I don't have the strenght to write this definition.
البته hangover به اون حالته میگن
Hungover میشه تویی که الان این وضعیتو داری
مثلا im so hungover because of hangover
خماری/حالتی که دوست داری سرتو بزاری رو متکا و کپه مرگتو بزاری تا هفت هشت ساعت دیگه/وقتی سایدافکتای عشق و حالای دیشب میگیرت
... [مشاهده متن کامل]
مثال
.
البته hangover به اون حالته میگن
Hungover میشه تویی که الان این وضعیتو داری
مثلا im so hungover because of hangover
خمار بودن