hundredfold

/ˈhʌndrədfoʊld//ˈhʌndrədfəʊld/

صدبرابر، صدچندان، سد برابر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a hundred parts or elements.

(2) تعریف: being a hundred times as great; having a hundred times as much.
قید ( adverb )
• : تعریف: in a hundredfold manner.

جمله های نمونه

1. his profits grew a hundredfold
سود او صدبرابر رشد کرد.

2. Yet the former were magnified a hundredfold in terms of publicity.
[ترجمه گوگل]با این حال اولی ها از نظر تبلیغات صد برابر بزرگ شدند
[ترجمه ترگمان]با این حال، افراد سابق به لحاظ شهرت برابر صد برابر افزایش یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Even hundredfold grief is divisible by love. Terri Guillemets
[ترجمه گوگل]حتی اندوه صد برابری نیز با عشق قابل تقسیم است تری گیلتز
[ترجمه ترگمان]حتی صد برابر اندوه از عشق divisible است تری Guillemets
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today I will multiply mu value a hundredfold.
[ترجمه گوگل]امروز ارزش مو را صد برابر می کنم
[ترجمه ترگمان]امروز یک مقدار برابر را چند برابر ضرب خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its' radiant intension higher tenfold to hundredfold compare with the betatron, spending shorter time on radiogram. higher resolution rate. Hope stream to strong, spot to small commonly.
[ترجمه گوگل]شدت تابشی آن ده برابر تا صد برابر بیشتر از بتاترون است و زمان کوتاه تری را در رادیوگرافی صرف می کند نرخ وضوح بالاتر جریان امید به قوی، نقطه به کوچک معمولا
[ترجمه ترگمان]intension درخشان آن برابر برابر برابر برابر برابر برابر با the است و زمان کوتاه تر را در radiogram سپری می کند نرخ رزولوشن بالاتر جریان امید به قوی، نقطه به نقطه معمولا کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Multiply these a hundredfold, ten times, and they will feed all the cities of the earth.
[ترجمه گوگل]اینها را صد و ده برابر ضرب کن و همه شهرهای زمین را سیر خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]این صد برابر را صد برابر ضرب می کنند و همه شهرهای زمین را تغذیه خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With love I will increase my sales a hundredfold and become a great salesman.
[ترجمه گوگل]با عشق، فروش خود را صد برابر خواهم کرد و فروشنده بزرگی خواهم شد
[ترجمه ترگمان]با عشق من فروش خود را صد برابر افزایش خواهم داد و به یک فروشنده بزرگ تبدیل خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their money increased a hundredfold.
[ترجمه گوگل]پول آنها صد برابر شد
[ترجمه ترگمان]پولشان به صد برابر افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the possibilities of domestic tension were increased by Warnie's presence a hundredfold.
[ترجمه گوگل]اما احتمال تنش داخلی با حضور وارنی صد برابر شد
[ترجمه ترگمان]اما مقابله با وجود تنش داخلی برابر با صد برابر افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From now on Gerui people would like to create infinite possibility with a hundredfold efforts.
[ترجمه گوگل]از این به بعد مردم گروی دوست دارند با صدها تلاش امکان بی نهایت ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]از این به بعد، مردم مایل به ایجاد امکان نامحدود با تلاش های صد برابر خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And Isaac sowed in that land andin the same year a hundredfold And Jehovah blessed him.
[ترجمه گوگل]و اسحاق در آن زمین و در همان سال صد برابر کاشت و خداوند او را برکت داد
[ترجمه ترگمان]و اسحاق در آن سرزمین صد برابر صد هزار هکتار زمین کاشت و یهوه او را تبرک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And Isaac sowed in that land, and reaped in the same year a hundredfold.
[ترجمه گوگل]و اسحاق در آن زمین کاشت و در همان سال صد برابر درو کرد
[ترجمه ترگمان]و اسحاق در آن زمین کاشته شد و صد برابر آن را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And other fell on good ground, and sprang up, and bare fruit an hundredfold.
[ترجمه گوگل]و دیگری بر زمین خوب افتاد و سبز شد و صد برابر میوه داد
[ترجمه ترگمان]و دیگری بر زمین افتاد و از جا جست و fruit را صد برابر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But others fell on good ground and yielded a: some a hundredfold some sixty, some thirty.
[ترجمه گوگل]اما برخی دیگر در زمین خوب افتادند و نتیجه دادند: برخی صد برابر برخی شصت و برخی سی
[ترجمه ترگمان]اما دیگران روی زمین خوب افتادند و در حدود سی و چند صد برابر صد برابر صد برابر آن را تسلیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• times one hundred

پیشنهاد کاربران

بپرس